به گزارش 598 به نقل از رویداد، علاءالدین بروجردی در گفت و گویی عزل متکی از وزارت امور خارجه در یک سفر رسمی خارجی را وهن دستگاه رسمی دیپلماسی ایران، موجب تعجب جهانی و از اقدامات منفی احمدینژاد در دیپلماسی خارجی دانست. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
عزل متکی در یک سفر رسمی خارجی وهن وزارتخارجه بود/انتخاب نماینده ویژه رئیسجمهور در مناطق مختلف جهان غیر قابل توجیه است
عدهای معتقدند مجموع رویکردهای احمدینژاد در دیپلماسی خارجی از جمله تعیین نمایندههای ویژه در مناطق مختلف یا ایجاد شورای عالی ایرانیان، سبب تضعیف جایگاه وزارت خارجه شد. نظر شما چیست؟
اصل عدالت جزو شعارهای اصلی دولت احمدینژاد بود و عقلانیت و منطق اقتضا میکند که هر چیزی در جایگاه خود قرار داشته باشد. سیاست خارجی یعنی مجموعه ارتباطات جمهوری اسلامی ایران با کشورهای مختلف دنیا، اعم از مذاکره، تبادل نظر، توافقات در بُعد کلان، تقویت یا قطع رابطه با کشورها و امثالهم که همه باید از مسیر مشخص که در قانون وزارت امور خارجه است، بگذرد. بدون تردید اقدامات زیادی در خارج از چارچوب وزارت امور خارجه صورت گرفت که موجب تضعیف آن شد و به برخی اشاره کردید؛ ولی برخی تصمیمگیریها فراتر از شرح قانونی وظایف وزارت امور خارجه است. مثلاً برخی بحرانها نظامی یا به شدت امنیتی است و در این موارد خاص، شورای عالی امنیت ملی مسئولیت دارد؛ ولی حتی در آن شرایط نیز وزارت خارجه باید نقش کلیدی خود را ایفا کند. اگرچه برخی اقدامات همچون تقویت روابط با آمریکای لاتین یا کشورهای آفریقایی، گام مثبت دولت احمدینژاد بود؛ اما از نکات منفی آن میتوان به عزل متکی از وزارت امور خارجه در یک سفر رسمی خارجی اشاره کرد که به شدت وهن دستگاه رسمی دیپلماسی ایران بود و این رویکرد حتی در روحیه کارشناسان آن مجموعه نیز تاثیر منفی دارد؛ ضمن آنکه در سطح جهانی و منطقه بسیار تعجبآور و دارای تاثیر منفی است. به نظر میرسد این اقدام با هرگونه تفسیر و تحلیل و دلیلی که صورت گرفته بود، ضربهای به دستگاه سیاست خارجی ایران بود.
قانون وزارت خارجه بعد از تحلیف روحانی بازنگری میشود
بازگرداندن جایگاه وزارت خارجه به آن احتیاج به اصلاح ساختاری دارد یا اصلاح قوانین؟
قانون وزارت خارجه مربوط به قبل از انقلاب و نیازمند بازنگری است. البته این موضوع در دستور کار کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز قرار دارد و زمان مناسبی است که همزمان با تغییر دولت و آمدن وزیر جدید، پوستاندازی وزارت خارجه صورت گیرد.
آیا رفتارهای دولت احمدینژاد باعث شد کمیسیون تصمیم به بازنگری قانون وزارت خارجه بگیرد؟
بحث بازنگری از دوره قبل مجلس مطرح بود و جلساتی نیز گذاشته شد؛ ولی شرایط لازم برای عملیاتی شدن آن به وجود نیامد.
این تغییرات قانون از چه منظری خواهد بود؟
برخی واژهها و تعابیر در این قانون، متعلق به نظام جمهوری اسلامی نیست. حتی دنیا نیز تغییرات وسیعی داشته است؛ مثلاً نظام جهان در آن زمان، دوقطبی بود و ابر قدرتی به نام اتحاد جماهیر شوروی وجود داشته و برخی اشارات در قانون به چنین ساختارهایی است که دیگر وجود ندارد.
آیا این بازنگری در قانون، میتواند جایگاه وزارت خارجه را به آن بازگرداند؟
این تغییر کمک میکند تا وزارت خارجه متناسب با تحولات روز جهانی و نیاز نظام جمهوری اسلامی ایران به فعال بودن دستگاه سیاست خارجی عمل کند. البته عوامل متعددی همچون فعال بودن وزیر خارجه و معاونان، پویایی دستگاه دیپلماسی، نگاه تهران به خارج از مرزها، رویکرد دنیا و منطقه به ایران، مانند زنجیرهای است که هر کدام سهم و نقش خود را در ایجاد یک دستگاه دیپلماسی فعال و پویا ایفا میکند.
