کد خبر: ۱۵۳۶۵
زمان انتشار: ۰۹:۵۴     ۱۵ تير ۱۳۹۰
«خبرگزاری دانشجو»؛ اگر به مناسبت سالگرد ربوده شدن حاج احمد متوسلیان و همراهانش، به دنبال یک فرد مطلع باشی تا کاملترین جزئیات این پرونده را در اختیارت بگذارد؛ یکی از اولین نام هایی که با آن برخورد می کنی، «حمید داود آبادی» است.
 
داودآبادی، نویسنده دفاع مقدس است اما به واسطه علاقه یا احساس وظیفه، تحقیقات کاملی روی پرونده ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی در لبنان انجام داده و نتیجه این تحقیقات در کتاب «کمین جولای 82» منتشر شده که معتبرترین و کامل ترین کتاب در مسیر پرونده حاج احمد متوسلیان و همراهانش به شمار می رود.
 
با داودآبادی درباره برخی از ابعاد این اتفاق به گفتگو نشستیم که مشروح آن در ادامه می آید:
 
اقدام فالانژها؛ قابل پیش بینی یا غیر منتظره؟

زماني كه نيروهاي ايرانی به لبنان رفتند، لبنان درگير جنگ بود و دولت مركزي مستقری هم نداشت. دولت «بشیر جمايل» هم كه در راس كار بود فاقد تسلط بر حكومت بود.

واضح است كه وقتي در منطقه اي جنگ در گرفته است، وقوع حوادثي نظیر گروگان گیری و ربایش طبیعی است و از این منظر مي توان گفت اسارت حاج احمد متوسليان از قبل قابل پيش بيني بود. ضمن این که دو نفر ديگر از نيروهاي ايراني هم چند وقت قبل اسير شده بودند و این گروگان گیری ها برای بار اول نبود که رخ می داد.

نجات حاج احمد در همان ساعات اولیه

صحبت هايي مبنی بر این که می شد حاج احمد و همراهانش را در همان ساعات اولیه نجات داد و شایعاتی مبنی بر این که مسئولان، اجازه چنین کاری را نداده اند بی پایه و کذب محض است.
 
حاج ابراهیم همت و ‌نيروهاي دیگری که همراه متوسلیان در لبنان بودند حدود 24 ساعت بعد متوجه مي‌شوند اين چهار نفر گم شده اند.

پس از گذشت ساعتی از جدا شدن متوسلیان و سه دیپلمات دیگر از سایر نیروها، نیروهای ایرانی از طریق بیسیم از بعلبك و بيروت، سراغ آن ها را می گیرند و جواب مشخصی دریافت نمی کنند.

فرداي آن روز اتومبيل گارد حفاظت که چهار دیپلمات را در زمان ربایش، همراهی می کرده به نیروهای ایران اطلاع مي دهد كه متوسلیان و همراهانش را ربوده اند.

‌فالانژها در اين 24 ساعت هر اقدامي را كه مي ‌خواستند انجام داده بودند. ضمن این که محلي كه اين چهار نفر دستگير شدند، دژباني ثابتي نبوده است يعني همان روز، يك پست ايست و بازرسي ايجاد كرده بودند و هر كسي شيعه بوده دستگير می کردند و مي كشتند.

حتی اين پست ايست و بازرسي در روز بعد ديگر وجود نداشته و باید پرسید چگونه ممكن بوده در همان ساعات اولیه، براي آزادي آن ها اقدام بشود؟

حمله اسرائیل به لبنان با یک بهانه ساختگی

بهانه حمله اسرائيل به لبنان، ترور سفير اسرائيل در لندن بود. تروری كه بعدها مشخص شد توسط گروه ابونضال كه عامل صدام بودند انجام شده است. رئيس اين تيم تروريستي در دادگاه اعتراف كرد كه وظيفه ما انحراف جنگ ايران و عراق بود به صورتي كه ايران در جنگ پيشرفت نكند.

پس از حمله اسرائیل به لبنان با بهانه ساختگی ترور سفیرش، بسیاری از كشورهاي عربي گفتند ايران كه ادعا مي كند عليه اسرائيل است نيروهايش را بياورد و عليه اسرائيل متمركز كند.

در آن زمان، هيچ كشور عربي وارد جنگ با اسرائيل نشد و تنها ايران بود كه نيروهايش را به لبنان برد.

تيپ 58 ذوالفقار از ارتش و تيپ 27 حضرت رسول (ص) از سپاه به سوريه فرستاده شدند تا برای نجات شیعیان لبنان از این منطقه وارد جنگ با اسرائیل شوند؛ اما  معلوم شد از طریق سوریه امكان عمل وجود ندارد. چون سوريه در آن زمان آمادگی درگیری مستقيم را نشان نمی داد و هراس خاصي از اسرائيل داشت که اجازه نبرد به ما نمي داد.
 
واکنش امام به حضور رزمندگان در لبنان

شهيد صياد شيرازي در خاطراتش تعريف مي كند روزي كه فرماندهان سپاه و ارتش خدمت امام (ره) آمدند و قضيه را توضيح دادند، امام گفت: «همه شما را گول زده اند؛ سريع تمام نيروها را بر گردانيد که يك قطره خون اگر از دماغ كسي بيايد شما مسئوليد، جبهه اي از تهران تا لبنان جلوي شما باز كرده اند آيا مي توانيد آن را پر از نيرو كنيد؟»

آنجا بود كه مسئولان تازه فهميدند چه اشتباهي كرده اند.

حضور در لبنان و تضعیف جبهه در عراق

بعد از آزادي خرمشهر كه برخي از كشورهاي عربي پيشنهاد آتش بس (نه صلح) آن هم به صورت شفاهي به ايران  مي دادند، صدام در يك سخنراني مي گويد وقتي ايراني ها خرمشهر را از ما گرفتند من چنان احساس خطر كردم كه به گارد رياست جمهوري دستور دادم در اطراف بغداد ديوار دفاعي تشكيل بدهند.

