به گزارش پایگاه 598 به نقل از پایگاه
اطلاعرسانی امام جمعه مشهد، خبرنگاری از امام جمعه مشهد درباره سخنان
اخیرش در خصوص لزوم برخورد با بدحجابی سؤال کرد و پرسید آیا می توان تمام
بانوانی که رعایت حد شرعی در حجاب را نمی کنند مخالف دین و نظام دانست و با
آنان برخورد کرد؟
آیتالله علمالهدی در پاسخ گفت: نکته
اولی که باید در پاسخ به سؤال شما عرض کنم، اینست که عدم رعایت حد شرعی
حجاب در رفت و آمد جامعه از سوی هر بانویی که انجام شود، از لحاظ شرعی
ارتکاب فعل حرام تلقی میشود و تکلیف این موضوع از لحاظ شرعی مشخص است.
وی افزود: از لحاظ قانونی هم، عدم رعایت
حد شرعی در موضوع حجاب، به موجب قانون مصوب کشور نقض قانون رسمی حساب می
شود و اگر قرار باشد که قانون در کشور اجرا شود، هر کس که خود را در این
ظاهر به جامعه عرضه کند، در حقیقت خود را در معرض برخورد دستگاههای
انتظامی برای برخورد با این رفتار غیر قانونی قرار داده است.
نماینده مردم استان خراسان رضوی در مجلس
خبرگان ادامه داد: البته اگر شما قضاوت اینجانب درباره انگیزه خانمهایی
که این قانون را زیر پا می گذارند جویا شوید، عرض می کنم بنده هم معتقدم
بسیاری از این خانمها که متأسفانه این عمل خلاف شرع و قانون را مرتکب می
شوند، احتمالا به شدت زشتی و قبح شرعی و خلاف قانون بودن رفتار خود یا علم
ندارند و یا توجه نمی کنند.
آیتالله علمالهدی تصریح کرد: نمی توان
اکثریت این افراد را مغرض و مخالف اسلام یا نظام دانست اما در این میان
البته اقلیتی هم هستند که با هدف دهن کجی به شرع اسلام، نظام مقدس اسلامی و
جامعه متدینین، خود را با ظاهرهای پلید به جامعه عرضه می کنند و بنای
هنجارشکنی دارند که برخورد با این گروه دوم باید با شدت تمام و شناخت
ریشههای سازماندهی این افراد، انجام شود.
امام جمعه مشهد در ادامه با اشاره به دو
گروه فوق، توجه به دو واقعیت را در این تقسیمبندی لازم دانست و اظهار
داشت: اول آنکه هر دو گروه فارغ از انگیزه خود، در حال ارتکاب فعل خلاف شرع
و خلاف قانون مصوب کشور هستند و این وظیفه دستگاههای اجرایی کشور است که
برای اجرای قانون با مصادیق نقض آن برخورد کنند.
وی افزود: در این مقام، مانند سایر
قوانین کشور، تفکیک انگیزه افراد بی معنی است؛ مثلا اگر کسی بر حسب انگیزه
کسب حرام و یا از روی جهل نسبت به قوانین مرتکب جابهجایی غیرقانونی اموال
عمومی شود، دستگاههای نظارتی بدون توجه به انگیزهاش، با او برخورد می
کنند.
آیتالله علمالهدی خاطرنشان کرد: البته
در تعیین میزان جرم، انگیزه او را مورد توجه قرار می دهند و یا در موضوع
عبور از چراغ قرمز، یک پلیس راهنمایی و رانندگی بدون توجه به انگیزه و
وضعیت یک راننده، او را متوقف و جریمه می کند تا جلوی گسترش و عرفی شدن نقض
قوانین راهنمایی و رانندگی گرفته شود؛ آیا تاکنون دیدهاید و اساسا آیا
منطقی است که یک پلیس از راننده متخلف درباره انگیزه او در نقض قوانین پرس و
جو کند؟
امام جمعه مشهد مقدس در بیان دومین نکته
در این زمینه افزود: دوم آنکه درباره افرادی که نسبت به قبح این فعل در
شرع و قانون جهل دارند یا زشتی آن را درک نمی کنند، بنده هم معتقد به کار
فرهنگی هستم؛ لیکن کار فرهنگی در کنار برخورد جدی با مصادیق نقض قانون، نه
اینکه کار فرهنگی را به عنوان بهانهای درآوریم برای تعلل در اجرای قانون و
اجازه دهیم تا روز به روز بر دامنه مصادیق بدحجابی افزوده شود و حتی در
برخی نقاط شهرهای بزرگ، این موضوع تبدیل به یک عرف شود.
