امسال هم به مانند چند سال گذشته و با ورود به ایام ماه مبارک رمضان برخی رسانه ها که غالباً خود را نماینده تام و تمام ملت می دانند در تلاشی هم آهنگ و با لحنی طلبکارانه تقاضای نا به جایی را از رسانه ملی مطرح نمودند. این رسانه ها با اشاره به عدم پخش آوای زیبا و هنرمندانه "ربنای" استاد محمدرضا شجریان(که نه در استاد بودنش شکی است و نه در لحن خوشش) در رمضان سالهای اخیر از صدا و سیمای جمهوری اسلامی تقاضای پخش دوباره این اثر را دارند. در اشاره به این درخواست چند نکته قابل ذکر است:
1- اول از همه آنکه؛ هرچند نوای ربنای شجریان برای بسیاری از مردم ایران جذاب و دلرباست لکن هستند آثار دیگری که در قیاس با این اثر از وزن نه چندان پایین تری برخوردارند و علاوه بر آن متناسب با ذائقه بسیاری از علاقمندان اند. سرزمین ایران پر است از هنرمندانی که بی هیچ ادعا و بهانه ای تنها برای مردم و به بهانه مردم خلق آثار می کنند.
بر همین اساس محدود نمودن هنر هنرمندان ایرانی تنهاد به چند نمونه محدود بی انصافی و جفا در حق ملت ایران است. باید به سلیقه های متنوع افراد مختلف توجه شود و رسانه هایی که خود را دلبسته به استاد شجریان می دانند باید از رویکرد تمامیت خواهانه و سلیقه ای خود که آن را به نام همه افراد جامعه معرفی می کنند اجتناب ورزند.
2- هنر در ارتباط مستقیم با ذائقه افراد معنا پیدا می کند. به عبارت دیگر برخی آثار هنری با ذائقه افراد بیشتری از جامعه متناسب است و برخی آثار دیگر ذائقه عده کمتری از افراد را اغنا می نماید. این به آن معنا نیست که تنها اثر پر طرفدار دارای اصالت است و دیگر آثار که از محبوبیت کمتری برخوردارند فاقد شاخصه های هنر اصیل اند.
بر این اساس نباید تصور کرد که تنها فلان اثر به استناد محبوبیت بیشتر می تواند منشا آثار و برکات خیر گردد و آثار دیگر هنرمندان چنین توان و اندازه ای ندارند. اتخاذ چنین رویکردی در بسیاری از اوقات با خود دیکتاتوری فرهنگی و رسانه ای را در پی داشته است به نحوی که تریبون رسانه ملی به حسب برخورد یکسویه و سلیقه ای تنها به عده ای خاص اختصاص داده شده و فضای کافی برای انعکاس دیگر استعدادهای نوظهور داده نشده است.
3- بحث دیگر بحث تخصص در شناخت آثار هنری اصیل است. برخی آثار هنری که به لحاظ تکنیکی از جایگاه برجسته ای برخوردارند به لحاظ کارکردی فضای خاص و ویژه ای را طلب می کنند. به عبارت دیگر ممکن است اثری از لحاظ ساخت و کیفیت تکنیکی دارای آیتمهای برجسته و عالی باشد اما به لحاظ نوع کارکرد محدود به شرایط خاصی باشد و اگر در شرایط خاص خود مورد استفاده و بهره مندی قرار نگیرد حق مطلب را ادا نخواهد کرد.
در همین رابطه می توان به نقل قولی از رهبر معظم انقلاب در رابطه با همین اثر "ربنای" محمدرضا شجریان اشاره کرد. ایشان در 1370/12/13 در دیدار با اعضاى گروه ویژه و گروه معارف اسلامى صداى جمهورى اسلامى ایران به نکات جالبی درباره موسیقی مذهبی و اذان و مناجاتهای صدا و سیما اشاره کردند و نکاتی گفتند که متاسفانه اکنون بعد از گذشت 20 سال هنوز به آنها توجه جدی نشده است.
ایشان در این سخنان «ربنا»ی شجریان را اثری هنری میخواند که فاقد حس و حال مناسب برای اذان ماه مبارک رمضان است و بهتر است با نمونههای مسجدی جایگزین شود. ایشان بحث خود را اینگونه مطرح نمودند:«آن «ربّنا»هایى که شجریان خوانده و در ماه رمضان قبل از اذان مغرب مىگذارند، یک کار هنرى است؛ یک کار حالى نیست؛ مناسب نیست که بعد از اذان، کسى بخواهد آنطور چیزى را بگذارد؛ نه، بعد از اذان، به نظرم مىرسد که همین صداى معمولىِ مسجدىِ ما بهتر و مناسبتر باشد.»
4- نکته آخر که از همه نکات اشاره شده نیز مهمتر است وضعیت و چرایی عدم پخش آثار محمدرضا شجریان از رسانه ملی است. پس از آشوبهایی که در دوران پس از دهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری ایران به وقوع پیوست، محمدرضا شجریان در نامه ای به عزت الله ضرغامی ریاست رسانه ملی از وی خواست تا از پخش آثار او در صدا و سیما خودداری گردد.
وی اعلام کرد سازمان صدا و سیما هیچ نقشی در تهیه این آثار نداشته و به حکم قانون و شرع از این سازمان خواست تا صدا و آثار او در هیچیک از واحدهای رادیو و تلویزیون پخش نشود. وی در گفتگو با بیبیسی فارسی گفته بود که هر بار که صدای خود را از این رسانه میشنود احساس شرم میکند و بدنش میلرزد.
سوالی که در انتها و با فرض نابه جا بودن 3 نکته نخست مطرح می گردد و لازم است رسانه های مشتاق و دوستداران دوآتشه محمدرضا شجریان بدان پاسخ دهند آنست که با چنین موضع و منع قانونی و شرعی ای که شجریان خود برای پخش آثارش از رسانه ملی ایجاد نموده است بر کدامین اصل و با کدامین مبنا از رسانه ملی تقاضا دارند تا اثر "ربنای" وی که به خواست خود صاحب اثر از پخش آن جلوگیری شده است برای بار دیگر از تریبون رسانه ملی چه صدا و چه سیما پخش گردد؟.
بهتر است رسانه های فوق قبل از طرح تقاضای خود از مسئولان رسانه ملی این موضوع را به خوبی تبیین نمایند که شجریان از سوی رسانه ملی مورد تحریم و بی مهری قرار نگرفت بلکه خود ایشان بود که مردم و رسانه ملی را تحریم کرد. اگر این رسانه ها خبری از اعلام موضع جدید جناب استاد شجریان در این رابطه دارند که دیگر رسانه ها و ازجمله خود رسانه ملی از آن بی خبرند بد نیست آن اخبار را منتشر نمایند شاید که منشا تغییراتی در نگاه فعلی گردد.
سعید ملکی
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی