این در
حالی است که برخی منابع دیگر مطبوعاتی و رسانهای از بیژن زنگنه، محمدنجفی، عباس
آخوندی، میلیمنفرد، ظریف، علوی و حجتی به عنوان نامزدهای پیشنهادی برای تصدی وزارت
که در مرز رأی عدم اعتماد مجلس قرار دارند، نام میبرند. میلیمنفرد مرداد سال 88
نامهای را، همراه شماری از اعضای دولت و مجلس اصلاحات امضا کرده بود که طی آن ختم
حمایت در سران فتنه، به القای تقلب در انتخابات دامن زده شده بود.
زیبا کلام در
روزنامه آرمان از قرار گرفتن نام رحمانی فضلی در فهرست اعضای پیشنهادی کابینه- برای
تصدی وزارت کشور- انتقاد کرده و در عین حال مینویسد که مجلس ممکن است مشخصا به
کسانی چون نجفی، حجتی، ربیعی، زنگنه و حتی مسعود سلطانیفر به خاطر اصلاحطلب
بودنشان رأی ندهد.
برخلاف این ادعا ملاک نمایندگان مجلس سلیقه سیاسی افراد نیست.
در عین حال نقش برخی از این افراد در فتنه سالهای 78 و 88 یا برخی تخلفات اقتصادی
و نفتی و یا ارتباط با بیت منتظری و باند مهدی هاشمی علت ایجاد دافعه در میان
نمایندگان اصولگرای مجلس شورای اسلامی است.
منصور حقیقتپور و یوسفیانملا دو تن
از نمایندگان در مصاحبههایی پیشبینی کردهاند که احتمالا 3 تا 5 نفر از افراد
پیشنهادی نتوانند رأی اعتماد مجلس را به دست آورند.
در همین حال سایت
روزآنلاین وابسته به اپوزیسیون مقیم فرانسه از قرار گرفتن اسامی پورمحمدی و
رحمانی فضلی در فهرست کابینه پیشنهادی در کنار حذف اسامی کسانی چون احمد مسجد جامعی
و جعفر توفیقی انتقاد کرد.
تقی رحمانی عضو متواری و پاریسنشین گروهک ملی-مذهبی
نیز در همین سایت نوشت: انتخاب رحمانی فضلی و پورمحمدی هم نیش است و هم نوش. اما
چرا نوش است؟ برای اینکه وزارت دادگستری با قوه قضائیه ایران در رابطه است. این پست
تشریفاتی است و وزیر قدرتمند و لابی کاری میخواهد که بتواند نقش دولت را در امور
قضایی در حد قانون تثبیت کند. پورمحمدی این نفوذ را دارد. اما نیش هم است چرا که
معلوم نیست وی به حقوق شهروندی، که دولت وعده آن را داده، وفادار است و حاضر است در
این مورد به قوه قضائیه فشار آورد. وزارت کشور هم با مجلس سر کار دارد، لذا اگر با
مجلس تعامل داشته باشد راه برای انجام برنامههایش باز است. این نوش ماجرا است. اما
نیش آن این است که رحمانی فضلی تا چه میزان هم با برنامه مدنی و هم فضای باز سیاسی
مورد ادعای دولت روحانی همراه است؟
از سوی دیگر معاونین رئیسجمهور از برخی
وزرای انتخابی به جامعه مدنی و خواسته مردم نزدیکتر هستند. انتخاب معاونینی که
باید وزیر میشدند نشان از اتخاذ راهبرد روحانی برای تعامل با راست سنتی دارد.
وی میافزاید: روحانی با مجلسی روبرو است که در دست راست سنتی است. این جریان خلاصه
راست است و دیدگاههایی دارد که با آزادیهای مدنی و سیاسی همراه نیست. اما موقعیت
راست سنتی روحانی را وا داشته است که در کابینه به حضور راست سنتی تمایل پیدا کند
تا در مجلس پایگاهی برای اعمال سیاستهای خود داشته باشد. تا این جا رفتار او قابل
درک است.
وی در ادامه مدعی شد نوع چینش کابینه و گذاشتن اسامی پورمحمدی و رحمانی
فضلی برای انداختن شکاف در میان جریان اصولگرا و دو طیف آن است.
با این حال سعید
لیلاز به روز آنلاین گفت: معرفی آقای پورمحمدی برای وزارت کشور در من هم احساس بدی
برمیانگیزد اما به هر حال پست او چندان مهم نیست و تنها یک رأی در کابینه است.
این متهم فتنه سال 88 این را هم گفته که «نباید درگیر اسامی بمانیم. آیا باور
میکردید روزی اسم آقای ناطق نوری، احساس خوشایندی در اصلاحطلبان ایجاد کند؟ این
یعنی هم آقای ناطق نوری تغییر کرده هم اصلاحطلبان تغییر کردهاند. این فرصت را
باید به آقای رحمانی فضلی هم داد و در صحنه عمل دید او چگونه عمل خواهد کرد و به چه
سمتی خواهد رفت. شما نگاه کنید تمام کسانی که علی جنتی را از نزدیک نمیشناسند تصور
میکنند حضور او در وزارت ارشاد یک عامل منفی است در حالی که اینطور نیست ما
نمیتوانیم وزیری آوانگارد را طلب کنیم که آقای روحانی تعیین کند و دعوا راه بیفتد.
تغییرات باید هرچه آهستهتر و در عین حال هر چه عمیقتر باشد.