به گزارش 598 به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پای "انگین فیرات" برای اولین بار در سال 85 به همراه لورانت به فوتبال ایران باز شد. این مرد آلمانیِ ترکتبار در سایپا به عنوان دستیار، کارش را شروع کرد اما با استعفای لورانت در هفته ششم لیگ، او هم مجبور شد خیلی زود بار سفر ببندد؛ اما جدایی فیرات این بار حدود دو ماه به طول انجامید تا علی دایی او را به عنوان دستیارش در تیم ملی انتخاب کرد. فیرات این بار هم با یک خداحافظی غیر اختیاری ایران را ترک کرد و برای اینکه در مرتبه سوم، سرنوشتش دست خودش باشد، به تنهایی هدایت یکی از تیمهای مدعی لیگ یعنی سپاهان را بر عهده گرفت ولی انگار داستان خداحافظیاش همچنان ادامه داشت و او باز هم رفیق نیمهراه شد.
فیرات که در هر سه تجربه خود عملکرد موفقی نداشت، در آخر خط حضورش در ایران نقطه گذاشت و از یک ماه پیش دوباره به سر خط بازگشت؛ سایپا جایی است که فیرات در آن آرزوهایش را دنبال میکند و میخواهد این بار خاطره خوبی از خود به جا بگذارد. فیرات که به گفته خودش، در پنج سال غیبتش از فوتبال ایران همچنان پیگیر نتایج و اتفاقات آن بوده، در گفتگو با ایسنا، آن را به چالش کشید و از نبود ساختار صحیح انتقاد کرد. او همچنین گفت که امیدوار است در چهارمین حضورش در ایران، مدیران به او اعتماد کنند تا ماندگار شود.
متن کامل این گفتوگو را میتوانید پس از مطالعه زندگینامه ورزشی مختصر انگین فیرات، بخوانید:
فیرات در سال 1970 در استانبول ترکیه به دنیا آمد، ولی به دلیل زندگی در آلمان از جمله مربیان آلمانی حاضر در فوتبال ایران به شمار میآید. فیرات که در آوریل 2010 به دلیل عملکردش جایزه بهترین مربی ترک در خارج از این کشور را نیز دریافت کرده است، هیچگاه سابقه پوشیدن پیراهن تیم باشگاهی را نداشته و فوتبالش را از مربیگری آغاز کرده است. فیرات که مربیگری را از سال 1997 آغاز کرد، در ابتدا دستیار هورست هروبش در تیم دسته اولی سامسون اسپور ترکیه بود. او تنها با داشتن 27 سال سن توانست خود را در دنیای فوتبال حرفهای به اثبات برساند. برای همین هم تیم ترکیهای پس از اخراج هروبش بدون هیچ تردیدی به همکاری با او ادامه داد و همچنان به عنوان دستیار زیر نظر ژوزف ژارابینسکی ، مربی اهل چک به کار در این تیم ترک ادامه داد. آنتالیا اسپور، اینتراخت فرانکفورت، فنر باغچه، ال آر آهلن، اینچئون یونایتد (کره جنوبی)، سیواس اسپور، سایپا، کایزری اسپور، تیم ملی ایران و سپاهان اصفهان ایستگاههای مربیگری فیرات بودهاند.
* ابتدا در مورد بازگشتتان به ایران بگویید. چه شد که بعد از هفت سال دوباره سرمربیگری سایپا را بر عهده گرفتید؟
من دو و نیم ماه پیش در حال مذاکره با فدراسیون مولداوی بودم تا مسئولیت سرمربیگری تیم ملی این کشور را بر عهده بگیرم اما در این میان پیشنهادی از سایپا به من رسید و گفتند که برای آینده باشگاه فکرهای جدیدی دارند. آنها میخواهند کار متفاوتی نسبت به فصل قبل انجام دهند. باشگاه سایپا برنامهای میخواست تا در رده پایه به سرعت تولید بازیکن کند. این تفکر به من نزدیک بود. باشگاه اعلام کرد که دقیقا چه چیزی از من میخواهد. همچنین برای رسیدن به این خواسته در وهله اول نیاز به زمان دارم و بعد از آن جدیتی که همه باید به برنامه بلند مدت پایبند باشند. وقتی دیدم تفکرهایمان کاملا به هم نزدیک است به سایپا آمدم.
* پس با وجود پیشنهادی که از مولداوی داشتید اولویتتان کار در ایران بود.
