به گزارش 598 به نقل از مشرق، ازابتداي جنگ تحميلي، شهداي اين شهر را در منطقه اي به خاک سپرده اند که
در کنار قبرستان قديمي شهراست؛ از همان زمان متولي اصلي مزار شهدا،
خانواده هاي آنها بودند. اين، خانواده شهدا بودند که شکل و شمايل مزار
شهيدشان را تعيين مي کردند. البته قالب مزارها از يک چارچوب و الگوي نسبي
پيروي مي کرد اما با اين لحاظ، مزار
شهدا محلي براي ابراز سلايق مختلف خانواده هاي آنها بود. بعضي خانواده هاي
شهدا وسايل شهيدشان را کنار عکسش مي گذاشتند و شعري را که شهيدشان دوست
داشت بر روي سنگ مزارش مي نوشتند.
مادران
و پدران شهدا که خود، شکل ظاهري قبور فرزندشان را انتخاب کرده بودند هفته
اي چند بار به مزارشان سري مي زدند آب و جارويي مي کردند، گرد و خاک را از
روي مزار آنها پاک مي کردند و اين گونه بود که با مزار شهيدشان انس مي
گرفتند و دلشان آرام مي شد.
اما
بنا به تدابير بنياد شهيد، ناگهان تصميم به يکسان سازي قبور شهدا گرفته
شد! البته خانواده ها حرفي نداشتند، دوست داشتند مزار شهيدشان ماندگار شود
و زيباتر از قبل و مايه آرامش آنها و مردم شهرشان.
خانواده شهداي بروجرد، نزديک به شش سال، تعميرات و خرابي ها را تحمل کردند و منتظر بودند که ببينند چه طرح نابي از دل اين همه کار بيرون خواهد آمد اما آنچه در پايان انجام شد هيچ شباهتي به مزار آنهايي را که "امامزاگان عشق" مي ناميم، نداشت.
مزار شهداي بروجرد، امروز بيشتر شبيه يک تالار يا سالن ورزشي است که بي هيچ نماد و نشان زيبايي، قبور
شهدا در آن، تنها با نام و تاريخ تولد و شهادت شان، علامت گذاري شده است.
برخي مي گويند قبور اين شهدا از مزار ائمه بقيع هم غريب تر است چرا که آن
بزرگواران دست کم، سنگي بر سر مزار دارند که راهنماي زائران از راه دور
است اما اين سنگ هاي يکسان و رنگ و رورفته، هيچ نشاني از عظمت مقام اين
شهيدان والامقام ندارد.
حالا
وقتي به مزار شهداي بروجرد مي آيي، هيچ چيز آشنا نيست؛ عکس هايي که روي
سنگ قبر آنها حکاکي شده، بي کيفيت است و تنها سنگ هاي حقير و کوچک و قبوري
يکنواخت را مي بيني که دلت را بيشتر اندوهگين مي کند..