جواد رضویان معتقد است تلویزیون بعد از گذشت سالها هنوز برنامهریزی مناسبی برای ساخت سریالهای مناسبتی ندارد.
سریال تلویزیونی «خروس» به کارگردانی «سعید آقاخانی» برای پخش در نوروز
92 ساخته شد اما در میانه راه مدیران تلویزیون تصمیم گرفتند این سریال را
ماه رمضان به روی آنتن ببرند و در نتیجه بخشهایی به سریالی که تصویربرداری
آن به پایان رسیده بود، اضافه شد.
این سریال در ماه مبارک رمضان هر شب از شبکه دو سیما به روی آنتن میرود و
خبرگزاری فارس میزگرد نقد و بررسی این سریال را با حضور کریم اکبری
مبارکه، جواد رضویان، مرضیه صدرایی و دانیال معصومی بازیگران سریال و
علیرضا ابراهیمی دلیجانی تهیهکننده کار برگزار کرد که بخش نخست این میزگرد
را در ادامه میخوانید:
**آقای ابراهیمی به عنوان تهیهکننده درباره نحوه شکل گیری فیلمنامه خروس توضیح بدهید؟
ابراهیمی: ابتدا به اتفاق آقای آقاخانی که صحبت هایی با آقای مسعود صباح
مدیر گروه مجموعه های تلویزیونی شبکه دو انجام داده بودند و اینکه آقای
آقاخانی به ایشان قول داده بود که بعد از سریال دزد و پلیس یک سریالی را
برای شبکه دو کار کند، با آقای صباح صحبت کردیم و قصه ای که طرح اولیه اش
متعلق به آقای آقاخانی بود، مطرح شد و قرار شد آقای مصطفی کیایی را دعوت
کنیم و نگارش سریال را به ایشان محول کنیم.
بعد از همان جلسه با آقای کیایی تماس گرفتیم و البته آقای آقاخانی قبلا با
آقای کیایی صحبت کرده بودند که این طرح سینمایی شود ولی صحبت بر این شد که
قصه را برای عید شبکه دو کار کنیم و آقای کیایی هم بلافاصله پس از تماس ما
و عقد قرارداد شروع به نگارش کردند و فکر می کنم قسمت ششم هم آماده شده
بود که ما پیش تولید را شروع کردیم و 8 قسمت داشتیم که کار را در اول بهمن
ماه کلید زدیم.
**با توجه به اینکه فیلمنامه کاملی در اختیار نداشتید چطور بازیگران را انتخاب کردید؟
ابراهیمی: ما روی سه تا چهار گزینه از اول صحبت داشتیم و گزینه ها هم همان
ها شد. ابتدا هم صحبتی درباره حضور اقای اکبری مبارکه بود که آقاخانی گفت
من حضور ایشان را خیلی لازم می دانم و اگر نقش نصرت را بازی کند، کار
متفاوتی خواهد شد. درباره آقای رضویان هم همینطور. نقشی بود که ما برایش
چند کاندیدا داشتیم ولی آقاخانی همه را رد کرد و می گفت مطمئن است که این
نقش را کسی جز رضویان خوب بازی نمی کند. اتفاقا همین هم شد و نظراتی که به
دستمان رسید، انتخاب تک تک بازیگران را تبریک گفته بودند.
**به نظر می رسد در میان انتخاب هایی که داشتید، انتخاب آقای اکبری مبارکه
با ریسک همراه بوده است. چون ایشان در نقش هایی نظیر ابن ملجم مرادی در
سریال امام علی(ع) ایفای نقش کرده و تا به حال در کاری که ساختار طنز داشته
باشد، دیده نشده است.
ابراهیمی: بله. البته به توانایی های ایشان هم آقاخانی واقف بود وهم تیم
انتخاب کننده بازیگران که البته آقای رضویان هم در مقابل همین طور بودند.
ایشان را همیشه ما در نقش های طنز می بینیم اما در این کار در نقشی متفاوت
حضور دارند و هر دو بزرگوار نقش های متفاوتی در سریال خروس ایفا کردند. این
ریسک به خوبی جواب داد و برخی که بازیگران را می شناسند، شاید تعریف و
تمجید ظاهری هم از ایشان بکنند ولی چون من را نمی شناسند و اظهارنظر می
کنند، با نقد کسانی مواجه شدم که معتقد بودند این ریسک به خوبی جواب داده
است.
**آقای رضویان شما هم درباره تغییر ژانر بازی تان توضیح بدهید. شما شاید
بیش از یک دهه باز طنز بخش زیادی از آثار تلویزیونی و سینمایی را به دوش
کشیدید، بعد از این مدت و تصویری که در ذهن مخاطب شکل گرفته، به سمت بازی
در اثری رفته اید که موقعیت های طنز خلق می شود ولی نقش ها طنز نیستند.
