به گزارش 598 به نقل از باشگاه خبرنگاران، آغاز ماه مبارك رمضان بهانه اي شد تا چند نقش ماندگار سريال هاي رمضاني
اين سالها را مرور كنيم. نقش هايي كه بدون شك ماندگاري آنها به عوامل
متعددي همچون قصه، كارگرداني، بقيه بازيگران، موسيقي، ساعت و شبكه پخش
و... وابسته بوده است.
*سيد جلال/گمگشته
"آتيلا
پسياني" در اولين تجربه رمضاني قابل توجه تلويزيون، ريسك بزرگي كرد. او در
سريال "رامبد جوان"، دو نقش كاملا متفاوت را داشت. يكي نقش "جلال"، مردي
ديندار و مقبول و ديگري نقش "كريم" كه يك دله دزد است. جابجا شدن اين دو
شخصيت، فضاي سريال را مي ساخت. "كريم" با كمك "داوو"(صالح ميرزاآقايي)،
"جلال" را مي دزديد و خودش را جاي "جلال" جا مي زد تا مال و منال او را
بالا بكشد.اما كم كم متنبه مي شد و حتي جانش را براي "جلال" مي داد. مي
توان ادعا كرد موفقيت "پسياني" و "گمگشته" مسير را براي ساخت سريال هاي
رمضاني باز كرد.
*ماشاالله/خانه به دوش
تلاش
مؤثر "حميد لولايي" براي فرار از سايه "خشايار مستوفي"(زير آسمان شهر،
مهران غفوريان)، او در سريال "رضا عطاران"، "ماشاالله مرزوقي" بود. مردي
از طبقه پايين جامعه كه مي خواست براي كار و پول در آوردن به مالزي برود
اما پول سفرش را مي دزدند. تقلاي "ماشاالله" براي حفظ آبرويش طوري كه كسي
فكر نكند كه پولش را خورده اند و ايران است و در مقابل تلاش "ارسلان"،
باجناق پولدارش(غلامحسين لطفي) براي ريختن پته او روي آب، شاكله سريال را
مي ساخت. قابل انكار نيست بخشي از موفقيت "لولايي" مرهون حضور "مريم
اميرجلالي" بود. "اميرجلالي" نقش همسر "ماشاالله" را داشت. زني عصبي، غرغرو
اما مهربان.
*فرشته/او يك فرشته بود
اولين
بازي "بهاره افشاري" چنان تأثيرگذار بود كه بعد از 8 سال و نقش هاي ديگر،
همچنان او را با اين نقش مي شناسند. "افشاري"، اولين شيطان ماه رمضاني
تلويزيون بود كه به قلم "عليرضا كاظمي پور"، كارگرداني "عليرضا افخمي" و
موسيقي "آريا عظيمي نژاد" موج ماورايي سازي در رمضان را راه انداخت. مخاطب،
چون هيچ پيشينه ذهني و قضاوت قبلي نسبت به او نداشت، مثل "بهزاد"(حسن
جوهرچي) مدام از "فرشته" شيطان صفت رو دست مي خورد. "فرشته" اي كه اول به
عنوان دختري مصدوم وارد خانه "بهزاد" شد اما كارش به كشتن "عزيز"، مادر
"بهزاد"(ثريا قاسمي) و جدا شدن "رعنا"، همسر "بهزاد"(مريم كاوياني) كشيد.
*جليل/صاحبدلان
درست
از آب درآوردن نقش منفي كار سختي است اما اين كار را "محمد كاسبي" در
سريال "محمدحسين لطيفي" انجام داد. او، "جليل"، برادر پولدار "خليل"(حسين
محجوب"بود. مردي كه اعتقادات "خليل" را به مسخره مي گرفت. اوج بازي اش در
ميانه سريال بود كه "خليل" براي هشدار دادن پيش اش آمده بود. "جليل" هم
اينجوري جوابش را مي داد:«چشماتو وا كن! يه نگاه به اين زندگي بكن!...اين
فقط يه گوشه از زندگيمه...حالا يه نگاه به خودت بكن...به قد و قواره زوار
در رفته ات...به خونه خرابه اي كه توش مي لولي...به اين نوه يتيم يسير
پرمدعات...به پير پسر آفتابه دزدت...به من بگو خدايي كه مدام ورد زبونته و
عمريه خيال مي كني همه جا هواتو دارده با توئه يا با من؟»
*حاج يونس/ ميوه ممنوعه
«سر
پيري و معركه گيري؟» قصه يك خطي سريال "حسن فتحي"، شايد با همين عبارت
تعريف شدني باشد. اينكه "حاج يونس فتوحي"(علي نصيريان) كه پيرمرد بازاري و
خانواده داريست ناگهان عاشق "هستي"، دختر"بهرام"، بزرگترين بدهكارش (هانيه
توسلي) مي شود. اما "نصيريان"، فضاهاي ديگري مثل تقابل با تمرد "غزاله"،
دختر كوچكش(طناز طباطبايي)، زياده خواهي پسر بزرگشف "جلال"(امير جعفري) و
افزايش نقش بيرون از خانه همسرش "قدسي"(گوهر خيرانديش) به عنوان مدير آموزش
و پرورش را هم به تصوير مي كشد.
