اعتراف به نقش محرکهای جنسی
در تهییج برخی از جوانان برای حضور در خیابان و دست زدن به اقدامات خشونت
آمیز نظیر آتش زدن اموال عمومی و خسارت وارد کردن به امکانات شهری درحالی
از سوی یکی از نویسندگان ضدانقلابی بیان شده است که پیش از این نیز برخی از
جامعهشناسان استفاده از این محرکها را توسط سران برنامهریز ضدانقلاب
بررسی و تحلیل کرده بودند.
به گزارش رجانیوز، وجود افکار ضد مذهبی
و غیر اخلاقی در میان بخشی از بدنه جریان فتنه و تشکیل اکثریت اعضای این
گروه از میان کسانی که نه تنها مبنای اعتقادی و اخلاقی درستی ندارند، بلکه
اساسا به دنبال ترویج و دامن زدن به بی بندوباریهای اخلاقی و جنسی هستند،
مسالهای است که تاکنون از سوی افراد مختلفی بیان شده است اما رسانههای
وابسته به این طیف در داخل و خارج از کشور تلاش گستردهای برای سانسور این
موارد کرده و آن را تکذیب میکنند.
با این حال، یکی از فعالان اینترنتی ضد
انقلاب با انتقاد از این رویکرد رسانههای ضدانقلاب، جریان سبز را مدیون
همجنسگرایان و منحرفان جنسی دانسته و نقش این افراد در آشوبهای خیابانی
علیه نظام را غیرقابل انکار دانسته است.
جهانگیر شیرازی در نوشتهای که سایت ضد
انقلاب اخبار روز آن را منتشر کرد، نوشت: جنبش روشنگری جنسی ایران که
همجنسگرایان جزو عمده ای از بدنه آن می باشند، بر خلاف ادعای برخی افراد
به همراه جنبش سبز زاده نشده؛ بلکه حداقل 10 برابر جنبش سبز عمر دارد. این
جنبش در بسیج افکار عمومی (چه مخفیانه در داخل و چه علنی در خارج) علیه
جمهوری اسلامی سهم انکار ناپذیری داشته و دارد. پیوستن نیروهای خواهان
تمایلات گسترده جنسی که مترصد فرصتی برای بروز نارضایتی و خشم خود بر علیه
حکومت بودند به جنبش سبز، امری کاملآ طبیعی بود.
وی که مدیریت چند سایت اینترنتی علیه
جمهوری اسلامی را برعهده دارد، انکار حضور پررنگ همجنسگرایان در حمایت از
اغتشاشات و تجمعات علیه نظام به ویژه در خارج از کشور را گناهی بزرگ نامیده
و نوشته است: انکار این واقعیت اجتماعی که درصد قابل توجهی از شهروندان را
افراد اقلیتهای جنسی و از جمله همجنسگرایان تشکیل میدهند، به سود جنبش
سبز نمی باشد. نادیده گرفتن اقلیتهای جنسی و بی توجهی به خواستههای منطقی
آنان، تنها به معنای ادامه ایزولگی و حاشیهنشینی بیشتر این اقلیت محروم و
ازدیاد ناخوشی های ناشی از تنهایی و انزوا نیست؛ بلکه به معنای بیتوجهی
به مولفههای اصلی حقوق بشر و محروم کردن جامعه از تواناییهای بالقوه
افراد اقلیتهای جنسی نیز میباشد.
او همچنین سران اپوزیسیون را به قطع
حمایتهای خارجی در صورت عدم توجه به خواستههای جنسی این افراد تهدید کرده
و گفته است: اگر حقوق بشر و دموکراسی ادعایی جنبش سبز از همین امروز در
مقابل این همه تعدی و خشونت نسبت به بخشی از شهروندان موضعی صریح و شفاف
نگیرد، بدون شک به سختی میتواند اعتماد دوستداران آزادی و حقوق بشر را چه
در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی بخود جلب کند.
اعتراف به نقش محرکهای جنسی در تهییج
برخی از جوانان برای حضور در خیابان و دست زدن به اقدامات خشونت آمیز نظیر
آتش زدن اموال عمومی و خسارت وارد کردن به امکانات شهری درحالی از سوی یکی
از نویسندگان ضدانقلابی بیان شده است که پیش از این نیز برخی از
جامعهشناسان استفاده از این محرکها را توسط سران برنامهریز ضدانقلاب
بررسی و تحلیل کرده بودند.
وحید یامینپور نیز چندی پیش در
یادداشتی با عنوان "آيا جریان سبز يك جنبش جنسي بود؟" که در رجانیوز منتشر
شد، با بررسی علمی این موضوع، نوشت:
«رهبران سياسي اعتراضات پس از انتخابات
حمّالي جريان اعتراضي را بر گرده ي جوانان و دانشجويان گذاشتند. هرچند عدم
اقناع كافي و پاسخ مستدلّ منشأ برخي تعارض هاي فكري و سياسي و ريشه ي
مخالفت عده اي به حساب مي آيد اما معتقدم زمينه ي گسترده تر شدن مقطعي
اعتراضات در ميان جوانان، همانطور كه گفته شد، تنش و طوفان احساسي مبتني
بر ناكامي در ارضاي نيازهاي طبيعي است. جوانان و دانشجويان امروز ايران در
چه فضايي حضور اجتماعي دارند. اختلاط محدود دختران و پسران در محيط هاي
دانشگاهي و در عين حال عدم امكان اطفاي هيجانات طبيعي نوعي ناكامي محرّك را
باعث مي شود. استنلي هال روانشناس مشهور مسائل جوانان از اين مسأله با
عنوان «طوفان و تنش(Storm & Stress) ياد ميكند. همچنين در جامعه شناسي
كجروي اين مسأله در دسته ي تئوري هاي پرطرفدار «ناكامي-پرخاشگري» مورد
بررسي قرار مي گيرد(Frustration-Aggression) .
بي ترديد شما هم مکررا در كلاس هاي
درس و جلسات سخنراني با استدلال و استنادهاي فراوان به شبهات ذهني و فكري
راجع به جريانات پس از انتخابات مواجه بوده ايد ولي نهايتاً عده اي دختر و
پسر جوان را مي بينيد كه عليرغم شكست تئوريك در پاسخ به استدلال ها بر
مخالفت و پرخاشگري خود ادامه مي دهند. اين پرخاش نه از جنس عدم اقناع كه
ريشه اي زيستي-جنسي دارد و ناخواسته به عنوان واكنشي به ناكامي هاي طبيعي
ابراز مي شود. از آن جهت بر اين نكته تأكيد دارم كه بايد واقع بينانه جريان
هاي دانشجويي و رفتارهاي خاص آنها را مورد واكاوي قرار داد و عجولانه
بخاطر يك واكنش هيجاني آنها را داخل در جرگه ي مخالفين نظام يا منافقان
ندانست.»