صددرصد این طور است. همیشه اولویتم ایران بوده است چون سازماندهی برنامهام در ایران سادهتر بوده و کیفیت فوتبالیستهایش بالاتر از مولداوی است. هر مربی دوست دارد هر جا که کار میکند بازیکنان زیاد و باکیفیتی در اختیار داشته باشد. قطعا جایی که بازیکن مستعد زیادی باشد، کار کردن برای مربی لذتبخشتر خواهد بود.
* شما در سایپا خاطره خوبی از خود به جا نگذاشته بودید و بعد از 6 هفته استعفا دادید. در سپاهان هم بعد از 12 هفته جدا شدید. با این حال باز هم به این باشگاه بازگشتید.
مثالهایی که زدید موقعیتهای کاملا متفاوتی از هم دارند. من در سایپا سرمربی نبودم و به همراه لورانت برای اولین بار به ایران آمده بودیم و نمیدانستیم موقعیتمان به چه شکل است. وقتی یک مربی خارجی بخصوص از آلمان برای اولین بار وارد فوتبال ایران شود، موارد زیادی برایش قابل درک نیست. ما مشکلات زیادی درباره سازماندهی داشتیم. سرمربی آن زمان سایپا لورانت بود و تصمیم گرفت بعد از 6 هفته ایران را ترک کنیم. چون او هیچ شانسی برای حل مشکلاتش نمیدید اما بعد از آن تجربیات مخصوص خودم را دقیقا به دست آوردم. فوتبال ایران در طی سالهای اخیر تغییر زیادی کرده و به اعتقادم بهتر شده است. مثلا باشگاه سایپا به سمت حرفهای شدن رفته و به لحاظ امکانات تمرینی در سطح بالایی قرار گرفته است. ما قبلا فقط زمین تمرین داشتیم الان سالن بدنسازی و خوابگاه هم اضافه شده است. آن زمان حتی رختکن هم در اختیارمان قرار نمیدادند.
* قبول دارید رزومه محکمی از خود در ایران به جای نگذاشته بودید؟
این موضوع کاملا بستگی به نگاه مردم دارد. اگر در این زمینه ایرادی به من گرفته شود نمیتواند تاثیری بر کارم بگذارد. وقتی سایپا قهرمان شد میدانستم افراد زیادی معتقدند که ما آن تیم را ساختیم. این تیم همچنان اول جدول بود ولی علی دایی تیم را قهرمان کرد. حتی در تیم ملی وقتی بازیکنان جوان زیادی را مثل حاج صفی معرفی کردیم، موفقیتها و نتایج خوبی به دست آمد. وقتی به سپاهان رفتم مطمئن باشید من هم اشتباهاتی انجام دادم. سپاهان باشگاهی است که همیشه نتیجه خوب میخواهد. در شروع کار من با این تیم به مشکل خوردم و از آنجا رفتم اما میدانم چه کسی هستم و شغلم هم فقط در ایران نیست. خیلی از مشکلات قابل درک است اما با تمام اینها آنقدر اعتماد به نفس دارم که روش حل آنها را بدانم.
* هدفگذاری سایپا در فصل پیش رو چه خواهد بود؟
من با سبحانی مدیرعامل باشگاه صحبت کردم و گفتم که یک برنامه کوتاه مدت و یک برنامه بلند مدت در نظر دارم. ما در کوتاه مدت میخواهیم نوع و سبک فوتبالمان را تغییر دهیم و به سمت مدرن شدن حرکت کنیم. کنترل فوتبال را خودمان باید بر عهده بگیریم و نمیخواهیم فقط دفاع کنیم و چشم به ضد حمله داشته باشیم. میخواهیم نوعی از فوتبال جدید را ارائه کرده تا سرنوشت بازی در دست خودمان باشد. بیشتر افراد در ایران منتظرند ظرف 5 دقیقه همه چیز را به دست آورند این درحالی است که موفقیت برنامه بلندمدت میخواهد و باید بدانیم به زمان بیشتری نیازمندیم. یکی از اهدافمان این است که سیستم جدیدی برای فوتبال پایه ایجاد کنیم. هدف از این برنامه تولید بازیکنان باکیفیتی است که میتوانند به تیم اول کمک کنند.
* آیا میتوانید این اهدافتان را با توجه به قرارداد یک سالهتان در باشگاه سایپا پیاده کنید؟
قرارداد میتواند یک تا 10 ساله باشد و این برایم مهم نیست. اولین چیزی که برایم اهمیت دارد تفکر مدیران است. اگر واقعا به هدف و مسیر اعتقاد داشته باشیم، حتی برای انجامش به قرارداد احتیاج نداریم. قرارداد فقط یک تکه کاغذ است. این چیزی که من به آن فکر میکنم. پیشنهاد سایپا به من دو ساله بود ولی گفتم اجازه دهید در سال اول با هم سخت کار کنیم تا اگر هر دو طرف به هم باور داشتیم برای سالهای سوم و چهارم نیز برنامهریزی کنیم. شما درست میگویید این برنامه به زمان نیاز دارد ولی خود شما میدانید در فوتبال ایران به سرمربی وقت کافی نمیدهند. اگر بخواهم مثالی بزنم، با فوتبال آلمان مقایسه میکنم. سرمربی وردربرمن توماس شاف کارش را امسال تمام کرد اما 17 سال در وردربرمن بود. قبل از آن اتو ریهاگل برای 15 سال در وردربرمن مربیگری کرد. این شیوه خوبی است که تفکر مربی در آن به صورت کامل پیاده میشود. توماس شاف دوست نزدیک من است و میدانم که هیچ وقت راجع به قرارداد با وردربرمن صحبت نکرد. اگر شما باور داشته باشید هیچ مشکلی نیست. اگر به کارتان باور نداشته باشید میتوانید در قرارداد بنویسید 10 سال.
* چه برنامههایی برای سایپا پیش از شروع فصل دارید؟
با توجه به تجربیاتی که در دورههای قبل در ایران کسب کردهام، تمرینهای سایپا را در زودترین زمان ممکن شروع کردیم چون سازماندهی در فوتبال ایران روشن و واضح نیست. به همین دلیل یک سری تصمیمها را از همان اول گرفتیم. یکی از این تصمیمها این بود که به هیچ قیمت اردویی برپا نکنیم و در هیچ کمپی حاضر نشویم. این یک نکته مهم روانی دارد که بازیکنان فقط دو هفته تعطیلی داشتند و اگر میخواستیم در این مدت کم به اردویی طولانی برویم باعث خستگی ذهنشان میشد. البته مدیریت باشگاه هم از این تصمیم خوشحال شد چون نمیخواست هزینه بیشتری را پرداخت کند. بنابراین ما در تمام مدت در محل باشگاه بودیم و از تسهیلاتی که آنجا در اختیارمان قرار گرفت استفاده کردیم. ما زمین تمرینی خوب، خوابگاه و سالن بدنسازی داریم و کار در باشگاه برای ما راحت بود. در هفته اول نیز تنها کار فیزیکی کردیم اما بعد از اینکه اخبار مربوط به آغاز لیگ به صورت رسمی اعلام شد، برنامهریزیمان را انجام دادیم. من مدام روی این بیبرنامگی فوتبال ایران و مشکلات ساختاری آن تاکید میکنم. من مطمئن بودم که تاریخ شروع لیگ تغییر خواهد کرد. بنابراین تا زمان اعلام تاریخ دقیق، برنامهریزی انجام ندادیم. اگر میخواستیم تمرینها را زودتر شروع کنیم به فرم ایدهآل میرسیدیم اما در ادامه فصل دچار مشکل میشدیم. الان روز شروع لیگ را میدانیم و میتوانیم راجع به جزئیات برنامه تمرینی تصمیم مناسبی بگیریم.
* بازی دوستانهای هم در برنامه خواهید داشت؟
تا امروز بازیهایی با فجر سپاسی، گسترش فولاد و تیم ملی زیر 18 سال داشتیم. از بین نیروی زمینی و سورینت هم یک تیم را انتخاب میکنیم و امیدواریم با یکی از تیمهای استقلال و پرسپولیس هم بازی دوستانه انجام دهیم.
* از انتخابتان به عنوان دستیار علی دایی در تیم ملی بگویید.
علی دایی دوست من بوده و علاقه داشتم در تیم ملی کار کنم چون فضای آن کاملا متفاوت است. بخصوص برای یک مربی خارجی میتواند جذاب باشد. پیشنهاد تیم ملی هم مثل بقیه پیشنهادها برایم جالب بود. ما در استادیوم آزادی بازی میکردیم و وقتی مردم سرود ملی را با هم زمزمه میکردند، احساس میکردم این با همه انتخابهای قبلیام فرق دارد و مسئولیت زیادی بر دوشم گذاشته است. این همکاری برایم به شخصه یک افتخار بزرگ است و همه جا از آن به عنوان بخش خوبی از کارنامهام یاد کردهام.
