سرویس نقد رسانه 598 : اگر در ماه محرم امسال، چشممان به جمال
سریالهای طنز و کمدی در رسانه ملی روشن شد، اصلا نباید تعجب کنیم؛ چرا که
وقتی در ماه رمضان که ماه رحمت و مغفرت و آرامش است، اعصاب خردکنترین
سریالها آن هم دقیقا در زمان افطار به نمایش در میآیند، چرا این سنت عجیب
صداوسیما در ماه محرم نیز تکرار نشود؟
سریال مناسبتی «مادرانه» که البته بیشتر
«نامادرانه» است تا مادرانه، یک جنگ اعصاب رسمی و جدی است که هدیه ویژه
رسانه ملی در روزهای ماه رمضان به مردم ایران محسوب میشود؛ سریالی که نه
داستان جذابی دارد، نه بازیهای درخشانی و نه حتی کوچکترین عاملی برای
ایجاد حس همذات پنداری در میان مخاطبین؛ سریالی که مشخص نیست بر چه مبنایی
از سوی رسانه ملی برای پخش در بهترین زمان در ماه رمضان انتخاب شده است.
شخصیتهای «مادرانه» و فضای حاکم بر
روابط میان آنها به قدری مصنوعی و غیرقابل باور است که از همان قسمتهای
نخستین، صدای افکار عمومی را درآورد. انتظار داشتیم با جلو رفتن داستان و
پخش قسمتهای بیشتر از آن، این مشکل جدی حل شود و شاهد شکلگیری شخصیتهای
خاکستری در «مادرانه» باشیم اما نه تنها این انتظار برآورده نشد، بلکه روز
به روز بر غلظت این مشکل نیز افزوده شد.
کاش نویسنده سریال در یک نشست خبری حاضر
شود و درباره چگونگی خلق شخصیت یک دختر دبیرستانی ۱۵-۱۶ ساله که روبروی
پدر مقتدر و مستبدش میایستد و ادای او را در میآورد و رسما از پدرش
باجخواهی میکند و خاطرات عشق و عاشقی پدرش و هوسی که در ایام پیری دوباره
زنده شده را به او یادآور میشود – آن هم با ادبیاتی که تنها در میان
جنایتکاران بالفطره سراغ داریم – و الفاظی را خطاب به او به کار میبرد که
چشمان مخاطبین را بر سر سفرههای افطار گرد میکند، توضیح بیشتری دهد.
«رها» به قدری سیاه و غیرقابل باور
است – و بازی اغراق شده و تصنعی بازیگر هم این مساله را تشدید میکند – که
مخاطب نمیداند واقعا با یک شیطان مجسم روبروست یا یک دختر بچه دبیرستانی؟
از طرف دیگر، انفاعل عجیب و غیرمنطقی پدر در برابر این رفتار دختر، رسما
تمامی معادلات منطقی را برهم زده است؛ پدری که از همه عالم و آدم طلبکار
است و جیب پر پولش را مصداقی برای تعیین قانون در مملکت میداند اما در
برابر فحاشی دخترش و رفتار غیرقابل تحمل او، حالت استیصال به خود میگیرد و
چشمانش هم خیس میشود.
اما «رها» تنها شخصیت مطلق داستان
نیست. خانواده «حاج آقا ثانی»، روی دیگر این ماجرا هستند؛ خانوادهای که
هنوز در خانهشان حوض دارند و هندوانه را در آب میاندازند تا خنک شود،
هنوز با رادیوی قدیمی ترانزیستوری قرآن گوش میدهند، زن و شوهر همدیگر را
با لفظ «جان» صدا میکنند و حتی زمانی که میخوابند، نور سبز در اتاقشان
میتابد!
خلق این شخصیتهای مطلقا سیاه یا مطلقا
سفید، کار بسیار سختی است که انصافا باید به دستاندکاران «مادرانه» بابت
آن تبریک گفت؛ چرا که حتی حضرت آیتالله مکارم شیرازی هم در سخنان کوتاه
خود پس از لحظه افطار که از شبکه سوم سیما پخش میشود، تلاش میکند تا از
تمثیلها و روایات برای تفهیم مطالب موردنظر خود استفاده کند و فضا به صورت
یکجانبه و گل درشت در حالت نصیحت و موعظه نباشد اما عوامل «مادرانه» نشان
دادند که به القای غیرمستقیم مفاهیم اصلا اعتقادی ندارند و از کلیشههایی
به قدمت عمر سینما و تلویزیون برای انتقال پیام خود استفاده میکنند.
فارغ از داستان بیمناسبت این سریال با
ماه رمضان و نبود منطق در فضای روابط میان افراد در آن، شخصیتهای «فرزاد»،
«رها»، «محمدجواد»، «مریم» و «اردلان» هم به قدری خام و تصنعی هستند که
بیشتر به یک کاریکاتور شبیه هستند تا تیپهایی که قرار است مخاطبین با
آنها ارتباط برقرار کنند. بازیهای ناشیانه و مصنوعی را هم باید به این
مجموعه اضافه کرد که سبب شده تا «مادرانه» به یک «استخوان در گلو» برای
مخاطبین تبدیل شود که مجبورند آن را بر سر سفرههای افطار خود تحمل کنند و
به ضرب و زور چای و آب جوش آن را هضم کنند.
انگار نویسنده سریال علاقه خاصی به
اغراق در همه زمینهها داشته؛ تا جایی که حتی سعی کرده «نایب» را به یک
«پدرخوانده» ایرانی شده تبدیل کند؛ پدرخواندهای که فقط دو مزدور دارد و
همه مخالفان خود را با همان دو مزدور، سر به راه میکند؛ آن هم با مشت و
لگد!
«مادرانه» یکبار دیگر چشم اسفندیار
رسانه ملی در تولید سریالهای مناسبتی را عیان کرد و یکبار دیگر ثابت کرد
از این مدیریت در صداوسیما، چیزی بهتر از «مادرانه» بیرون نخواهد آمد و
شاهکارهایی مانند «صاحبدلان» تنها از روی شانس و اتفاق تولید شدهاند و هیچ
برنامه مشخص و مدونی برای ادامه مسیر آنها وجود ندارد؛ شاید به همین دلیل
است که کارگردانی مانند محمدحسین لطیفی از «صاحبدلان» به ساخت مجموعه
ضعیفی مانند «دودکش» رسیده است؛ هر چند حداقل این مزیت را دارد که مانند
«مادرانه»، اعصاب خردکن نیست.
...
رمضان، هدیه رسمی خداوند به مسئولان
جمهوری اسلامی است تا بتوانند همه اقشار جامعه را حول این ریسمان الهی جمع
کنند و با استناد به «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ
تَفَرَّقُواْ» و نور ایمان که ایرانیان با شیر مادر از آن بهره بردهاند،
میخ اتحاد و همدلی مردم را در قلب همگان بکوبد. نگاهی به سطح شهر و مردمان
پایتخت و حتی کسانی که اقلیت دینی هستند یا به هر دلیلی روزه نمیگیرند،
فریاد میزند که این ماه، یک ماه ویژه است؛ وقتی یکی از بزرگان روایت
میکرد که از سوی یکی از دوستانش که اهل نماز و روزه نبود، به افطاری دعوت
شد و وقتی با تعجب، علت را جویا شد، «شریک شدن در ثواب روزه او» را دلیل
دعوتش اعلام کرد.
اما انگار در رسانه ملی خبری از «رمضان» نیست...
منبع: رجانیوز