همين تلفيق شرايط است كه "حاج يونس" را سردرگم مي كند. اقتدار قاضي "شارح سربداران" كجا و تزلزل "حاج يونس فتوحي ميوه ممنوعه" كجا؟
*الياس/اغما
«تو
برگزيده شدي دكتر.»«تو نبايد پير بابا رو عمل كني.» "حامد كميلي" در 25
سالگي در اولين سريال ماورايي "سيروس مقدم"، نقش "الياس" را بر عهده داشت.
اين بازيگر اصفهاني الاصل سال قبل اش در دو سريال "به دنيا بگوييد
بايستد"(محمدرضا آهنج) و "پرواز در حباب"(سيروس مقدم) هم بازي كرده بود اما
"الياس"، او را به همه شناساند."الياس"، جواني ظاهرالصلاح بود كه به "طاها
پژوهان"(امين تارخ) كه جراح كاربلد مغز پناه مي برد و او را گول مي زد تا
آدم هاي خوب را مداوا نكند. كم كم مي فهميم "الياس"، شيطان است كه براي از
راه به در كردن "پژوهان"، وجوه جسماني پيدا كرده است.
*نادر/بزنگاه
آخرين
بازي "رضا عطاران" در يك سريال تلويزيوني."عطاران" در "بزنگاه" كه سومين
سريال رمضاني اش هم بود نقش "نادر" را داشت. پسر معتاد و طرد شده خانواده
كه با تنها دخترش،"درسا"(نيكي نصيريان) براي گرفتن حق الارث پدر تازه
درگذشته اش به خانواده برمي گشت. فضاي تلخ سريال و شوخي هاي نادر موقع
استفاده از مواد در دستشويي و ... با انتقادات تندي روبرو شد. با اين حال
هم بازي او، هم بازي هاي ديگر به خصوص بازي "مرجانه گلچين" در نقش "بهجت"،
زن برادر"نادر" چشمگير بود. "عطاران" با سري تراشيده يك معتاد دوست داشتني
را بازي كرد و حالا حدود 4 سالي است كه به تلويزيون برنگشته است.
*بزرگ/جراحت
اگر
بينندگان تلويزيون در دهه 60، "امين تارخ" را با نقش هاي "بوعي سينا"(ابن
سينا، كيهان رهگذار) شيخ "حسن جوري"(سربداران/محمدعلي نجفي) مي شناختند او
در آخرين سال دهه 80، اين فضا را شكاند و "بزرگ" را خلق كرد. "تارخ" در
سريال "محمدمهدي عسگرپور" كه "سعيد نعمت الله" آن را نوشته بود، برادر
بزرگ خانواده بود. زندگي خوش آنها با تنشي كه در ازدواج "اكرم"(مهدخت مهدوي
فرد) با "اميرحافظ" پسر برادرش(ياسر جعفري) ايجاد مي شود آغاز شد. صحنه
بگومگوي "بزرگ" با برادرش، "اسماعيل"(علي عمراني) و زن برادرش، "انسي"(آتنه
فقيه نصيري) از صحنه هاي خيره كننده سريال تلويزيوني است.
*حاج فتاح/ملكوت
"محمدرضا
شريفي نيا"كه چند سالي است به تلويزيون بازگشته و نقش هاي متفاوتي را در
سريال هاي مناسبتي و يا غيره تجربه كرده در آغاز دهه 90 در سريال "ملكوت"
با ايفاي نقش "حاج فتاح" نقش هاي ابتدايي خود را در تلويزيون آغاز كرد، با
اينكه تجربه خوبي كسب كرد اما مضمون نامناسب سريال اجازه خودنمايي "شريفي
نيا" را نداد.
*ليلا/خداحافظ بچه
متأسفانه
در سال گذشته شاهد شكوفايي بازيگران در سريال هاي ماه رمضان نبوديم اما
بودند كساني كه بازي خوب آنها علاقمندان خاص خود را همچنان دارند.
"مهراوه
شريفي نيا" از جمله بازيگراني است كه در همه حال براي مخاطبان جذاب بوده و
لذت تماشاي بازي هاي او هيچ گاه از بين نمي رود. بازي او در سريال
"خداحافظ بچه" نشان داده كه با وجود تجربه بازي اندك در تلويزيون شرايط
بهتر بودن و خوب ايفا كردن را به او داده است.
با
توجه به گذري كه به سريال هاي سالهاي پيش ماه مبارك رمضان داشتيم بايد ديد
كه آيا امسال نيز با توجه به چهره هايي چون "مهدي سلطاني"،"لعيا
زنگنه"،"هومن برق نورد"،"بهنام تشكر" و يا "جواد رضويان" مي توان چهره
ماندگاري را در آرشيو سال آينده خود قرار داد.