* زمانی که در ایران حضور نداشتید با چه کسی بیشتر در ارتباط بودید؟
ارتباطات زیاد و دوستان بیشماری در ایران دارم ولی بیشترشان بازیکن هستند و من حتی در اردوی تیم ملی در کره جنوبی هم با آنها تماس گرفته و آرزوی موفقیت میکردم چون در پایان ارتباط دوستی شخصی میماند. من تمام بازیکنان تیم ملی را دوست دارم و با بیشترشان در ارتباطم.
* فوتبال ایران را هم پیگیری میکردید؟
من از تلویزیون بازیها را میدیدم و الان هم با اینترنت میتوان راحت بازیها را دانلود و نگاه کرد. این پیگیری برایم از دو نظر جذاب بود. اول اینکه من را نسبت به فوتبال به روز نگه میداشت و دوم اینکه بازیکنان قدیمیام را نگاه میکردم و میدیدم که چطور پیشرفت کردهاند.
* به یاد دارم زمانی که در سپاهان بودید گفتید فوتبال ایران از ترکیه جلو خواهد افتاد. آیا الان این اتفاق افتاده است و روند حرکتی فوتبال در ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
من هنوز هم به این حرفم اعتقاد دارم. فوتبال ترکیه در مقطع زمانی فعلی اشتباهات زیادی میکند. فوتبال ایران باید روی کشورهایی که پیشرفت خوبی دارند تمرکز کند و ببیند که آنها چرا موفقند. وقتی در فوتبال مدرن آسیا اول استعداد و بعد قدرت فیزیکی احتیاج است، تنها یک کشور هر دوی آنها را دارد و آن هم فقط ایران است. اگر فوتبال ایران روی آلمان تمرکز کند و ببیند که آنها چطور پیش میروند به زودی بهتر از ترکیه خواهد شد. من باز هم تاکید میکنم که برنامه بلندمدت احتیاج دارید. من صحبتی با دبیر فدراسیون ژاپن داشتند. میدانید آنها چه برنامهای دارند؟ کوتاهترین برنامه ژاپن 25 ساله است. این یک واقعیت است و علت رشد آنهاست. بیایید با هم صادقانه صحبت کنیم. اگر ایران به جام جهانی نمیرفت همه از دست کیروش عصبانی بودند اما حالا رفته و همه خوشحالند. اما این چیزی نیست که ظرف دو هفته اتفاق افتاده باشد و تنها شامل سه بازی نیست. هیچ کس از کیروش نپرسید چقدر در این سه سال برای این سه بازی تلاش کرد. اگر مربی مثل او را میآوریم باید به او زمان دهیم.
* پس به نظر شما کیروش در فوتبال ایران تغییر ایجاد کرد؟
چون اکثر مردم عملکرد او را با رفتن تیم ملی به جام جهانی ارزیابی میکنند و قطعا از جانب ناظران مهمترین ارزیابی است. چون فوتبال چشمانداز اجتماعی هم دارد و به شادی و اعتماد به نفس مردم کمک میکند. کیروش نیز مربیای است که تمرکزش را در دست آوردن نتیجه خرج کرد. اگر به جام جهانی رفتیم پس همه چیز خوب است اما اگر کیروش زمان بیشتری داشته باشد مثلا دو سال بعد از جام جهانی به او فرصت دهند میتواند به توسعه و رشد فوتبال ایران کمک کند. فدراسیون باید بعد از جام جهانی قرارداد جدیدی با او ببندد.
* به نظر شما نیازهای ایران برای برآورده شدن حداقل خواستهی هواداران فوتبال که همان صعود به مرحله حذفی جام جهانی است.
اولین مورد اعتماد به نفس است و این باید از بیرون تزریق شود. همه آدمها به بازیکنان تیم ملی باید اعتماد داشته باشند. اگر بازیکنان بدانند که آنها را باور دارند به سطح بالای اعتماد به نفس میرسند. یکی دیگر از نکات مهم آمادگی در جام جهانی این است که بازیکنان تجربه بینالمللی داشته باشند. این باعث میشود که احساس کنند تفاوتی با خارجیها ندارند.
