کد خبر: ۱۴۸۸۴۷
زمان انتشار: ۱۹:۲۵     ۲۴ تير ۱۳۹۲
هفته‌نامه آسمان نزدیک به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به نقل از منابع نزدیک به حجت‌الاسلام حسن روحانی گزارشی با عنوان «کابینه روحانی چگونه کابینه‌ای است»منتشر کرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از هفته‌نامه آسمان، نوشت: 

هفته پیش مهمان جمعی بودم که برخی از نزدیکان آقای روحانی نیز حضور داشتند. بحث البته به انتخابات ریاست جمهوری، نتایج آن و سپس کابینه احتمالی که قرار است بر سر کار آید، کشیده شد. اینکه چه کسانی می‌توانند کنار روحانی قرار بگیرند و با کلید او قفل مشکلات کشور را یک به یک باز کنند،‌ مطرح شد. از آنجا که هر کس سخنی می‌گفت و گاه این سخن‌ها از همه کس و همه‌چیز بود، لازم است برای بیان برخی از آنها، یک دسته‌بندی صورت بگیرد و برای آنکه دسته‌بندی صورت بگیرد، لازم است کمی به عقب برگردیم، به مناظره سومی که کاندیداهای انتخابات برگزار کردند. چه شد که ناگهان دکتر حسن روحانی،‌خوش درخشید، شوری آفرید و برخی گمانه‌زنی کردند که او پیروز انتخابات است. پس کمی تامل کنید.

پوشیده نیست که هر کس در انتخابات شرکت می‌کند،‌ قصد اول و نهایی او پیروزی در انتخابات است. اما یاران حسن روحانی هیچ تصوری از پیروزی او در ابتدای کار نداشتند. پیش از انتخابات،‌ نظرسنجی‌ها و نظرسازی‌ها با یکدیگر ترکیب می‌شد و از صدرنشینی محمدباقر قالیباف وپیشروی سعید جلیلی خبر می‌داد. در خوش‌بینانه‌ترین آنها، گفته می‌شد که حسن روحانی در جایگاه سوم است و البته در این میان علی اکبر ولایتی که در رتبه چهارم قرار گرفته بود،‌ به روحانی نزدیک‌تر می‌شود و می‌رود که جایگاه سوم را نیز تصاحب کند.

شوری که با کاندیداتوری اکبر هاشمی رفسنجانی در بدنه اجتماعی و طبقه متوسط و حتی روستایی به وجود آمده،‌ رنگ باخته بود. فضا بین یاس و امید بود. « یاس» از آن جهت که امیدی به نتیجه انتخابات نمی‌توان داشت زیرا نه حسن روحانی و نه عارف حائز رای اکثریت نبودند و «امید» از آن بابت که بلکه اکبر هاشمی‌رفسنجانی،‌ پس از درخواست‌هایی که برخی از جمله دفتر امام داشتند، تایید صلاحیت شود.

بدنه اصلاح طلبان نیز تلاش‌شان برحمایت یکی از دو کاندیدا بود و طبیعی بود که نظرها بیشتر بر حسن روحانی باشد تا محمدرضا عارف‌.. مناظره اول و دوم اقتصادی و فرهنگی بود. تیمی از یاران روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک روزانه و گاه ساعات بسیاری با او جلسه برقرار می‌کردند. بر سر تک‌تک واژه‌های احتمالی که قرار است بیان شود، گفت‌وگو می‌‌کردند،‌ گروهی از آنها،‌ آمارهای واقعی را اخذ کرده و به روحانی داده بودند. نه آنکه مانند برخی دیگر از کاندیداها،‌ کاغذهای خود را زیرورو کند تا بلکه آماری بیابد و بیان کند،‌ قرار بر این بود که تمایز دکتر روحانی با دیگران اشراف او بر آمار و ارقام باشد. مستند سخن بگوید. مطول حرف نزند،‌ پاسخ اصلی پرسش را بدهد و مجری را به قول معروف نپیچاند. چنین بود که وقتی در یکی از مناظره‌ها درباره گردشگری پرسش شد، او بی‌هیچ تعللی آماری را بیان کرد که تصویری واقعی از ورود گردشگری به داخل ایران بود. نشان داد که با چنین وضعی نمی‌توان امیدی به تصاحب ارزی که گردشگران خارجی به ایران می‌آورند،‌ داشت و اگر لازم است که صنعت گردشگری رونق بگیرد،‌ اتفاقاتی بیفتد. در حوزه‌های اقتصادی نیز او چنین سخن می‌گفت. در حوزه هسته‌ای خود او از همه بیشتر بر پرونده اشراف داشت چه اتفاقاتی افتاده، چه مسیری طی شده و اکنون در کجای کار هستیم. در سیاست نیز او مرد میدانی بود که سال‌ها جامه آن را به تن کرده بود.