اين نشانه وحشت دشمن است. آن ها براي نجات صدام دنبال زمان بودند و بحث آتش بس را پيش آوردند كه ايران قبول نكرد و گفت: يا صلح يا ادامه جنگ.

بعد از آزادي خرمشهر وقتي ما نيروهايمان را به لبنان برديم در عمليات رمضان كه حدود يك و نيم ماه طول مي كشد تمام كشورهاي غربي بالاترين ميزان كمك تسليحاتي را به عراق كردند و حتي شوروي، تانك هاي مدرن تي 72 كه ضد موشك است را در اين مقطع به عراق داد.

در همین مقطع، كارشناسان بلژيكي و اسرائيلي آمدند زمين شلمچه را مسلح كردند. كانال ها و سيم خاردارها همه در مقطعي كه ما درگير لبنان بوديم ساخته شد وبراي همين ما در عمليات رمضان شكست خورديم.

اين شكست طرح مشترك اسرائيل و عراق بود براي منحرف كردن ما.

موضع مسئولان کشور درباره ربودن دیپلمات ها

مواضع مسئولان، بسيار عادي بود. به این صورت که وزرات خارجه نامه اعتراضيه ای ارسال کرد.

در آن دوره تكليف لبنان معلوم نبود و مشخص بنود با چه كسي طرف هستيم. گروه فالانژيست ها مزدور اسرائيل بودند. وضعيت آن دوره مثل اين است كه چند نفر از رزمنده هاي ما را ارتش عراق در جنگ اسير كرده باشد و ما بخواهيم نامه نگاري كنيم كه اسراي ما را آزاد كنند.

وقتي مزدوران اسرائيل نيروهاي ما را اسير كرده اند چگونه از طريق ديپلماتيك از آن ها بخواهيم كه اسراي ما را آزاد كنند؟

البته قول ها و وعده هايي از سوی لبنانی ها داده مي شد كه علتش اين بود كه «بشیر جمايل» تمايلي به درگيري با ايران نداشت اما افرادي مثل سمير جعجع انسان هايي جنايتكار و وحشي بودند كه مسئولان اصلي پرونده چهار ديپلمات ايراني آن ها بودند. و بشیر جمايل نتوانست در مقابل آن ها به توفیقی برسد.
 
ربایش متوسلیان و تاثیرات بین المللی

ما در آن زمان، درگير جنگ بودیم و از سوی دیگر فالانژها و حتي اسرائيل تاكيد داشتند این سوال را برجسته کنند كه ايران در لبنان چه كار مي كند؟ به همين خاطر هيچ عكس العملي نمي توانستيم نشان بدهيم.

اما بعدها در سطح سازمان ملل پيگيري هايي شد. به ويژه به واسطه گروگان هاي غربي كه در لبنان اسير بودند. غرب از ايران مي خواست كه براي آزادي اين گروگان ها وساطت كند. ايران هم هميشه ادعا داشت كه گروگان هاي ما در این معامله چه مي شوند؟

آن ها وعده پيگيري مي دادند تا در نهايت «خاوير پرز دكوئيار»، دبیرکل وقت سازمان ملل، نامه تسليتي به ايران نوشت و از طرف سازمان ملل اعلام كرد كه اين چهار نفر كشته شده اند.

حتي كنگره آمريكا هم چنين كاري را انجام داد. يعني در همان زمان منابع ديپلماتيك ما از كنگره آمريكا خواستند در قبال درخواست نمايندگان آمريكا از ايران براي پيگيري آزادی گروگان هايشان، آن ها هم وضعيت اسراي ما را روشن كنند.

آن ها قول همكاري دادند و گروگان هايشان هم آزاد شدند. اما تنها جواب کنگره آمریکا نامه تاسف آمیزی بود که ضمن آن گفتند ما وضعیت گروگان هایتان را پيگيري كرده ايم و آن ها كشته شده اند.

آیا متوسلیان زنده است؟

ما با دشمنان مكار و شيادي طرف هستيم. فالانژها و اسرائيلي ها شیادانی هستند كه به هيچ حرفشان نمي توان اطمينان كرد. به نحوی که اظهارات ‌آن ها در طول سی سال گذشته همه ضد و نقيض بوده است.

اما از طرف دیگر نظام پيگير وضعیت این چهار دیپلمات بوده است و براي روشن شدن تكليف آن ها كارهاي مهمی انجام داده است.

دوره هايی بوده كه گروگان های ارزشمندي از دشمن، در بند لبناني ها بوده اند و ايران براي آزادي آن ها واسطه مي شده است.

اگر قرار بود متوسليان در دست آن ها باشد قطعا او را تحويل مي دادند تا به نتایج بهتری در این معاملات برسند. چون از لحاظ امنيتي، حاج احمد نسبت به گروگان های آن ها از لحاظ اطلاعاتی اهمیت كمتري داشته است و منطقی نیست که او را نگه دارند اما هزینه های بالایی در این گروگان گیری ها بپردازند.

حتي در قضيه ملك فارلين يك پاي معامله هميشه چهار گروگان ايراني بوده اند كه این اخبار تا كنون مطرح نشده است. غربي ها به دنبال آزادی جاسوس خودشان بودند و ايران، شرط آن را مشخص شدن وضع گروگان هايش اعلام مي كرد.

يعني افتضاح ملك فارلين و آن همه هزینه ای كه براي آن پرداخت كردند به اندازه کافی اهمیت داشت که اگر امکان معاوضه دیپلمات های ایرانی بود این کار را بکنند تا آن افتضاحات پیش نیاید.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها