به گزارش 598 به نقل از فارس، جناب آقای دکتر حسن روحانی، ریاست محترم جمهوری کشورمان در همان جلسه تحلیف، فهرست اعضای کابینه خود را به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد؛ اقدامی که از سوی ریاست محترم مجلس به فال نیک گرفته شد و در جامعه حداقل بازتاب مثبتی که داشت این بود که مشخص شد، روحانی کاملا با برنامه به میدان آمده است.
طبعا در متن جامعه ایران، ترکیب معرفی شده انتقاداتی را برانگیخته است که کاملا طبیعی است. در تمام دولتهای پیشین نیز هر بار با معرفی کابینه، برخی چهرههای معرفی شده مورد انتقادات بعضا تند نیز قرار گرفتهاند. اینگونه بحث و جدلها اولا طبیعت سیاست است و ثانیا دلیلی برای منفی تلقی کردن آن فیحدنفسه وجود ندارد چرا که میتواند به بهبود ترکیب تیم کاری دولت انجامیده و با وارد کردن دیدگاههای متنوع به عرصه مدیریت کشور، کار سخت دولتمردان را آسانتر کند.
ایرانیان در انتظار بحثهای جدی در جریان رای اعتماد به وزرای کابینه هستند. این بحثها در دورههای قبلی هم وجود داشته و از این پس هم خواهد داشت.
در چنین شرایطی، بخش فارسی بنگاه سخنپراکنی بریتانیا در یادداشتی بهقلم «جمشید برزگر»، تحلیلگر مسائل سیاسی دست به انتقاد از ترکیب کابینه معرفی شده زده است. جان کلام برزگر که همان جان کلام بیبیسی فارسی است، این است که «چرا روحانی برخی چهرههای اصولگرا را در کابینه خود معرفی کرده است؟» این محور تمام حرفهایی است که برزگر سعی دارد آنها را با پیچ و تابهای گسترده و لابهلای ژورنالیسم حرفهای خود به خورد خواننده بدهد.
نویسنده بیبیسی فارسی بر این باور است که کابینه روحانی بازتاب خواستههای اکثریتی که به او رای دادهاند نیست، چرا که «به نظر میرسد که ترکیب کابینه حسن روحانی ... با ناخرسندیهای آشکاری مواجه شده و نمونههایی از این ناخرسندی در شبکههای اجتماعی بازتاب یافته [است].»
آقای برزگر از آن ناراحت است که چرا اصحاب فتنه 88 در کابینه روحانی حضور ندارند؛ به این جملات توجه کنید: «شعارهای کسانی که در میتینگهای انتخاباتی حسن روحانی حاضر میشدند و پس از اعلام پیروزی او نیز در شادمانیهای خیابانی، خوشحالی خود را به نمایش گذاشتند، تردیدی باقی نگذاشت که حضور گسترده حامیان جنبش سبز و اصلاحطلبان تا چه اندازه در پیروزی آقای روحانی موثر بوده است.» البته اندازه و مقیاس نویسنده بیبیسی فارسی نیز چیزی جز همان چیزهایی نیست که رسانههای جریان غالب از انتخابات 24 خرداد 92 مخابره کردهاند.
پاسخ دادن به این دسته مدعیات بیبیسی فارسی که کمشباهت به چرندیات این رسانه پیش از انتخابات نیست، کار سختی نیست اما در هر صورت، توجه به نکات زیر ضروری است:
1- در ادبیات سیاسی، مواضع مطرح شده از سوی رئیسجمهور ایران در انتخابات، مواضعی «سانتریست – پراگماتیست» بود. سانتریستها خود را بین دو طیف اصلی سیاسی تعریف میکنند و اصولا هر نیروی عملگرایی را از هر یک از دو جناح اصلی مقابل که به کار برنامههایشان بیاید به کار میگیرند. این مطلب از سوی رئیسجمهور محترم بارها در تبلیغات انتخاباتی بیان شده بود؛
2- نویسنده بیبیسی فارسی یا نمیداند اصولگرایان چه کسانی هستند و یا خود را به ندانستن زده است. اگر به ترکیب کابینه دقت شود، روشن است که اکثریت اعضای آن به طیف میانهروی اصلاحات یعنی جناح کارگزارانیها نزدیکتر است و این اصولگرایان نیستند که در کابینه صاحب اکثریت هستند؛
3- چهار کاندیدای اصولگرا در انتخابات 24 خرداد، مجموعا 44.7 درصد از آرا را از آن خود کردهاند و رئیسجمهور نیز، رئیسجمهور تمام ملت است. بنابراین بدیهی است که به این 44.7 درصد هم احترام بگذارد چرا که هیچ سیاستمدار عاقلی، اقلیتی چنین پرشمار را ناچیز نمیانگارد؛
4- بدیهی است در شرایطی که کشور درگیر تحریمهای وحشیانهای است که غرب و از جمله دولت بریتانیا، صاحب بنگاه سخنپراکنی مزبور علیه ایران اعمال کردهاند، کشور به کابینهای نیاز دارد که نشانه وفاق ملی باشد، نه برانگیزنده اختلافات. بنابراین در چنین کابینهای حضور دیدگاههای متفاوت سیاسی لازم است؛
5- و اما یک سوال تکراری از بیبیسی فارسی! اگر این بنگاه سخنپراکنی نگران بازتاب خواستهای مردمی در کابینه دولت ایران است، چرا در سرنگونی رئیس کابینه دولت ملی ایران پس از نهضت ملی شدن نفت دخالت کرد و علنا با ارسال پیام برای شاه سابق، در کودتا علیه مصدق نقش ایفا کرد؟ آیا از نظر بیبیسی فارسی، دولت مصدق دولتی مبتنی بر دموکراسی نبود؟
واقعیت را باید جای دیگری جست. بهنظر میرسد صاحبان بنگاه سخنپراکنی بریتانیا از مواضعی خشمگیناند که طی روزهای گذشته از زبان دکتر روحانی بیان شده است و غرب را به تکریم ملت ایران به جای تحریم آن فراخوانده و از اسرائیل، موجودیت نامشروع برآمده از اعلامیه بالفور در جنگ جهانی اول، به منزله جراحتی بر پیکره جهان اسلام یاد کرده است.
چنین نوشتارهایی را باید آغاز ریاکارانه حمله به روحانی دانست که کمکم به زبانهای مختلف بیان خواهد شد و بهمرور باید شاهد آنها در قالبهای مختلف در رسانههای فارسیزبان خارجی باشیم. همین یادداشت برزگر، اکنون در صفحات شبکههای اجتماعی وابسته به ضد انقلاب دست به دست میشود و برایش هورا کشیده میشود و این تازه آغاز راه است.