آیتالله علمالهدی افزود: یعنی می
خواهم عرض کنم که موضوع جهل برخی افراد نسبت به این ضرورت دینی و قانونی هم
خود ناشی از مجامله مسئولین اجرایی کشور در اجرای قانون است که باعث شده
تا عدم رعایت حد شرعی و قانونی در پوشش بانوان در اذهان برخی زنان، یک امر
علیحده و یا حتی در برخی مناطق شهرهای بزرگ، عرف محسوب شود.
وی در ادامه توضیح خود با اشاره به مثال
قبلی تصریح کرد: هنگامی که مجموعه مدیران راهنمایی و رانندگی به این نتیجه
رسیدند که برای حفظ جان سرنشینان خودروها لازم است بستن کمربند ایمنی را
اجباری کنند و با رانندگانی که از آن امتناع می کنند (چه از روی جهل و چه
از روی عمد) برخورد نمایند، چه کردند؟ آنان همزمان با ابلاغ آیین نامه
مذکور به مأموران خود برای برخورد با متخلفین، حجم بالایی از کار تبلیغاتی و
فرهنگی را برای مجابکردن رانندگان به لزوم اجرای این تصمیم و تبعات
مخالفت با آن تدارک دیدند که به نظرم انصافا موثر هم بود.
«یعنی اگر آنان نیز می خواستند برخورد
با متخلفین را به بهانه کار فرهنگی تعطیل کنند، مطمئن باشید اکثریت
رانندگان ما هم امروز بستن کمربند ایمنی را امری بی فایده و غیرضرور تلقی
می کردند؛ این موضوع را همه قبول دارند و من تعجب می کنم از افرادی که
ضرورت این رفتار را درباره یک قانونی که گروهی از عقلای قوم آن را تشخیص
داده و وضع کردهاند، می پذیرند اما درباره قانونی که حضرت باری تعالی آن
را وضع فرموده و هم در قرآن و هم در روایات ما بر آن تاکید مکرر شده و در
نهایت بر این مبنا به قانون نظام اسلامی تبدیل شده است، به مخالفت و مجامله
می پردازند».
آیتالله علمالهدی تاکید کرد: در نهایت
این نکته را هم عرض کنم که در قانون مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی که
موسوم به قانون حجاب و عفاف است و 8 سال پیش به تصویب رسیده، راهکارهای
خوبی برای انجام کار فرهنگی لازم در این زمینه پیش بینی شده است اما از
آنجا که مدیران اجرایی ما از اساس بنای پرداختن به این معضل را ندارند، حتی
همان اقدامهای فرهنگی مصوب را هم بهطور جدی به اجرا نگذاشتهاند.
خبرنگاران در ادامه با اشاره به دیدار
اخیر امام جمعه مشهد با آیتالله هاشمی رفسنجانی که در رسانهها بازخورد
متفاوتی داشت، به تلاش برخی رسانههای نزدیک به رئیس مجمع تشخیص مصلحت
اشاره کرده و با توجه به تلاش این رسانه ها برای القاء این موضوع که انجام
چنین دیداری نشانهی تغییر موضع سیاسی آیتالله علمالهدی است، درباره
محتوای این دیدار پرسیدند.
آیتالله علمالهدی در پاسخ گفت:
اینجانب قبل از اینکه بخواهم به این سؤال شما پاسخ دهم، باید توضیحی برای
اصلاح یک برداشت ناصحیح درباره خود ارائه دهم و آن اینکه بنده یک فرد سیاسی
کار نیستم.
وی افزود: اینجانب به اقتضای طلبگی و
همچنین جایگاه امامت جمعه، یک شخص دینی و تکلیف محورم که حضور من در عرصه
سیاست نیز منحصراً برای انجام تکلیف دینی و شرعی است؛ لذا موضعگیری بنده
در مسائل سیاسی بر حسب ارتباط با اشخاص یا وابستگی با جریان سیاسی خاصی
نیست.
امام جمعه مشهد در ادامه گفت: بر این
اساس گاهی اتفاق می افتد با ملاحظه یک خلاف شرع، یا یک حرکت مضر به انقلاب و
منافی با اصول آن، علیه افراد یا جریانهای سیاسی که بعضی ها به زعم خود
بنده را وابسته به آن می پنداشتند، موضعگیری کنم و یا در برابر عزیزترین
عزیزانم بایستم؛ بنابراین خطای برخی صاحبان رسانه و تحلیل نویسان اینست که
بخواهند امثال من را در خطکشی های سیاسی تحلیل کنند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به
دیدار خود با هاشمی رفسنجانی گفت: آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص
مصلحت نظام است که هر از چندگاهی جهت زیارت به مشهد مشرف می شود؛ بنده هم
امام جمعه این شهر هستم که بر حسب اقتضای ادب، به دیدن یک منصوب رهبر معظم
انقلاب و مسئول نظام می روم. آیتالله علمالهدی افزود: این موضوع اگرچه
این بار، بهطور مشکوکی در سطح گسترده رسانهای شد اما اتفاق تازهای نبود و
در دفعات دیگر هم که ایشان به مشهد آمده بود، اگر اینجانب مسافرت نبودم،
دیدار و حتی در مواردی استقبال از ایشان را در برنامه خود می گنجاندم و لذا
این رفتار، برنامه تازهای نیست که برخی آن را چرخش موضع تحلیل کنند.