رضویان: من خیلی دوست داشتم بعد از 3 سال دوری از تلویزیون در نقش بازیگر،
تفاوت هایی با قبل داشته باشم. وقتی متن را گرفتم و خواندم این تفاوت را
دیدم و برایم انگیزه شد. نمی دانم تا چه حدی توانستم از پس این اتفاق
بربیایم ولی همین که اینجا عامل خنداندن نیستم و به پارتنرم برای خنداندن
کمک نمی کنم برایم خوشایند است. در بقیه کارها همه کمک می کردند که من
بخندانم ولی اینجا من کمک می کنم که فرد دیگری بخنداند. این هم خیلی فاصله
غریب و وحشتناک و آن چنانی نیست چون کار که همان فرمت کارهای قبل را دارد
اما وقتی نگاه جدی تری به موقعیت طنز داریم، بازی متفاوت می شود. این سریال
قرار بود برشی واقعی از زندگی باشد که در هر مقطعی یکی از اعضاء خانواده
منجر به خنده و ایجاد فضای شاد می شود و حال نمی دانم چقدر موفق شده ایم
فقط می توانم بگویم همه تلاش خود را کرده اند و هیچکس کوتاهی نکرده است.
گلایه من به تلویزیون است که می داند سریال برای نوروز و ماه مبارک رمضان
باید بسازد ولی همه چیز را به دو ماه آخر موکول می کند. حداقل 6 ماه قبل
باید مشخص باشد که قرار است چه تیمی کار را بسازد. کدام کارگردان با چه
فیلمنامه و بازیگرانی. بالاخره در این مدت امکان بازخوانی و اصلاح متن
فراهم میشود و کار رتوش میشود. چه اشکالی دارد؟ شاید یک بازیگر در توانش
نباشد. شاید رضویان مناسب این نقش نبود و چرا باید آقاخانی بعد از گرفتن
چند سکانس بگوید که من مجبورم و به دلیل کمی وقت نمی توانم کاری انجام بدهم
و باید همین را جلو ببرم؟ من این گلایه را از سیستم سازمان دارم. چون خود
من هم درگیر ساختن بوده ام و واقعا امیدوارم مجال بیشتری برای ساخت آثار
بدهند چون در حین ساخت به تهیه کننده، کارگردان و بازیگر فشار می آید. این
کار قرار بود نوروز پخش شود و ما با آن وضعیت کار را رساندیم اما در نهایت
کاری که قرار بود در 14 قسمت پخش شود، در تعداد قسمتهای بیشتر روی آنتن
برود. من قرارگاه مسکونی را برای شبکه یک ساختم اما مدتی بایکوت شد و بعد
هم سر از شبکه تهران درآورد که حتی ناظران پخش هم از دستشان در رفته بود و
تیتراژ سریال با عنوان شبکه یک سیما تقدیم میکند روی آنتن رفته بود.
مهمانان ویژه را برای نوروز کار کردیم که 5 روز مانده به عید آمدند گفتند
خوب دیگر کار نکنید چون پول نداریم به شما بدهیم و من در خردادماه
سکانسهای برفی باقیمانده سریال را ضبط کردم. این موارد خیلی سخت است و اگر
شما با این شرایط یک نفر را راضی نگه دارید، واقعا هنر کردهاید.
**شما از 14 قسمت به حدود 25 الی 26 قسمت رسیدید، این افزایش قسمتها آن
هم بعد از تولید سریال، به کار لطمه نزد؟ احساس نکردید که شخصیتها لطمه
خورده و یا فضاهای خالی داستان خیلی زیاد شده است؟
رضویان: ما الان خیلی از سکانسهایمان که قرار بوده زیپ و محدود باشد،
سکانس را گرفته ایم و در تدوین همه آن سکانس را استفاده کردهایم. سعی کرده
اند آب نبندند به سریال. من در تمام سکانس ها را بازی کرده ام و حضور
داشته ام. سعی شده این اتفاق نیفتد اما این سریال نوروزی بوده است و قرار
نبود ماه رمضان پخش شود.