پس بی‌دلیل نبود که در مناظره سوم،‌ او خوش درخشید. حاصل آن جلسات در این مناظره به بار نشست. به او گفته بودند که «رقابت» یک علم است که باید اصول آن را آموخت و دانست که در میدان چگونه سخن گفت. جملات « کلیدی » باید بیان شود. جملاتی که کوتاه و موثر باشد تا به سرعت در دهان مردم کوچه و بازار بچرخد. آنها آن را بیان کنند و یادآوری کنند که کدامیک از کاندیداها چنین سخن را خطاب به کدامیک از کاندیداها گفته است.

پس آنگاه که محمدباقر قالیباف تصمیم گرفت، با یک حمله « گازانبری» به حسن روحانی، تخریب‌های بی‌بی‌سی و صدای آمریکا را در مورد خود بی‌اثر کند، نمی‌دانست که با بانک روحانی مواجه خواهد شد و کلیدی‌ترین جمله مناظره سوم که «من سرهنگ نیستم » بیان می‌شود چنانکه این جمله نام فیلم بعدی روحانی را از آن خود کرد و پیش از آن مناظره سوم،‌ به پایان رسید. با شتاب غربی افول محمدباقر قالیباف در نظرسنجی‌ها آغاز شد.

البته نزدیکان روحانی در آن جمع می‌گفتند که برخی به شورای عالی امنیت ملی رفتند و دنبال سندی گشتند که روحانی در مناظره سوم بیان کرده بود. از آنجا که از پیشنهاد قالیباف درباره حمله گازانبری به دانشجویان سخن گفته بود. از قرار معلوم وقتی این گروه که مخالف روحانی بودند و دنبال سندی علیه او می‌گشتند به چنین سندی نیز برخوردند.

یکی از اصولگرایان می‌گفت: دو هفته قبل از انتخابات که قالیباف را دیده بود، او خیلی خوشحال بود هواداران و خصوصا یارانش از او خوشحال‌تر. آنها انتخابات را از پیش‌، تمام شده به نفع خود می‌دانستند. این دوست به او گفته بود: اوضاع خوبه؟ و قالیباف خوشحال گفته بود که ما مرد خون و میدانیم. که یعنی در جنگ پیروز بودیم و هم در این میدان. شایعات درباره یاران  قالیباف البته فراتر بود. می‌گفتند که برخی حتی پست‌های کابینه را نیز تقسیم کرده‌اند.

با این حال مناظره سوم، قدم اول پیروزی حسن روحانی بود. او توانسته بود با همت و ابتکار خود و البته مشاورانش،‌ سهم درخور توجهی را از این پیروزی کسب کند نظرها به او هنگامی بیشتر شد که دو فیلم تبلیغاتی عارف وروحانی پخش شد. حسن روحانی در فیلم خود از «زمستان» سخن می‌گفت و از ناجوانمردانه بودن هوا که اشاره مستقیمی به اوضاع و احوال کنونی کشور داشت و عارف از بهاری بودن هوا، عارف در فیلم دوم تبلیغاتی خود با همسرش قدم می‌زند و می‌گوید: به به چه هوای بهاری.

تفاوت‌ها میان این دو نامزدی که از سوی اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان اصیل که نمی‌خواستند به قالیباف و جلیلی و دیگران رای بدهند، در این نکات ریز و چشمگیر خود را نشان می‌داد.

