به گزارش سرویس نقد رسانه 598، كليشههاي تكراري و سخيفي كه در قالب جنگهاي شبانه و گفتگو محور به خورد مخاطب داده ميشدند باعث شد تا وقتي «زنده باد زندگي» با سبكي نو و ميهماناني متفاوت روي آنت رفت، به شدت مورد استقبال قرار گرفته و جاي خود را در ميان خانوادهها باز كند.
عدم حضور هنرپيشهها و ورزشكاران، دعوت از چهرههاي معروف فرهنگي ولي كمتر ديده شده در تلويزيون، پرداختن به موضوعاتي مهم،كاربردي و مبتلا به خانوادهها از جمله دلايلي بود كه اين برنامه را سر زبانها انداخت. حال كه با فرارسيدن ماه مبارك رمضان، پخش اين برنامه خانواده محور از كنداكتور سيما خارج شده است لازم است تا ضمن تقدير از سازندگان آن دو نكته را مورد دقت قرار داد.
اول آنكه ساخت «زنده باد زندگي» ثابت كرد كه ميتوان برنامهاي سالم و در عين حال جذاب ساخت. ميتوان قالبهاي تكراري را كنار نهاد و طرحي نو در انداخت. ميتوان همه جذابيت يك برنامه را روي كاكل بازيگر و فوتباليست و تيپ و قيافههاي عجيب و غريب آنها سوار نكرد.
از طرفي اجراي خوب محمدجعفر خسروي نشان داد كه مجري خوب الزاماً مجري پررو، پرحرف و پرمدعايي نيست كه بيادبانه وسط حرف ميهمان برنامه بدود و اظهار فضل كند. برنامه زندهباد زندگي از دغدغههاي واقعي عموم خانوادههاي ايراني صحبت كرد و از طرفي تلاش كرد تا مسائلي مانند مطالعه را درون سبد دغدغههاي آنها قرار دهد. همه اينها عوامل اين برنامه را شايسته يك خداقوت حسابي ميكند.
اما چنين برنامه خوبي كه از نظر محتوايي قصد سر و سامان دادن به مفهوم «خانواده مسلمان ايراني» را داشت، عملا با يك پارادوكس روبرو بود! زمان پخش اين برنامه چيزي بود كه عملا تيشه برداشته بود و به ريشه همه كاشتههاي آن ميزد.
براي ديدن برنامهاي كه تلاش ميكند خانوادهها را تعالي داده و سبك زندگي اسلامي را ترويج دهد، بايد تا ساعت دو بامداد بيدار ميمانديم و اين عجيب بود. خانوادهاي كه تا دوي بامداد پاي تلويزيون بنشيند آيا نماز صبح درست و درماني خواهد خواند؟ آيا مادري كه تا دو بعد از نيمه شب پاي «زند باد زندگي» بوده است صبح حال و حوصله كافي خواهد داشت تا بچه مدرسهاي خود را بيدار كند، صبحانه بدهد و با روي خوش روانه مدرسه سازد؟
البته اشاره به اين نكات ريز در حاشيه پرداختن به چنين برنامهاي موضوعيت پيدا ميكند وگرنه غالب برنامههاي شبانه صدا و سيما چون از ريشه ضد خانواده هستند، جايي براي اين مباحث باقي نميگذارند. اما برنامهاي كه در جهت كمال بخشيدن به زندگي خانوادگي است، بايد به همين نكات ريز و البته اساسي در سبك زندگي اسلامي دقت كند. و قطعا در اين سبك زندگي تازه دو ساعت قبل از اذان صبح به رخت خواب رفتن جايي ندارد.
بايد توجه داشت كه ترويج سبك زندگي اسلامي بيش از آنكه به آموزش تئوري نياز داشته باشد، محتاج مهيا كردن شرايط اجرا و از ميان برداشتن قواعد و موانع پيش روي آن است. بلايي كه صدا و سيما با برنامههاي خود بر سر خواب و بيداري مردم آورده است دردي است كه با هيچ نسخه آموزشي درمان نخواهد شد. و موضوع وقتي خندهدار ميشود كه اين نسخه در چارچوب همان بيماري به مردم داده شود! و اين درد بزرگ رسانه ملي ماست. برنامه گفتگو محور ميسازد تا فرهنگ غرب را نقد كند، اما در برنامه پرمخاطب كودكانه خود، در قالب تبليغ يك مهدكودك آموزش زبان انگليسي به كودكان خردسال را يك ارزش معرفي ميكند! دربرنامهاي آموزشي تجمل گرايي را ميكوبد اما در سريالهايش تجمل پرستي را رواج ميدهد. بگذريم!
به هر حال حتما اين چيز غريبي نيست كه از شبكهاي كه بعنوان شبكه كودك و خانواده شناخته ميشود، توقع داشته باشيم در كنداكتور خود جاي مناسبتري براي چنين برنامه خوب خانوادگي باز كند. اگر شبكه خانواده، براي يك برنامه با محوريت خانواده نتواند چنين امكاني قائل شود از كدام يك از شبكهها بايد اين توقع را داشت؟ اخبار و گفتگوي خبري را در ساير شبكهها هم ميتوان يافت ولي چنين برنامهاي را نه.
برنامه «زنده باد زندگي» در اين روزهاي صدا و سيما يك شگفتي بود و اگر در فرصت مناسبتري پخش ميشد حتما مخاطبان بيشتري هم كسب ميكرد.
رجانيوز