یکی از مهمترین ابزارهای شناختی و معرفتی انسان، چشم
است. با این همه، همین چشم نیز ممکن است به یکی از مهم ترین ابزارهای شیطانی تبدیل
شود و بیشترین آسیب را به انسان و خوشبختی فردی و جمعی او بزند. انسان همان طور که
نسبت به خود مسئول است و باید پاسخگو در پیشگاه خداوند باشد، نسبت به اعضا و جوارح
خود نیز مسئول است. همین مساله موجب شده تا احکام خاصی درباره هر یک از اعضا و
جوارح در اسلام مطرح شود.
نویسنده در این مطلب به مساله نگاه و نظر در اسلام و
حدود و مرزهای آن براساس آموزههای قرآنی پرداخته است. از نظر نویسنده عفت اجتماعی
یکی از مهم ترین مباحث درحوزه نظر و نگاه است که لازم است به این حوزه توجه ویژهای
مبذول شود.
مسئولیت انسان در قبال اعضا وجوارح
انسان در میان آفریدههای الهی
به سبب ویژگیهایی چون علم، اراده، اختیار، قدرت و مقام خلافت، دارای مسئولیتهای
گوناگونی در قبال خود و دیگران است. یکی از مسئولیتهای انسان در قبال خود و جوارح
و اعضایش است. این بدان معنا خواهد بود که هر شخصی میبایست رفتاری ویژه را در پیش
گیرد که به عهده او گذاشته شده و این گونه نیست که آزادی اثبات شده در چارچوب قدرت
و اراده و اختیارش، مطلق باشد، بلکه در چارچوب محدودیتهای عقلانی و وحیانی است.
البته به ظاهر کسی او را مجبور نمیکند تا آزادیاش را در چارچوبهای عقلانی و
وحیانی محدود سازد؛ ولی شکی نیست که فطرت، وجدان و عقلانیت درونی در وهله نخست و
نیز جامعه با آداب و رسوم و قوانین و مقررات خود، هر انسانی را محدود میکند و
اجازه نمیدهد تا از آزادی مطلق برخوردار باشد.عقل انسانی و وجدان و فطرت او شاید
قویترین عامل مهار و مدیریت آزادی و اختیارش باشد؛ چرا که عقل با احکام مستقل خود
در چارچوب بایدها و نبایدهای اخلاقی اجازه نمیدهد تا انسان بیرون از اصول و فضایل
اخلاقی رفتار کند.
پس با احکامی چون نیکی، عدالت، صداقت، وفای به عهد و عقود و
زشتی ظلم، دروغ وپیمان شکنی، اجازه نمیدهد تا انسان هر کاری را انجام دهد.
از
همین رو میتوان گفت که نخستین عامل ایجاد حس مسئولیت و محدودیت سازی همان احکام
عقلانی وفطری بشر است؛ چرا که به زبان اجازه نمیدهد تا دروغ بگوید و به قلب
میگوید که نسبت به دروغگو همراهی و همدلی نداشته باشد، بلکه از آن بیزاری بجوید.
البته همین نوع واکنشهای مثبت ومنفی را نیز درباره دیگر امور دارد و نسبت به عدالت
و صداقت و نقیضها و اضداد آنها نیز خود را با محدودیتهای جدی مواجه میکند.
پوشش بدن، از احکام عقلانی و وحیانی
از جمله مسئولیتها و تکالیف بشر در برابر
اعضا و جوارح خود، محافظت و مدیریت نگاه و نظر است؛ چرا که عقل برای زندگی بشر هدف
والا و برتری را شناسایی میکند که نمیتواند جز از طریق حرکت در مسیر معینی به دست
آید. این هدف متعالی که از آن به خلافت، خوشبختی، زندگی ابدی و مانند آن تعبیر
میشود، تنها در سایه حرکت در راه راست عقل و دین و اخلاق است. از این رو برای
انسان سبک خاصی از زندگی را تعریف میکند که میبایست درآن چارچوب زندگی خود را
سامان دهد.
مسئولیت انسان در برابر اعضا و کارکردهای آن نیز ریشه در همین امر
دارد. لذا اجازه نمیدهد تا اعضا و جوارح بیرون از این هدف، عمل و رفتار کند.
از
آنجایی که از نظر عقل، اخلاق مهم است، میکوشد تا برنامهای را تنظیم کند که این
مسئله همواره مورد توجه و مراعات قرار گیرد. از این رو در قالب بایدها و نبایدهای
اخلاقی و تبیین فضایل و رذایل اخلاقی میکوشد تا انسانی متخلق تربیت کند. از نظر
عقل و در میان فضایل اخلاقی، حیا و عفت در درجه اول اهمیت است؛ زیرا حیا به معنای
پذیرش همه فضایل اخلاقی و بیحیایی و بیعفتی به معنای پذیرش همه رذایل اخلاقی است.