* اما بازیکنان ایران ترجیح میدهند به دلیل پول کمتر کشورهای خارجی از ایران خارج نشوند.
دلیل این موضوع پول خوبی است که فوتبال ایران به بازیکنانش میدهد و آنها انگیزه ندارند که در اروپا بازی کنند بنابراین یا در ایران میمانند و یا به کشورهای عربی میروند. من نمیتوانم ایراد زیادی به این کار بگیرم چون حرفهای است اما در هر حال به عملکردشان هیچ کمکی نمیکند. اگر بازیکن مستعد ایرانی با گرفتن پول کمتر به اروپا برود تا فقط بازی کند و تجربه دست آورد قطعا بعد از پیشرفتش میتواند پول بیشتری به جیب بزند. همچنین تیم ملی قادر خواهد بود بازیکن باکیفیتتری را انتخاب کند. ما در دوره قبل جام جهانی بازیکنان زیادی در خارج از کشور داشتیم مثل مهدوی کیا، کریمی، هاشمیان، زندی و... تعدادشان واقعا زیاد بود و همانها بودند که به تیم ملی کمک کردند. اگر بتوانیم بازیکنان مستعد بیشتری را به اروپا بفرستیم، به فوتبال ایران کمک خواهد کرد. این باید هدف همه افراد در کشور باشد. قرارداد بازیکنان در ایران روز به روز در حال افزایش است. باشگاه نمیتواند این مبلغ را پرداخت کند و همین میشود که میبینیم پروندههای زیادی در فدراسیون ایران و فیفا از کشور شما وجود دارد. باشگاهها در اروپا اسپانسر دارند و از راه فروش لباس، پخش تلویزیونی و... درآمد کسب میکنند. در ایران زمانی باید کسی پیدا شود که بگوید بس است.
اگر شما دریافتیات 300 هزار دلار باشد اما در فوتبال آلمان 100 هزار دلار بگیرید ترجیح میدهید در ایران بمانید تا به اروپا بروید. این در حالی است که اگر آلمان را انتخاب کنید میتوانید در آینده با عملکرد بهتر پول بیشتری بگیرید. این همان مشکلی است که ما در حال حاضر در فوتبال ترکیه داریم. شما مسعود اوزیل را در نظر بگیرید. چرا یک بازیکن ایرانی نباید در رئال مادرید بازی کند. این احتیاج به یک چشمانداز دارد. مسعود از پایه شروع کرد و با پول بسیار اندک به شالکه رفت. او با همان سن کم و موقعیتی که داشت میتوانست پول زیادی از باشگاههای ترکیهای بگیرد اما تصمیم گرفت به شالکه برود و سپس در وردربرمن بازی کرد. الان هم نتیجهاش را میبیند. پول خوبی در فوتبال ایران میآید اما چقدرش در فوتبال پایه صرف میشود، واقعا چقدر؟ کودکانی که باید در فوتبال پایه رشد کنند، چه چیزی یاد میگیرند؟ باشگاههای آلمانی بیشترین حقوق را به مربیان پایه خود میدهند چون این مربی است که آینده باشگاه را تضمین میکند. شما به بازیکنتان پول خوب میدهید اما تسهیلات تمرینیتان کجاست؟ به باشگاهها نگاه کنید اینها بحث زیرساختی است که اگر آنها را در کنار سازماندهی و مدیریت بگذارید، متوجه میشوید چقدر ایراد وجود دارد. ایران در آسیا بیشترین استعداد را داشته اما 14 سال است که قهرمان نشدهایم. دلیل این را باید از خودمان بپرسیم.
امیدوارم ایران در جام جهانی به قرعه خوبی بخورد. علاقهمندان فوتبال ایران به احساسات خود ارجحیت میدهند. آلمانیها این طور نیستند و به احساس کاری ندارند. بنابراین خیلی مهم است که ایران با بالاترین اعتماد به نفس و انگیختگی وارد مسابقههای جام جهانی شود. اگر این شانس نصیب ما شود که در اولین بازی با تیمی نه چندان سرشناس بازی کنیم و اگر فقط یک نتیجه خوب بگیریم بقیه راه آسان خواهد شد.
* بهترین قرعه از نظر شما برای ایران چه میتواند باشد؟
اگر با یک تیم آفریقایی در بازی اول روبهرو شویم و در همان ابتدا مستقیم به آلمان یا اسپانیا نخوریم، میتواند قرعه مناسبی باشد. ما اگر بازی اولمان را ببریم میتوانیم حتی در بازی دوم ایتالیا را متوقف کنیم چون احساسات در ایرانیها مهم است.
