به گزارش خبرگزاری فارس، لابیها و سازمانهای بزرگ وابسته به اسرائیل در آمریکا که مدتهاست پروژه قرار دادن حزب الله در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا را دنبال می کنند، با بیانیههای مختلف از این رویداد ابراز شادمانی کرده و آن را یکی از موفقیتهای بزرگ خود خواندند.
کمیته یهودیان آمریکا به عنوان یکی از مهمترین این لابی ها در بیانیه ای اظهار داشت: «ما از انگلیس برای نقش مهم در ریاست و مدیریت این پروژه سپاسگزاریم. همچنین قدردانی خود را از هلند برای موضع سازگاری که اتخاذ کرد و نیز از قبرس و بلغارستان که طی 12 ماه گذشته با شجاعت بر مواضع خود ایستادند، ابراز می داریم. انگلستان از سال 2001 شاخه نظامی حزبالله را تروریست خواند و از آن زمان تا کنون تمام تلاش خود را به کار گرفت که این موضع در میان تمام اعضای اتحادیه اروپا پذیرفته شود. آلمان و فرانسه سایر کشورهایی هستند که برای این امر همکاری کردند و ما از آنها قدردانی می کنیم.»
در همین راستا دیوید هریس رئیس لابی مهم کمیته یهودیان آمریکا در سخنانی ادعا کرد: «این اقدام اتحادیه اروپا گامی مهم برای شاخت ماهیت اصلی حزبالله است و ما کشورهایی را که با این روند همکاری کردند، فراموش نمی کنیم.»
شادمانی لابیهای صهیونیستی در هفته جاری فقط به این رویداد ختم نشد. ازسرگیری مذاکرات سازش میان تشکیلات خودگردان و اسرائیل موضوع دیگری بود که لابیهای صهیونیستی آمریکا آن را گام رو به جلو در تحولات خاورمیانه نامیدند و جان کری را به عنوان واسطه این امر، پیروز سیاست خاورمیانهای خواندند. در یکی از بیانات این لابیهای مهم اسرائیلی آمده است: «باید پذیرفت که هیچ راهی به جز راهحل دودولتی نمی تواند مسئله اسرائیل و فلسطین را حل کند و این تنها شیوه برای برقراری صلح پایدار است.» این بیانیه می افزاید: «با اینکه تلاشهای فراوانی میکنند که اسرائیل به عنوان مانع اصلی در پیشبرد صلح و روند مذاکرات به افکار عمومی جهان معرفی شود، اما اسرائیل همواره از مذاکرات مستقیم استقبال کرده است. دستیابی به صلح یک هدف استراتژیک برای ماست و یهودیان آمریکا باید از این امر حمایت کنند.»
اگرچه لابیهای مهم صهیونیستی در آمریکا که مدتهاست نهادهای مختلف این کشور و نیز سایر محافل بین المللی را برای عملی شدن اهداف خود تحت فشار گذاردهاند، رویدادهای اخیر را موفقیتهای بزرگ خود می خوانند اما واقعیات منطقهای و بین المللی حاکی از روندی خلاف این ماجرا دارد. موانع اصلی برای اسرائیل و نیز وابستگان آن در آمریکا و سایر نقاط جهان در دستیابی به اهداف خود نه تنها ضعیف نشده بلکه تقویت شده و جایگاه بالاتری را در معادلات سیاسی به خود اختصاص داده است. ایران و گروههای مقاومت را می توان دو مانع اصلی صهیونیستها در دستیابی به اهداف خود دانست:
1) اسرائیل و لابیهای مهم صهیونیستی تمام تلاش خود را به کار بستند تا از راههای مختلف مانند تحریمهای مهم اقتصادی و معرفی نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان تهدید امنیتی جهان، ایران را هم در چارچوب منطقه و هم بین الملل، منزوی ساخته و آن را از معادلات خاورمیانه حذف کنند که این پروژه با انتخابات ریاست جمهوری اخیر با شکستی سخت مواجه شد. حضور مردمی گسترده، شرکت گروههای مختلف در صحنه انتخابات، اعتماد دوطرفه نظام و مردم نسبت به همدیگر و انتخاب یکی از شخصیتهای مقبول داخلی و خارجی نظام، بزرگترین ضربه را به اهداف صهیونیستها وارد کرد. در واقع اسرائیل، لابی ها و سازمانهای بزرگ وابسته به آن خود اطمینان دارند که نمیتوان سناریوی سابق را روی ایران پیاده کرد. دعوت از سران مختلف کشورها برای مراسم تحلیف ریاست جمهوری و استقبال جهانی از رفتارهای دموکراتیک نظام و اطمینان از حضور مردم و گروههای مختلف و وجود تساهل و مدارا میان آنها از جمله مواردی هستند که پروژه صهیونیستها مبتنی بر انزوای ایران را روز به روز بیشتر با شکست مواجه کرده است. از این رو ایران قدرتمند با دیپلماسی بالا در عرصه جهانی و منطقهای و استفاده از این سرمایه در موضوعاتی مانند حمایت از حقوق بلافصل فلسطین بزرگترین مانع بر سر اهداف صهیونیستها است.
2) اگرچه تحولات کشورهای اسلامی در خاورمیانه به دلایل مختلف به اغتشاش و جنگ داخلی برای نظامهای سیاسی این کشورها سوق پیدا کرده اما قدرت گروههای اسلامی حامی مقاومت از جمله اخوان المسمین در مصر و نیز سایر کشورها افزایش یافته است و وضعیت کنونی گروههای مقاومت مانند حماس، جهاد اسلامی و ...در شرایط قابل قبولی قرار دارد. از این رو مذاکرات سازش اگرچه از سر گرفته شده اما بعید به نظر می رسد که به دلیل مخالفتهای گروههای مذکور به سرانجام برسد کما اینکه اسرائیل نیز حاضر به عملی کردن کف مطالبات فلسطینیها نیست و بنابراین فرسایشی شدن و بنبست، نتیجه دوره جدید مذاکرات را رقم خواهد زد.