سیاست خارجی باید در وزارت خارجه متمرکز باشد/زمان احمدینژاد دخالت در کار وزارتخارجه به اوج رسید
عدم شکلگیری دستگاههای موازی با وزارت خارجه در این قانون مورد توجه قرار میگیرد؟
اقدامات موازی، ظرفیتهای نظام را از بین میبرد و ممکن است خللهای جدی در تصمیمگیریها و اجرا ایجاد کند. سیاست خارجی باید در وزارت خارجه متمرکز باشد و هرگونه اقدام دیگری نیز هماهنگ با این مرکزیت باشد؛ زیرا در غیر این صورت، ناهماهنگی ایجاد میشود و نمیتوان انسجام نظام را به نمایش گذاشت. البته در تمام دولتها برخی دخالتها خارج از وزارت خارجه صورت میگرفته؛ ولی در دوره احمدینژاد به اوج رسید و مثلاً اینکه با وجود معاون آسیا و اقیانوسیه؛ ولی یک نفر خارج از دستگاه دیپلماسی کشور، مسئول آسیا و اقیانوسیه در دولت میشود، قطعاً غیرقابل توجیه است.
برخی معتقدند خروج پرونده هستهای از وزارت خارجه، جایگاه آن را تضعیف کرد. به نظر شما با توجه به سابقه حضور روحانی در شورای عالی امنیت ملی، آیا بستر مناسبی مهیا شده تا پرونده هستهای به وزارت خارجه ارجاع داده شود؟
موضوع هستهای، مسئله ملی و فراتر از مسائل سیاسی است و چالش امنیت ملی را در پی دارد. بنابراین به شورای عالی امنیت ملی واگذار و مقام مذاکرهکننده، دبیر شورای عالی امنیت ملی شد. البته تصمیمگیری درباره چنین موضوعاتی در اختیار مقام معظم رهبری بهعنوان سیاستگذار کلان نظام است.
آیا بستر انتقال پرونده هستهای به وزارت خارجه فراهم شده است؟
شاید استمرار وضعیت کنونی تا زمانیکه موضوع فعالیت هستهای ایران در شورای امنیت سازمان ملل قرار دارد، ادامه داشته باشد و محل حل و فصل این مسئله، شورای عالی امنیت ملی باشد؛ ولی اگر زمانی شرایط تغییر کرد و موضوع از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل متحد خارج شد، میتوان پرونده هستهای را در جایگاهی غیر از شورای امنیت ملی بررسی کرد.
نمیتوان به آمریکا خوشبین بود/نگاه واشنگتن به تهران در دولت روحانی نیز تغییر نمیکند
با توجه به فضای مثبت بینالمللی بعد از انتخاب روحانی، به نظر شما شرایط پرونده هستهای ایران تغییر خواهد کرد؟
ما نباید نسبت به این فضا خوشبین باشیم چون نمیتوانیم به آمریکا خوشبین باشیم. آمریکاییها ثابت کردهاند سیاستشان در قبال جمهوری اسلامی ایران، خصمانه است و رژیم صهیونیستی نیز وضعیت مشابهی دارد؛ بعید به نظر میرسد دیدگاه این دو نسبت به جمهوری اسلامی ایران حتی در دولت روحانی تغییر کند. البته خلع سلاح کردن دشمن، بهانه ندادن دست او و زیر سوال بردن سیاستهایش است و ایران باید با کیاست و تدبیر آنها را در شرایطی قرار دهد که نتوانند سیاست خصمانه خود را علیه ایران اعمال کنند.
فرصتی طلایی برای دیپلماسی ایران بوجود آمده است
به نظر شما این فضای مثبت بینالمللی قابل اعتماد نیست؟
فضای بینالمللی قطعاً متفاوت از گذشته است و یک فرصت طلایی برای ایران ایجاد شده؛ با مدیریت این فضا میتوان به خوبی حداکثر استفاده را از فرصت در جهت منافع ملی داشت. دستگاه دیپلماسی هم باید نقش خود را در این زمینه به خوبی ایفا کند.
چقدر در روحانی این ظرفیت وجود دارد که بتواند فضا را مدیریت و از فرصت استفاده کند؟
جهانبینی و تفکر دکتر روحانی، اعتدال است که به عنوان اصلی قرآنی و اسلامی پذیرفته شده؛ ولی در کنار این مشی معتدلانه، اصول انقلابی نیز باید حفظ شود. ضمن حفظ اعتدال در تصمیمات و اجرای مدیریت دستگاه سیاست خارجی و کل کشور، باید بتوان اصول و آرمانهای حضرت امام(ره)، مقام معظم رهبری و اصول انقلابی را حفظ کرد. تدبیر و کیاست یعنی ایجاد تلفیقی میان دو اصل مشی معتدلانه و انقلابی بودن نظام که اگر این تلفیق به خوبی ایجاد و مدیریت شود، میتوان ضمن حفظ منافع ملی، چالشها را به حداقل رساند.