شاید بد نباشد که از مناظره سوم کمی فاصله بگیریم و به حواشی پیروزی و خبرهایی که این روزها رد و بدل می‌شود، بپردازیم.

اگر چه یکی از دوستان روحانی می‌گفت که محمود احمدی‌نژاد  نیز در دیداری که با آقای روحانی داشته به او گفته است که مناظره سوم را ندیده ولی بعداً تکرار آن را به اتفاق غلامحسین الهام و یکی دو نفر دیگر دیده و پس از آنکه ماجرای حمله گازانبری و جمله « من سرهنگ نیستم» از سوی روحانی بیان شده بود، احمدی نژاد روی پای الهام زده و گفته بود که انتخابات تمام شد. روحانی در مرحله اول پیروز است.

اگر چه در همان زمان برخی از شایعات حکایت از آن داشت که احمدی نژاد به محسن رضایی وعده کمک داده بود یا حتی ملک‌زاده معاون احمدی‌نژاد به دیدار ولایتی رفته و به او گفته بود که هم دولت از او حمایت می‌کند و هم وضع او در نظر سنجی‌ها خوب است با این حال آنچه اعلام شد این بود که احمدی نژاد گفت حاضر نیست  از هیچ کاندیدایی حمایت کند. اگر چه طبق  همان شایعات برخی از اطرافیان او تلاش می‌کردند، همزمان با برخی از کاندیداهای اصول‌گرا، آشکار و پنهان ارتباط بگیرند. چنانکه محمد حسینی وزیر ارشاد به میتینگ انتخاباتی سعید جلیلی رفت یا روابطی که از ملک‌زاده بیان می‌شد.

در خصوص اطرافیان احمدی‌نژاد نیز شاید بد نباشد یک خبر دیگر نیز منتشر کنیم. از قرار معلوم هنگامی که صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی اعلام و خبر منتشر شد. شب همان روز، او تصمیم گرفته بود که مصاحبه ای با یکی از روزنامه های اصلاح طلب داشته باشد. دفتر او با این روزنامه تماس می‌گیرد و خواهان قراری برای مصاحبه می‌شود. اما مدیران این روزنامه از پذیرش آن سرباز می‌زنند و گفت وگو و انتشار مصاحبه با مشایی را به صلاح و مصالح وضع موجود نمی‌دانند.

اکنون طبیعاً  همه منتظر کابینه هستند گمانه‌زنی‌های بسیاری صورت گرفته و مطبوعات نیز اسامی برخی از افراد را با لابی‌های پنهان منتشر کرده‌اند تا یک فرد را برای یک وزارتخانه«جا بیندازند». اما دفتر حسن روحانی خواستار آن شد که گمانه‌زنی‌های اینچنینی پایان یابد. با این حال نمی‌توان مطبوعات برحذر داشت. چرا که رفت وآمد این روزها به ساختمان مرکز تحقیقات استراتژیک بسیار بیشتر از گذشته است.

در آن جمعی که از اطرافیان آقای روحانی حضور داشتند، سخن از لیست‌های مختلفی بود که به دکتر روحانی ارائه شده است. لیستی که آقای ناطق نوری داده لیستی که برخی از اعضای جامعه روحانیت ارائه داده‌اند، لیستی که توسط دوستان روحانی تهیه شده و چند لیست دیگر. منتها هیچ کدام از این لیست‌ها نهایی نیست. برخلاف تصور عموم و برخی شایعات که هاشمی و خاتمی نیز لیست‌هایی را به روحانی داده‌اند، یکی در آن جمع گفت که چنین نیست و آن دو هیچ لیستی ارائه نکرده‌اند.

با این حال کثرت نیروهایی  که معرفی شده‌اند جالب است. قرار شد نام معرفی‌شدگان در چهار کمیته مطرح و سوابق و توان مدیریتی آنها توسط کارگروه‌هایی که این کمیته‌ها راه اندازی کرده‌اند بررسی شود. افراد معرفی شده حداقل باید چند شاخصه داشته باشند. حذف نظر از موارد کلیدی که  پایبندی به نظام جمهوری اسلامی و ولی فقیه و قانون اساسی است. نامزدها باید یک میانگین سنی داشته باشند.

