به گزارش ایسنا، «تابناک» در ادامه نوشت: هنگامی که توافقی میان مهران مدیری و برادران آقاگلیان با پورمحمدی، مدیر شبکه سوم سیما و دیگر مسئولان سازمان صداوسیما نشد و مدیری و سرمایهگذاران سریال «قهوه تلخ» تصمیم گرفتند این مجموعه به شبکه خانگی بیاید، چنین گمان میرفت که این مجموعه نمیتواند موفق شود، ولی تبلیغات وسیع و ابتکاراتی که در این مجموعه انجام گرفت، موفقیتی چشمگیر را در آغاز کار برای این مجموعه رقم زد.
این موفقیت اما تا پایان استمرار نیافت و پس از پخش چندین سری از این مجموعه، اختلالات متعددی در روند صدور مجوز توزیع برخی بخشها پیش آمد و عملاً سکتههای زمانی متعدد در روند تولید این سریال شکل گرفت، تا جایی که پس از چند نوبت توقف و آغاز ضبط ادامه مجموعه قهوه تلخ، این مجموعه به واسطه مشکلات تازهای نظیر بستن قرارداد شماری از بازیگران این سریال با آثار سینمایی یا تلویزیونی و عدم امکان تمدید قراردادشان با پروژه «قهوه تلخ» به کل متوقف شده و ناقص به پایان رسید.
این رخداد در کنار عدم قرعهکشی منظم و پخش نشدن بخشی از جوایز وعده داده شده به خریداران این مجموعهها، به اعتبار مهران مدیری و میزان محبوبیتش ضربه جدی وارد آورد، به ویژه که مدیری در آغاز توزیع قهوه تلخ، رسماً اعتبارش نزد مردم را پای این مجموعه گذاشت و خواست این مجموعه را کپی نکنند و حتی چنین جوی شکل گرفت که برای حمایت از مدیری و تیم بازیگرانش، این مجموعه را به بستگان هم ندهیم و تشویقشان کنیم که این مجموعه را خریداری کنند.
حذف پدیده «مهران مدیری» از تلویزیون به ضرر چه کسی تمام شد؟
هرچند رعایت حقوق اشخاص، اصلی اخلاقی است، آنچه بیش از پیش مردم را تشویق کرد تا این مجموعه را خریداری کنند و حتی به نزدیکترین دوستانشان نیز ندهند، نوع درخواست مدیری و سطح محبوبیت او بود. مدیری متوجه آسیب دیدن وجههاش از نحوه پایان «قهوه تلخ» نزد افکار عمومی شد و یکی از انگیزههایش را برای ساخت «ویلای من»، همین ماجرا دانست؛ اما این سریال با حجم سرمایهگذاری محدودتر، قابل مقایسه با قهوه تلخ نبود و البته با توجه به تجربه «قهوه تلخ» برخی بازیگران و البته بخشی از خریداران نیز با این مجموعه همراه نشدند.
کستینک محدود و استفاده از بازیگرانی که برای نخستین بار در «ویلای من» میدیدیم و همچنین داستان نه چندان پرکشش، منجر به آن شد تا این سریال نتواند به نقطه خوبی برسد و آن گونه که برخی رسانهها همان زمان روایت کردند و هیچ گاه رد نشد، سری نخست این سریال با تیراژ یک میلیون و دویست هزار نسخه به بازار عرضه شد و در حالی که پانصد هزار نسخهی آن به فروش رفته بود، سری دومش با تیراژ هشتصد هزار نسخه، فروشی 470 هزار نسخهای داشته و ظاهراً این روند ادامه داشته تا به نقطه سر به سری رسیده است.
تصویربرداری سریال «ویلای من» در بخش چهلم در حالی به پایان رسید که این مجموعه نتوانست انتظارات را برآورده سازد و نسبت به «قهوه تلخ» یک افت جدی داشت و شاید به همین دلیل بر خلاف اعلام قبلی که گفته شده بود، در 44 بخش و 22 مجموعه دو بخشی به پایان میرسد، با گرد شدن عدد قسمتهای «ویلای من» این سریال پایان یافت و البته مدیری از ساخت یک مجموعه تازه با عوامل «ویلای من» در آینده نزدیک خبر داد؛ رخدادی که اگر قرار باشد در ادامه این دو مجموعه باشد، شاید ضعیفتر از «ویلای من» نیز ارزیابی شود.
اما تنها مهران مدیری نبود که در این ماجرا ضرر کرد، بلکه صداوسیما نیز با مجموعه کمدیهای محدودی که داشت، توانست جریانساز شود، ولی در این حوزه به ویژه در بحث طنزهای 90 شبی با ضعف جدی مواجه شد. تنها طنز ادامهدار تلویزیون در دوره غیبت مدیری نیز، «خنده بازار» بود که هر چه بود، بیشتر هزل بود تا طنز. در واقع از این تغییر، صداوسیما نیز به قدر کافی ضرر کرد و نباید فراموش کنیم، مجموعههای مدیری آنچنان پربیننده بود که بیش از زمان هر قسمت، شاهد پخش تبلیغات قبل، بعد و میانش بودیم.
ماهها پیش، مدیری از ابراز تمایل برای بازگشت به تلویزیون سخن به میان آورد، اما از سوی مقابل خبری نشد و این اتفاق شاید به شرایط اقتصادی صداوسیما یا ادامه همان مواضع پیشین بازگردد، ولی به نظر نمیرسد در این شرایط که تلویزیون رقابت سختی با شبکههای ماهوارهای دارد، چنین ظرفیتهای نادیده انگاشته شود.
«ساعت خوش»، «پاورچین»، «نقطهچین»، «شبهای برره»، «باغ مظفر»، «مرد هزار چهره»، «مرد ۲ هزار چهره» یک همکاری خوب بود و ای کاش بار دیگر مدیری به تلویزیون بازگردانده شود تا هم بیش از این، اعتبار این پدیده کمدیسازی ایران تحتالشعاع قرار نگیرد و هم میلیونها مخاطب این مجموعه بتوانند از تلویزیون این مجموعه را ببینند و در این شرایط متحمل هزینههای اقتصادی تازهای نشود. رویکرد بدی نیست که مدیران رسانه ملی، اندکی به سلیقه مخاطب تن بدهند.