رویکرد روحانی در دیپلماسی خارجی، سازش نیست
برخی جریانهای راست افراطی اظهارات روحانی در دیپلماسی خارجی در مناظرات را به سازش تعبیر کردند. رویکرد شما چیست؟ آیا نگرانی سازش در دولت روحانی وجود دارد؟
این اتفاق در هیچ دولتی نخواهد افتاد؛ زیرا طبق قانون اساسی، مسئولیت سیاستگذاری کلان با مقام معظم رهبری است. حتی این سازش در دولت و مجلس اصلاحات رقم نخورد و پروتکل الحاقی به تصویب نرسید. دلیل این موضوع، جایگاه والای ولی فقیه و مقام معظم رهبری است که با اختیارات قانونیشان اجازه نخواهند داد سازش بر سیاستهای کشور حاکم شود.
سخنان روحانی در سازمانملل میتواند در تنظیم روابط ایران با دنیا موثر باشد
با توجه به اینکه اولین حضور بینالمللی روحانی در اجلاس سازمان ملل متحد خواهد بود، چقدر این فرصت برای معرفی رویکرد دولت او قابل استفاده خواهد بود و مهمترین اقدام وی چه باید باشد؟
یکی از مهمترین سفرها و تریبونها برای جمهوری اسلامی ایران، اجلاس سازمان ملل است. سفر مقام معظم رهبری در دوران ریاست جمهوری ایشان بسیار تاثیرگذار بود. با توجه به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیز، مجموعه کلمات و جملات روحانی میتواند در تعیین مسیر و تنظیم روابط ایران با دنیا تاثیرگذار باشد. جمهوری اسلامی همیشه به عنوان یک نظام پویا، حرف تازهای دارد؛ ولی اگر رؤسای جمهور بتوانند آن را در چارچوب اصول کشور و به خوبی تنظیم و مطرح کنند، میتوان از فرصت طلایی ملاقات با دهها رئیس جمهور برای کل کشور، منافع ملی و دیپلماسی خارجی ایران استفاده کرد.
برخی به مزاح میگویند دولت احمدینژاد ایران با کشورهای کوچکی که نمیدانیم کجای نقشه دنیا هستند، رابطه داشت.حضور روحانی در نیویورک چقدر فرصت را برای برقراری ارتباط با کشورهای تاثیرگذار در معادلات سیاسی جهانی فراهم میکند؟
سیاست ارتباط با تمام کشورهای دنیا، از روز اول بر یک مبنای منطقی وجود داشت؛ حتی معروف بود که در زمان حضور دکتر ولایتی در وزارت امور خارجه، او در نقشه با ذرهبین دنبال کشور میگشت و این بدان دلیل است که در سازمان ملل، کوچکترین کشور به میزان بزرگترین کشور حق رای دارد. بنابراین، برقراری، تحسین و گسترش روابط با تمام کشورها حائز اهمیت است ضمن آنکه نباید از وزن کشورهای تاثیرگذار غافل شد و لازم است سرمایهگذاری مناسب برای آن صورت گیرد.
روحانی بلد است در شرایط غیرمنتظره ملاقات با رییس جمهور آمریکا چه کند
در زمان ریاست جمهوری خاتمی، گفته شد کلینتون در سازمان ملل به دنبال دیدار با او بود؛ ولی این ملاقات شکل نگرفت. به نظر شما اگر روحانی در چنین موقعیتی قرار بگیرد و از سوی رئیسجهور آمریکا درخواست ملاقات داشته باشد، چه باید کند؟
درخواست آمریکا مهم نیست، سیاستهای آنها مهم است. سیاستهای آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران خصمانه است و علیه ایران، برای براندازی نظام بودجه تصویب میکنند. حتی کنگره آمریکا پس از روی کار آمدن روحانی، علیه ایران تحریم وضع میکند؛ یعنی آنقدر صبر نکردند و هوشمندی، عقلانیت و سیاست به خرج ندادند که دولت روحانی کارش را آغاز کند و تحریم را اجرا کردند. با خصم نباید دست داد و صحبت کرد. اگر زمانی دولت آمریکا این سیاست را تغییر داد، میشود نشست، صحبت کرد و تصمیم گرفت.
اگر روحانی در شرایط غیرمنتظره ملاقات با رئیس جمهور آمریکا قرار گرفت، چه کار باید بکند؟
روحانی به اندازه کافی تجربه و هوشمندی دارد و میداند در این شرایط چه باید بکند.
انگلیس خود باید اشتباه قطع رابطه با ایران را اصلاح کند
به نظر شما در دولت آتی، ارتباط ایران و انگلیس به کجا میرسد؟
انگلیس کاری کرده که باید پاسخگو باشد. مجلس سطح ارتباط با انگلستان را از سفیر در سطح کاردار تنزل داد؛ ولی آنها قطع رابطه کردند و خودشان باید آن را اصلاح کنند.