وی همچنین با اشاره به درخواست مهدی
هاشمی برای ملاقات با وی، گفت: آن روزی که من با آقای هاشمی دیدار کردم، در
هنگام خروج، فرزند ایشان آقای مهدی هاشمی نزد من آمد و درخواست 10 دقیقه
ملاقات با اینجانب داشت و می گفت می خواهد در مورد مسائلی که علیه او مطرح
شده، برای من توضیح بدهد.
امام جمعه مشهد افزود: فرزند آقای هاشمی
پس از هماهنگی با دفتر اینجانب، صبح روز بعد نزد من آمد و درباره ارتباطش
با اردوکشی های خیابانی بعد از انتخابات در سال 88 و نسبتهایی که در این
باره به او زدهاند، توضیحاتی داد و مدعی بود با اینکه در انتخابات به نفع
آقای موسوی فعال بوده اما با حرکتهای بعد از انتخابات آقای موسوی موافق
نبوده و با او مخالفت می کرده و حتی مدعی بود که چند بار به او گفته است که
باید از طریق قانون اقدام کند.
آیتالله علمالهدی در ادامه گفت: پس از
پایان توضیحات او، گفتم این مطالب چه ارتباطی به من دارد؟ آنچه مسلم است
موضعگیری و سخنان من علیه فتنهگران در مورد شخص شما نبوده که برای تبرئه
خود این مطالب را به من می گویید؛ من قاضی نیستم و شما باید این مطالب را
به دادگاه و قوه قضاییه ارائه کنید.
وی اضافه کرد: به فرزند آقای هاشمی
گفتم، به هر حال، آنچه برای شما پیش آمده، حق باشد یا ناحق، مشخص خواهد شد و
می گذرد و تمام می شود اما آنچه نمی گذرد، وضع پیش آمده برای آقای هاشمی
در عرصه نظام است.
نماینده مردم مشهد در مجلس خبرگان رهبری
با بیان اینکه «به او گفتم سرآغاز ارادت من به آقای هاشمی زمانی بود که
هنوز شما به دنیا نیامده بودی »، به سابقه آشنایی خود با هاشمی رفسنجانی
اشاره کرد و در این باره گفت: در ابتدای نهضت امام خمینی (ره) آقای هاشمی
بوسیله دستگاه شاه دستگیر شد؛ او و چند نفر از طلاب را به سربازی اجباری
بردند که آنها از سربازی فرار کردند و شدیداً تحت تعقیب بودند؛ آنها از
زاهدان به بیرجند آمدند و دهه آخر صفر بود.
«من در آن زمان طلبه جوانی بودم که برای
منبر در ایام محرم و صفر مسافرت می رفتم و آن سال بیرجند آمده بودم؛ در
اولین آشنایی که با ایشان پیدا کردم، نهضت و انقلاب از دید یک طلبه جوان
مثل من بهصورت متجسد در آقای هاشمی جلوه کرد و به او ارادت انقلابی پیدا
کردم».
آیتالله علمالهدی گفت: این ارادت از
سوی من تا سال 78 ادامه داشت تا آنکه در حج آن سال و در منی، شبی در بعثه
مقام معظم رهبری، با یکی از منسوبان نزدیک آقای هاشمی که به حج آمده بود،
درباره حزب کارگزاران بحث شد و او جسارتی علیه مقام معظم رهبری انجام داد
که آن اظهارات، نظر و اعتقاد مرا در مورد آقای هاشمی به کلی مخدوش کرد.
البته این خدشه در مورد آقای هاشمی، امروز نه تنها در من بلکه در بسیاری
از متدینین و انقلابیون پیش آمده است.
امام جمعه مشهد در پایان اظهار داشت: به
فرزند آقای هاشمی گفتم از آن زمان به بعد و به ویژه در سالهای اخیر،
نمونههای بسیاری از چنین برخوردهایی از سوی منسوبین نزدیک و دور ایشان
دیده و شنیده شده و باعث شده است تا جامعه متدینین و انقلابی کشور آقای
هاشمی را در مصاف و تقابل با مقام معظم رهبری ببینند و اعتمادشان به ایشان
را از دست بدهند که این رویداد، اتفاق خوبی نیست.