آنطور که یکی از اطرافیان روحانی می‌گفت قرار نیست این کابینه، کابینه بازنشستگان باشد همچنین قرار نیست جایگاه بی‌تجربه‌ها باشد. طرحی که تاکنون به آن رسیده‌اند «کابینه تلفیقی» است. نیروهای جوان در کنار باتجربه‌ها قرار می‌گیرند. به این ترتیب در برخی از وزارتخانه‌های مهم و حسابی، مانند وزارت کشور، اطلاعات، نفت و خارجه نیروهای پخته و باتجربه که ملاحظات را درک می کنند و عجولانه تصمیم نمی‌گیرند متصدی وزارتخانه خواهند  شد و در کنار آنها، نیروهای جوانی قرار می‌گیرند که بتوانند کارهای اجرایی را از پیش ببرند.

در عین حال در وزارتخانه‌هایی مانند بهداشت که عملا فعالیت‌ها بیشتر اجرایی است نیروهای جوان متصدی امور می‌شوند و در کنار آنها معاونین با تجربه قرار می‌گیرند. یکی از افرادی که در این جمع بود خبر داد که حتی معاونت‌های کلیدی نیز با نظر روحانی انتخاب خواهد شد و به همین علت تلاش می‌شود کابینه یک دست با گفتمان اعتدال و تدبیر، کار را پیش ببرند تا امید به وجود آمده به یاس تبدیل نشود.

درباره ترکیب نهایی کابینه نمی‌توان به صراحت و قطعیت سخن گفت اما می‌توان از برخی افراد که شانس بیشتری برای برخی وزارتخانه‌ها دارند،‌ نام برد. مثلا علی اکبر صالحی که اکنون وزیر خارجه است به احتمال بسیار به سازمان انرژی اتمی منتقل می‌شود. طیف روحانی و هاشمی از عملکرد صالحی راضی به نظر می‌رسند و او نیز همکاری‌های خوبی با حسن روحانی داشته است.

برای معاونت اول هنوز چند گزینه مطرح است. اگر چه محمد رضا عارف هیچ شانسی ندارد. تقریباً نام او نه تنها به عنوان معاونت اول، بلکه برای هیچ وزارتی تاکنون مطرح نشده است. اما نام اسحاق جهانگیری، وزیر صنعت دولت خاتمی در این میان مطرح شده و گزینه دیگر محمد فروزنده، وزیر صنعت دولت خاتمی در این میان مطرح شده و گزینه دیگر محمد فروزنده،‌ مدیر فعلی بنیاد مستضعفان است. اما به نظر می‌رسد نظرها بیشتر به جهانگیری معطوف است تا فروزنده. نام فروزنده توسط خود روحانی مطرح شده و فروزنده از قرار معلوم در دوران تبلیغات،‌ به کمک حسن روحانی آمده است.

برای وزارت اطلاعات، دو گزینه مطرح شده است؛‌اول حجت‌الاسلام یونسی‌، و دوم حجت‌الاسلام شفیعی، مصطفی پورمحمدی هم گفته است حاضر است هر کمکی به این دولت بکند او می‌خواهد در سازمان بازرسی کل کشور بماند. علی یونسی نیز برای وزارت کشور مطرح است. اگر چه اغلب سیاسیون از دوره تصدی او در وزارت اطلاعات خرسند هستند اما تمایل دارد که به وزارت کشور برود.

برای وزارت ارشاد نیز نام رضا صالحی بیشتر از دیگران به گوش می‌رسد. نیروی جوانی که از نزدیکان حسن روحانی است. به موازات او، حسام الدین آشنا نیز از سوی برخی دیگرمطرح شده است. برخی از کسانی مانند احمد مسجدجامعی، سید محمد بهشتی و حتی محمد‌علی زم نام می‌برند، اما یکی از اطرافیان روحانی گفت: اگر چه احمد مسجدجامعی گزینه مناسبی برای وزارت ارشاد است، اما نباید شورای شهر را از نیروهای کیفی همچون مسجد جامعی خالی کنیم. این همان اتفاقی است که در شورای شهر اول تهران رخ داد.