* یکی از چالشهای اساسی کیروش در یک سال آینده تعامل با مربیان لیگ برتری خواهد بود. همان طور که در دو سال اخیر نیز از این ناحیه به مشکل برخورد. شما تاکنون ارتباطی با سرمربی تیم ملی گرفتهاید؟
تا به حال با او صحبت نکردهام اما او می داند که چه زمانی به کمک ما احتیاج دارد. اما این واقعیت است که جام جهانی برای ایران صدها برابر مهمتر از لیگش خواهد بود. بنابراین واضح است که همه مربیان در لیگ باید برای موفقیت تیم ملی تلاش کنند. آنچه من میتوانم انجام دهم این است که بازیکنان خودم را در آمادهترین سطح نگه دارم. درباره مشکلاتی هم که در ارتباطات بین کادر فنی تیم ملی و باشگاهها وجود داشته، چیزهایی شنیدهام اما فکر میکنم که برای همه ما بهتر است که کیروش این مشکلات را حل کند. این مبارزه و جنگ به نفع هیچ کس نیست.
* شما در 26 سالگی به عنوان جوانترین مربی فوتبال آلمان شناخته شدید اما چرا دیگر در این کشور به مربیگریتان ادامه ندادید؟
اگر در فوتبال آلمان زندگی کرده باشید و قلبت در ترکیه باشد، قطعا به ترکیه برمیگردی، این یک ارتباط است. اگر بخواهم صادق باشم میگویم کار در آلمان خیلی راحت است چون فوتبالش سازماندهی شده و تو فقط باید مواظب تمرین تیمت باشی اما در ایران شما اصلا وقتی برای فکر کردن به تمرینت نداری. نه تنها مربیان بلکه همه چیز در فوتبال ایران در حال تغییر است. اگر این تغییرات یک مسیر مشخص نداشته باشد، قطعا هدف را نمیبیند چون هر فردی که میآید تفکر جدیدی دارد.
* لیگ پیش رو را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا شناختی از حریفانتان دارید؟
همیشه سعی کردهام که باشگاههای ایرانی را تحت نظر داشته باشم اما واقعیت این است که باشگاههای ایرانی هر سال 10 – 15 بازیکن جدید میگیرند و در عوض 10 – 15 بازیکن فصل قبلشان را هم از دست میدهند. بنابراین چهره تیمها همیشه در حال تغییر است. از طرفی کادر فنی تیمها هم مدام عوض میشود. با این وجود هیچ وقت شیوه تفکری ثابتی در تیم حاکم نخواهد بود. بنابراین بهتر است در فوتبال ایران تمرکزت را برای لحظه آخری که قرار است بازی شروع شود منعطف کنی.
* مدعیان اصلی فصل آینده چه تیمهایی خواهند بود؟
اول از استقلال شروع کنیم که قهرمان دوره قبل است. بعد از آن از سپاهان نام میبرم که در فصل نقل و انتقالات خوب بود. پرسپولیس هم خیلی بهتر از سال قبل شده چون پارسال دیر مربی انتخاب کرد و زمان از دست داد ولی الان زود شروع کرده و علی دایی هم بازیکنان فعالتری نسبت به گذشته انتخاب کرده است. تراکتورسازی هم همین طور. اما باید ببینیم آنها چطور فشارها را تحمل میکنند. همه در تبریز قهرمانی میخواهند و نایب قهرمانی برایشان کفایت نمیکند.
* شما حداقل دو بار با دوست قدیمیتان علی دایی رویارویی خواهید داشت.
قطعا بهترین کار را میکنم تا پرسپولیس را شکست دهم. اگر علی دایی عصبانی باشد من خوشحالم. چون او وقتی میبازد خیلی عصبانی است.
* فیرات همیشه در ایران مربی موقتی بوده است. آیا امسال دوام میآورید یا باز هم در میانههای راه کنار خواهید کشید؟
این را باید از مدیران بپرسید (با خنده). اگر بخواهم جدی جواب دهم باید بگویم خیلی امیدوارم. نه تنها برای فصل آینده بلکه امیدوارم آنچه که دربارهاش صحبت کردیم طی چند فصل اجرا شود و من تنها چند ماه در ایران نباشم.
گفتوگو و تنظیم از خبرنگار ایسنا، علی احدی