**ابراهیمی: من اینجا باید یک موضوع را یادآوری کنم که ما تایمی به سریال
اضافه نکردهایم. در حقیقت قرارداد من برای سریال 675 دقیقه بوده که 690
دقیقه تحویل داده ایم. قرار بود قسمت ها را 45 دقیقه ای ببندیم اما 30
دقیقه ای بستیم. این ماجرا یک جاهایی به سریال لطمه زده ولی ما آب نبسته
ایم و بحث این بود که 26 قسمت 30 دقیقه ای در حالی که ما 24 قسمت داریم و
یک سوالی برای همه به وجود آمده است. ما 14 قسمت را به 26 قسمت تبدیل
نکردهایم. در حقیقت ما یک دقیقه و نیم آنچه گذشت به کار اضافه کردهایم و
وقتی تایم بندی ها را انجام می دادیم از 28 دقیقه بدون تیتراژ داشته ایم تا
35 دقیقه با 5 دقیقه تیتراژ. دو قسمت هم پشت صحنه داشتیم. 6 قسمت هم در
شبهای قدر و احیا نداشتیم. آقاخانی، خود من و کیایی از زمانی که تصمیم
گرفتیم این افزایش زمان اتفاق بیفتد تمام تلاشمان را کردیم که به کار لطمه
نخورد و مباحثی با ظرافت به کار اضافه شده تا کار افت نکند.
رضویان: قطعا اگر کار ما 14 قسمت بود قطعا تمپوی کار تندتر بود و این 8 قسمت اگر اضافه نمیشد، قطعا کار جذابتری ارائه میشد.
**وقتی نویسنده فیلمنامه را می نویسد، قطعا فراز و فرودهایی برای هر قسمت
میگذارد و با بر هم خوردن نظم و زمان قسمتها قطعا ریتم کار دستخوش تغییر
میشود، این ماجرا روی خروس تاثیر نگذاشت؟
رضویان: قطعا. نقاطی که در خداحافظی و سلام هر قسمت وجود دارد، همه به هم می خورد و نظم کار از بین می رود.
اکبری مبارکه: فرم کار به هم می خورد وگرنه ساختار همان است و نویسنده گره
های خود را در کار گذاشته است. بعضی شب ها این علامت سوال سر جای خود هست
ولی در برخی شبها این نظم و ترتیب به هم میخورد.
رضویان: حداقل ما یک افطار در کار میخوردیم. تمام جذابیت کار ماه رمضان
داشتن فضای معنوی ماه رمضان است. کارهای رضا عطاران به نظرم ماندگارترین
سریالهای رمضانی در دهه گذشته بوده است. همیشه حداقل یک سفره افطار و سحر
میدیدیم و بوی ماه مبارک میداد. اما سریال خروس با توجه به اینکه این کار
را دوست دارم، قرص است، کم نگذاشتهایم اما به نظرم بوی ماه مبارک
نمیدهد.
ابراهیمی: اتفاقا جالب اینجاست که هیچکدام از کارهایی که برای ماه رمضان
ساخته شد، هیچکدام به ماه رمضان نرسید و گزینههایی نظیر دودکش، مادرانه و
خروس روی آنتن رفتند که هیچکدام ویژه ماه مبارک رمضان ساخته نشدهاند.
رضویان: متاسفانه سیستم هنوز دوست دارد دقیقه نودی کار کند. البته من بافت خانوادهام را در این سریال خیلی دوست داشتم.
**داستان نویی در سریال روایت نمیشود. کار خیلی خلاقانه نیست و با این
شرایط برای نوروز که تایم پر مخاطبی هم هست، انتخاب شده بود که در نهایت در
تایم پر مخاطبتری روی آنتن رفت. در ابتدای کار به این بُعد قصه هم توجه
داشتید؟
ابراهیمی: اعتماد داشتن به قدرت کار یک تیم، آدم را انگیزه مند میکند
برای کار. بعضی وقت ها یک طرح در ابتدا حرفی برای گفتن ندارد ولی در ساخت
به قدری پرورش می یابد که بسیار قابل توجه میشود. شاید به نظر شما نخ نما
باشد اما مشابه این سریال را نداشتهایم. شاید داستانک ها بعضیشان تکراری
باشد. اما کل ماجرا و بستری بودن پ1در به خاطر نداشتن پول جذابیت دارد و
موضوعی است که اتفاق افتاده است. ولی من اگر حس می کردم که به عنوان تهیه
کننده قصد دارم پولم را بابت کاری که تکراری است دور بریزم و بعدا از
تلویزیون بگیرم، هیچ وقت این کار را نمیکردم. من نسبت به آقای آقاخانی
شناخت داشتم و همچنین توانمندی سایر بازیگران کاملا برایم روشن بود خدا را
شکر انتخاب ها بالای 90 درصد جواب داده و الان که بازخوردها را میبینم و
نظرسنجیهایی که شده نتیجه کار خوب بوده است.