عده‌ای به دولت سید محمد خاتمی رفتند، عده‌ای در انتخابات مجلس ثبت‌نام کردند و عده‌ای که حائز رای اکثریت نشده بودند و در رتبه‌های بعدی بودند با انصراف اعضای اصلی به شورای شهر تهران راه پیدا کردند و نتیجه آن شد که دیدیم.

در این میان اگر چه باب نیست، اما اطرافیان روحانی درباره معاونت مطبوعاتی نیز به دنبال یک گزینه مناسب بودند. از قرار معلوم شخص روحانی به دنبال فردی همچون مرحوم احمد بورقانی می‌گردد. نیروی جامع و کیفی که برخاسته از متن روزنامه نگاران بود. نه تشنه شهرت بود نه در دام افراط افتاد و نامش نیز جاودانه شد. آنها از همان روزهای اولیه به دنبال چنین نیرویی هستند تا امور مطبوعات را به دست او بدهند.

البته وضع کنونی برخورد حاکمیت با مطبوعات نیز مورد تایید روحانی نیست. یک از اطرافیان او تعریف می‌کرد که در دیداری که محمد حسینی وزیر ارشاد با روحانی داشت، دکتر روحانی از او درباره دو موضوع پرسش کرده بود؛ اول چگونگی وضعیت مطبوعات و صدور مجوز برای روزنامه و مجله و سپس وضعیت خانه سینما. به گفته او،‌ این نشان می‌دهد که روحانی علاقه‌مند است که روزنامه‌های جدیدی توسط بخش خصوصی منتشر شود.

اتفاق دیگری که این روزها رخ داده یک دستور کاری است که روحانی به کارگروه‌ها داده است که در کنار بررسی وضعیت کاندیداها، وضعیت وزارتخانه‌ها را نیز بررسی کنند. چالش‌های هر وزارتخانه بررسی و یک برنامه 100 روزنه برای خروج از مشکلات فعلی ارائه شود. در این میان برخی پیشنهادها نیز ارائه شده است. مثلاً پرونده هسته‌ای از شورای عالی امنیت ملی به دفتر رئیس جمهور منتقل شود. در آنجا مسئولی برای آن انتخاب می‌شود و او تحت نظر مستقیم روحانی، کار را آغاز می‌کند؛ به این ترتیب ممکن است علی اکبر ولایتی به دبیری شورای عالی امنیت ملی منصوب شود. محمود واعظی به وزارت خارجه برود و  روحانی خود مسئولیت اصلی پرونده را بر عهده بگیرد. یکی از دوستان روحانی می‌گفت به او مشورت داده‌اند که از هم اکنون نمایندگانی را انتخاب کند و به فرانسه و آلمان بفرستد. ضمن آنکه روحانی قصد دارد سطح مذاکرات را از کارشناسی  و نمایندگان فعلی به رؤسای 5 کشور اروپایی افزایش دهد و خود نیز در آن جلسات مستقیما شرکت کند.

آنچه خواندید سخنانی بود که برخی از اطرافیان دکتر روحانی بیان می‌کردند. طبیعی است که هیچ یک از آنها نمی‌تواند حکم قطعی داشته باشد با این حال قرین حکم این واقعیت است که روحانی تصمیم دارد کشور را از مشکلاتی که برایش به‌وجود آمده بیرون بکشد. در این راه از نیروهای اصلی دو جناح اصلی کشور استفاده خواهد برد و آن کسانی که به قول خودش «بی‌بلیت» سوار این قطار شده و کشور را به این نقطه رسانده‌اند، از قطار دولت پیاده خواهند شد. قطار باید به ریل بازگردد و به مسیر سابق خود که هدفش شکوفایی اقتصادی و رفاه اجتماعی بود،‌ بازگردد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها