در مطلب یادشده آمده است:
««از ابتدای پیروزی غافلگیرانه احمدی نژاد در سال 2005 در انتخابات ریاست جمهوری، او از چهره ای ناشناخته به چهره ای فعال پرتحرک در صحنه سیاسی ایران تبدیل شد. این روند حتی بعد از انتخاب مجدد او -که حوادث 2009 (88) را در کشور به همراه داشت- ادامه یافت.
سخنرانی های جنجالی، به ویژه اظهارات ضداسرائیلی، او را به شهرت رساند؛ به طوری که در آخرین سخنرانی خود در "روز قدس" که نماد مخالفت ایران با سلطه گری اسرائیل است، باز هم گفت: «به خدا سوگند که طوفانی سهمگین در انتظار رژیم صهیونیستی است.»
در همین باره "شائول بخاش" (استاد تاریخ دانشگاه جورج میسون در ویرجینیا) می گوید: «سخنان غیرمسؤولانه رئیس جمهور ایران درباره هولوکاست و موضوعات دیگر، موجب انزوای ایران در صحنه بین المللی شد[!] به کارگیری زبان تهدیدآمیز و انکار هولوکاست و وعده نابودی اسرائیل از نقشه تاریخ، بسیاری را بدین باور رسانید که ایران حکومتی تندرو است.
سیاستمداران کهنه کار ایرانی او را مسخره کردند اما او در میان همین کهنه کاران، هوادارانی یافت و با سادگی و نظرات مردمی خود به شخصیت جذابی در میان عوام مبدل گشت.
"هومن مجد" (نویسنده امریکایی ایرانی الأصل مقیم نیویورک که چند بار در خلال سفرهای احمدی نژاد به امریکا با وی دیدار کرده) معتقد بود: «بعید است احمدی نژاد آرام و بی دردسر و بدون خلق بحرانی تازه، از صحنه سیاسی ایران خارج شود و دور از انتظار است که در آینده، ویژگی های ذاتی اش او را همراهی نکنند.»
به اعتقاد مجد، «از ویژگی های برجسته احمدی نژاد، سرعت عمل و شجاعت سیاسی و اعتماد به نفس اوست؛ اما نقطه ضعفش این است که فکر می کند همیشه بر حق است و از هیچ چیز هم نمی ترسد.»
بعضی ها درباره آینده احمدی نژاد سؤال می کنند و اینکه چگونه تاوان رفتارش با مخالفان را خواهد داد؟
سخن از تأسیس دانشگاه به میان آمده، اما او قبل از هر چیزی باید از نتایج رفتارهای گذشته خود خلاص شود. بی شک احمدی نژاد که روابطش با رهبر عالی ایران در اواخر ریاست جمهوری به تیرگی گرایید، تاوان سختی خواهد داد.
با اینکه برخی از مخالفان احمدی نژاد این روزها علیه او پچ پچ می کنند، اما ظاهرا باز هم رهبر ایران ضامن و پشتیبان او خواهد بود و بعید به نظر می رسد که موقعیت او تضعیف شود.»»