به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم،"اکبر گنجی" با
انتشار یادداشتی در وب سایت گویانیوز، رویکرد منفعت طلبانه آمریکا در
تحولات جهانی را به نقد کشیده و تاکید می کند: «هدف حقیقت و این که واقعیت
چه بوده نیست، هدف تأمین منافع ملی آمریکا است. این منافع واقعیت را می
سازد.»
در این یادداشت نسبتا طولانی که زیر عنوان "سیاست: حقیقت و منافع، نگاه
آمریکا و برخی مخالفان ایرانی به کودتای مصر" تنظیم و منتشر شده، مطالبی
درمورد "حوادث سال 88 ایران"، "کودتای نظامیان در مصر"، "نظام سیاسی حاکم
بر آمریکا"، "وضعیت زندانیان آمریکا"، "سکولاریسم و اسلام گرایی"، "بیداری
اسلامی و دیکتاتورهای تحت حمایت آمریکا در منطقه" و ... منعکس شده است.
آقای گنجی در بخش مربوط به فتنه 88 ایران و کودتای اخیر مصر، با مقایسه ای
جالب، مواضع متناقض آمریکا و مدعیان دموکراسی را به تصویر کشیده و تصریح
می کند: «آنان به اندازه ی سر سوزنی شاهد نداشتند که مهندس موسوی بالای 20
میلیون رأی به دست آورده باشد. وقوع تقلب در انتخابات یک مدعا بود و اعلام
رئیس جمهور شدن مهندس موسوی- یعنی به دست آوردن بالای 50 درصد آرأ- مدعایی
دیگر.»
این بخش را با هم مرور می کنیم:
««معرفت شناسی و زبان شناسی جدید نشان داده اند که زبان چگونه جهان
اجتماعی را می سازد. منتها خود زبان هم در خلأ ساخته نمی شود. زبان هم
موجودی اجتماعی است. واژه ی "کودتا" را در نظر بگیرید. قبلاً فرض می شد که
مفهومی کاملاً روشن است.
انتخابات 22 خرداد 88 ریاست جمهوری ایران این وضع را تا حدودی به هم زد. گروهی
از سبزها اعلام پیروزی احمدی نژاد را "کودتا" خواندند. این مدعا چه معنایی
داشت؟ پیش فرض آنان این بود که مهندس موسوی برنده ی انتخابات شده و جمهوری
اسلامی به جای او، احمدی نژاد را برنده اعلام کرده است. اما آنان به
اندازه ی سر سوزنی شاهد نداشتند که مهندس موسوی بالای 20 میلیون رأی به دست
آورده باشد. وقوع تقلب در انتخابات یک مدعا بود و اعلام رئیس جمهور شدن
مهندس موسوی- یعنی به دست آوردن بالای 50 درصد آرأ- مدعایی دیگر. حالا آن
داستان هر چه که بود، چرا آن را "کودتا" نامیدند؟ در کودتا، نظامیان حکومت
مستقر را به زور کنار می زنند... منتها سیاست که قلمرو حقیقت نیست. مفهوم
"کودتا" از نظر ارزشی دارای بار منفی بسیار است، پس کودتا قلمداد کردن حفظ
دولت احمدی نژاد کاری سیاسی است، نه بیان حقیقت. در این کنش- کودتا خواندن
حفظ احمدی نژاد- اصلاح طلبان و سبزهای داخل کشور تنها نبودند، بسیاری از
مخالفان خارج کشور نیز در این مدعا با آنان هم جبهه شدند.
حالا اتفاق جدیدی افتاده است. در مصر در 60 سال اخیر ارتش کودتا کرده و چهار نظامی را به مدت 60 سال در قدرت نگاه داشته و بدین ترتیب منابع کمیاب قدرت/ثروت/معرفت/منزلت اجتماعی را در چنگال خود نگاه داشته است. پس از 60 سال یک انتخاب آزاد برگزار شد و فردی از اخوان المسلمین به ریاست جمهوری رسید. در کمتر از یکسال ارتش دوباره کودتا کرد. نه تنها رئیس جمهور منتخب را برکنار و زندانی می کند، که ده ها تن را کشته، صدها تن را زخمی و صدها تن دیگر را بازداشت کرده و فرد دیگری را به عنوان رئیس جمهور موقت منصوب کرده است.
این پدیده چه نام دارد؟ فراموش نکنیم، سیاست قلمرو حقیقت نیست، قلمرو منافع است. مطابق
قوانین آمریکا، دولت این کشور مجاز به کمک به حکومت های کودتایی نیست.
سناتور مک کین طی روز های گذشته دو بار گفته است که در مصر کودتا صورت
گرفته و مطابق قانون، دولت باید به سرعت کمک سالانه ی یک و نیم میلیارد
دلاری به آن کشور را قطع کند. اما دولت آمریکا نیز به تکرار گفته است که در
مصر به دنبال "منافع ملی" خویش است. قطع کمک ها به ارتش
آن کشور به زیان منافع ملی آمریکا است، بدین ترتیب، نمی تواند برکناری مرسی
توسط ارتش را "کودتا" بنامد تا مجبور به قطع کمک های مالی و تسلیحاتی به
آن کشور شود.
بدین ترتیب هدف حقیقت و این که واقعیت چه بوده نیست، هدف تأمین منافع ملی آمریکا است. این منافع واقعیت را می سازد. کودتا را نا کودتا می کند. اینک به گفتار برخی از مخالفان مقیم خارج باز گردیم. فرض کنیم حق با آن دسته ی از آنان بود که انتخابات 22 خرداد 88 را "کودتا" نامیده و در مذمت آن هزاران صفحه نوشتند. اینک تعدادی از آنان، از "کودتای مصر" دفاع می کنند. چرا؟ چون علیه اسلام گرایان صورت گرفته است.»»