بر همین اساس، در روایات معتبر وقتی از لوازم ذاتی عقل سخن به میان میآید، پس از
ذکر دین، از حیا به عنوان مهمترین نماد اخلاق عقلانی سخن به میان آمده است. (اصول
کافی، ج 1، بابالعقل و الجهل)
دامنه حیا و عفت بسیار وسیع است و محدود به مسائل
جنسی نمیشود؛ اما یکی از مهم ترین مسایل این حوزه همان مسائل جنسی است. از این رو
آموزههای عقلانی و وحیانی بر آن است تا در این حوزه بگونهای عمل شود که اهدف
متعالی تحقق یابد و هیچگونه خللی در اهداف ایجاد نشود. اینجاست که به مسئله نظر و
نگاه نیز بسیار توجه میشود؛ زیرا یکی از مهم ترین ابزارها که میتواند تاثیر مثبت
و منفی به جا گذارد همین نظر و نگاه است. این گونه است که احکام بسیاری درباره آن
در آموزههای عقلانی و وحیانی بیان شده است. البته از آنجایی که عقل به مسائل کلی
میپردازد و جامع نگر و کلینگر است، تبیین این امور را به عهده وحی و شریعت گذاشته
است تا به عنوان اکمال و اتمام کننده احکام عقلانی واردشده و مکارم و فضایل اخلاقی
را در چارچوب شریعت تبیین و تکمیل نموده و به اتمام رساند، چنانکه پیامبر(ص)
ماموریت خود را اینگونه تعریف کرده و میفرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛
جز برای اتمام مکارم اخلاقی برانگیخته نشدهام.
با نگاهی به واکنش حضرت آدم(ع)
پس از خوردن میوه درخت ممنوع و آشکار شدن بدن به ویژه عورتها، میتوان دریافت که
واکنش پوشاندن بدن و عورتها با برگهای درختان، یک واکنش عقلانی برخاسته از حیا
است. (اعراف، آیه 22؛ طه، آیه 121)
حیا و عفت اجتماعی در نگاه و پوشش
عقل و
وحی بر این نکته تأکید میکند که نمیتوان با آزادی جنسی و بیبندوباری در آن، به
اهداف متعالی رسید. از این رو با بیان احکامی بر آن است تا مسائل جنسی را در محدوده
اهداف متعالی تعریف کند. چنانکه گذشت، نگاه و پوشش ارتباط تنگاتنگی با مسائل جنسی
دارد لذا احکام سختی در ارتباط با نگاه و پوشش وارده شده است.
خداوند در احکام
نگاه و نظر از مؤمنان میخواهد که اصل را بر عدم نگاه به جنس مخالف قرار دهند (نور،
آیات 30 و 31) مگر مواردی که با دلیل قطعی استثنا میشود. پس فرقی میان مرد و زن در
نگاه نیست؛ زیرا نگاه کردن به یکدیگر به طور مستقیم برای زن و مرد جایز نیست.
خداوند به صراحت در آیات 30 و 31 سوره نور از زنان و مردان مؤمن میخواهد که چشم
خود را از نگاه به نامحرم بپوشانند و نگاه نکنند. در آیات 30 و 31 متعلق «قل» حذف
شده و «حذف متعلق دلالت بر عموم» میکند. پس حتی برای جواز نظر به صورت و دست زن
میبایست دلیل قطعی داشت تا بتوانیم بگوییم که این دو مورد از حکم کلی و عمومی «عدم
جواز نظر» خارج شده است؛ زیرا در اصول فقه اثبات شده که برای تخصیص یا تقیید عام و
مطلق، باید دلیل قطعی داشت. از این رو گفتهاند: حکم به عموم و یا اطلاق این است
«الا ما خرج بالدلیل».
اما درباره حکم پوشش باید گفت که در آموزههای قرآنی تنها
پوشش عورت و اندام تناسلی در نماز و غیرنماز بر مرد واجب شده و خداوند در این باره
فرموده است: و یحفظوا فروجهم (نور، آیه 30)؛ اما بر زنان است که همه بدن خویش را جز
وجه و کفین بپوشانند و مقنعهای را بر سر بگذارند تا سر، گردن (جید) و سینه (جیب)
آنان را بپوشاند. (نور، آیه 31) اما این جواز عدم پوشش، مجوزی برای نگاه و نظر
نیست. به این معنا که اگر گفتیم برای مرد تنها جایز است عورت و اندام تناسلی را
بپوشاند یا برای زن جایز است که وجه و کفین را نپوشاند، این به آن معنا نیست که زن
میتواند با قصد تلذذ بدن مرد را ببیند یا مرد میتواند صورت و دست زن را به قصد
تلذذ ببیند؛ چرا که چنین نگاهی حرام است، بلکه حتی به قصد تلذذ و ریبه هم نباشد،
باز جایز نیست، زیرا شخصیت مؤمن محترم است و نگاه کردن نیز بیاحترامی به اوست؛
افزون بر اینکه چنین نگاهی میتواند خود تیری از تیرهای شیطان باشد و زمینه را برای
گناه و خطر آن فراهم آورد.
حرمت نگاههای آلوده در احادیث
پیامبر(ص)
میفرماید: النظر سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من الله إعطاهالله
ایمانا یجد حلاوته فی قبله؛ نگاه به (نامحرم) یکی از تیرهای زهرآلود شیطان است،
هرکس از ترس خدا آن را ترک کند، خداوند ایمانی به او عطا میفرماید که شیرینی آن
در دل خویش بیابد. (بحارالانوار، ج104، ص 38)
آن حضرت (ص) همچنین میفرماید: کسی
که چشمان خود را از نگاه حرام به زنی پر کند، خدای بزرگ و بلند مرتبه در روز قیامت
چشمان او را با میخهای آتشین پرکرده و از آتش انباشته میسازد تا حساب مردم به
پایان رسد، آنگاه فرمان میدهد که او را به آتش جهنم برند. (بحارالانوار، ج73، ص
366)
فاطمه (س) میفرماید: خیرللنساء ان لایرین الرجال و لایراهن الرجال؛ بهترین
چیز برای زنان این است که (بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز
آنان را نبینند. (بحارالانوار، ج104، ص36)
امام علی(ع) فرمود: من غض طرفه اراح
قلبه؛ هرکس (در برابر گناه) چشم خود را فرو بندد، دلش را آسوده گرداند. (غررالحکم،
ص354)
امام صادق (ع) فرمود: هیچ کس به چیزی (محکم تر از) فروبستن چشم (از گناه)
چنگ نزدهاست، زیرا چشم از محرمات الهی بسته نمیگردد مگر اینکه قبلا عظمت و جلال
خداوند را در دل خویش مشاهده کرده باشد (بحارالانوار، ج104، ص41)
بنابر آنچه
گذشت نمیتوان گفت اگر کسی قصد لذت و ریبه در نگاه و نظرش ندارد میتواند به زن
نامحرم نگاه کند؛ چرا که چنین نگاهی نیز جایز نیست؛ زیرا هم احترام مسلمان لازم است
و هم احتمال وسوسه ابلیس میرود.
حرمت نگاه به خانه مسلمان
همچنین ازنظر
اسلام خانه مردم و اسباب و وسایل آن جایز نیست که بدان نگاه شود؛ زیرا حرمت مسلمان
و آبروی او لازم است حفظ شود. پس جایز نیست که از باب سرک کشیدن و مطلع شدن و فضولی
به خانه مسلمان و وسایل خانه چون پرده، یخچال و تلویزیون نگاه شود. این حرمت نه به
خاطر وجود نامحرم در آنجا بلکه به سبب همان احترام به خانه مسلمان و حفظ ادب
اجتماعی و عرض و آبروی اوست.
پس اگر درب خانهای باز بود، نگاه به داخل خانه
حرام و غیرمجاز است و نظرکننده مرتکب معصیت شده است.
آیتالله جوادی آملی در یکی
از جلسات درس اخلاق میفرمود: اگر مهمان به خانه کسی وارد شد باید در همان جا که
میزبان، مشخص میکند بنشیند و از نشستن در جاهای دیگر خانه خودداری کند زیرا چهبسا
صاحبخانه مایل نباشد مهمان جایی بنشیند که بر اتاقها و گوشههای دیگر خانه مشرف
باشد. همچنین بر مهمان جایز نیست که بدون اجازه میزبان به اتاقهای دیگر و یا لوازم
خصوصی مثل یخچال و کمد و غیرذلک سرک بکشد و نگاه کند.
از آنچه گفته شد به دست
میآید که عدم جواز نگاه و نظر به زن مسلمان و خانه مسلمان تنها به سبب آن نیست که
انسان در معرض خطر گناه قرار میگیرد، بلکه گاه به سبب حیثیت، آبرو و امنیت اجتماعی
اوست که با نگاه کردن، به آن آسیب میرسد.
آموزههای اسلامی بر حفظ عفت اجتماعی
و حیای عمومی تأکید دارد و بر آن است که جان و مال و عرض مسلمان در امنیت کامل
باشد. از اینرو احکام سختی را درباره مراعات و محافظت و حمایت از عرض و آبروی مؤمن
و احترام شخص و شخصیت خود او بیان کرده است.
این درحالی است که برخی به اشتباه
گمان میکنند که اگر زن مسلمان مجاز است که وجه و کفین خود را نپوشاند به معنای
جواز نگاه کردن به اوست. همچنین زنان نمیتوانند به صرف اینکه بر مرد فقط پوشش عورت
لازم است، بدن مرد را نگاه کنند، بلکه حتی اگر ریبه و خطر گناه و قصد لذت بردن
نباشد، نمیبایست به مردی که قسمتهایی از بدنش پوشیده نیست مانند کشتیگیران نگاه
کنند. پس اگر مردها برای شنا و ورزش تنها به اقل پوشش اکتفا کردند یا برای عزاداری
امامحسین(ع) لخت شوند، جایز نیست که زن نگاه کند حتی اگر به قصد تلذذ و ریبه
نباشد.
البته بهتر است که انسان حرمت خودش را نگه دارد و اجازه ندهد تا این حرمت
شکسته شود و احترام از میان برود. پس بهتر است که خود و خانه خود را بپوشاند تا
چشمان محرم و نامحرم به او نیفتد و عرض و آبرو و احترامش در معرض خطر قرار نگیرد و
افراد فضول با فضولی خود حریم حرمت امنیت و عفت او را نشکنند.