**داستان دو خطی سریال را که میخوانی چیزی برای خنداندن وجود ندارد. یک
جورهایی داستان تراژدی هم به نظر میرسد، یک پدر که به دلیل عدم توان در
پرداخت هزینه بیمارستان، نمیتواند مرخص شود، این داستان تلخ چه قابلیتی در
تبدیل به طنز داشت؟
صدرایی: من از یک نگاه دیگر به ماجرا نگاه میکنم. این داستان عین زندگی
است. خیلی از سریالها و کارهایی که شده است، دستمایهشان برای نگهداری و
خنداندن مخاطب، هرچیزی هست. کلک، دشمنی و ... ولی در این سریال هم دلی و
رفاقت واقعی را میبینیم. مثلا اسی و کامران دوست هایی هستند که در نهایت
صمیمیت و رفاقت با هم کار می کنند. خروس یک سریال انسانی است که خیلی وقت
است فراموش شده است. به نظرم تا به حال کمرنگ بوده است که من در این کار آن
را داده ام. صمیمیت، دلسوزی برای هم و مهربانی را در خروس می بینیم.
خانواده همه عزمشان را جزم کرده اند تا به پدر کمک کنند و بار طنز بر پایه
سوء تفاهمات رقم می خورد. چیزی که ما در زندگی واقعی خود می بینیم.اتفاقات و
تلاشهایی که شاید در دل یک ماجرای ملودرام فضایی طنز را خلق کند. خانواده
پول نداری را شرمندگی نمی داند و تلاش می کند تا مشکل را حل کند. این
سریال پیام نویی را میده و ما کاملا در جامعه خود مابهازا این مشکلات را
میبینیم.
ابراهیمی: خروس یک ملودرام اجتماعی است که با خلق موقعیتهای طنز فضا را
شاد کرده است. ما نخواستیم به زور مخاطب را بخندانیم. شاید مخاطب با دیدن
این کار قه قهه نزنداما لبخند بر لبش مینشاند. این بازخورد برای من واقعا
قشنگ است. این سریال در لفافه به موقعیت های طنز می خنداند
رضویان: در برخی سریال ها همان ابتدای داستان گرهای میافتد که با 5 الی 6
دست هم نمی توان آن را باز کرد. گره داستانی ما غیر قابل باور نیست و به
واسطه اینکه خواستیم به زندگی واقعی نزدیک شویم، گره های قابل باور بوده
است و اتفاقات به روز و روتین مردم نزدیک شود این قصه طراحی شده است. البته
ما مشابه این سریال را نداشتهایم.
**مشابه عین به عین نه ولی فضا و تم داستان به ویژه با حضور بازیگران طنز.
ضمن اینکه وقتی برچسب مناسبتی به یک سریال می چسبد، انتظار مخاطب یک سر و
گردن بالاتر می رود.
رضویان: این دقیقا همان نکته ای است که در همان ابتدا به آن اشاره کردم.
وقتی که من حداقل چهار کار مناسبتی ساخته ام و در پنجمی بازی کردهام، می
دانم همه ایرادها را ما باید پاسخ بدهیم. هیچکس هم نیست که بپرسد شما پیش
تولید را چگونه سپری کردید و شرایط تولید چطور بود؟ فقط در پایان میآیند
به آقای ابراهیمی میگویند این چه کاری بود؟ این سریال متعلق به نوروز است،
بوی عید و زمستان میدهد، هنوز فضا سرد است و در برخی سکانسها برف
میبارد. معلوم است که در ذوق مخاطب میخورد. ما الان در اوج گرما هستیم
ولی در سریال برف می بارد.
صدرایی: هزینه هایی هم می شود و مصاحبه و تحلیل و پایان بندی می کنند. در
حالی که ما مهمانان ویژه را وقتی ساختیم هیچکس نپرسید که در چه مسیری این
سریال باید ساخته شود.
رضویان: به من می گویند که کار را در دو فاز بساز. آخر مورچه چیست که کله
پاچهاش چه باشد؟ یک مینی سریال را من چطور در دو فاز بسازم؟ من نیمی از
مهمانان ویژه را ساخته بودم که برای ادامه ساختش دیدم لوکیشن کاملا از سوی
صاحبخانه تغییر پیدا کرده است. من مجبور شدم سکانسهای پایانی را در حیاط و
راه پلهها ضبط کنم. متاسفانه کسی از ما شرایط تولید را نمیپرسد. ما
دستانمان بالاست و جلوی مخاطب سر تعظیم فرود می آوریم. اصلا نمی خواهیم
ایرادات کارمان را گردن کس دیگری بیاندازیم. وقتی هم ما شرایط تلویزیون را
می دانیم، اصلا نباید کار مناسبتی را قبول کنیم. وقتی آرم مناسبتی می خورد،
مردم حساس می شوند و حقشان هست که کار گزیده تری ببینند. واقعا تهیه کننده
و کارگردان سریال خروس سریال را برای این زمان نساختهاند.