اخوانی ها حال به دوران قدرت خود غبطه می خورند. جریان هشتاد ساله ای که با شعار «الاسلام هو الحل» سالها کار تشکیلاتی و سیاسی را تحت شدیدترین فشارهای نظام ناصر، سادات و مبارک تجربه کرد تا در نهایت با کسب قدرت ایده خود یعنی اسلام به عنوان تنها راه حل مشکلات کشور مصر را عملیاتی کند، به محض رسیدن به قدرت، تمام تخم مزغ های خود را در سبد تندورها به ویژه گروه سلفی النور وابسته به عربستان سعودی گذاشت تا به طمع دلارهای نفتی عربستان و حمایت های سیاسی امریکا، بتواند تنها در قدرت باقی بماند. پیمان هزینه بری که مرسی را از تخت قدرت پایین کشید و در خانه خود، محصور نظامیان مصری کرد.
در شرایطی که انتظار میرفت جماعت اخوان المسلمین که طی دهه های متمادی، محور فعالیت سیاسی خود را مقابله با موجودیت جعلی رژیم صهیونیستی و مبارزه با سلطه و استعلای قدرت های جهانی بر منطقه خاورمیانه و مسلمانان عنوان می کرد، به محض رسیدن به قدرت اصلی ترین وجهه همت خود در عرصه بین المللی را این دو موضوع گذاشته و از سوی دیگر با اتکاء به داشته های دینی خود، به امر اصلاح امور کشورش بپردازد، رویکردی کاملا متفاوت از آنچه شعار می داد، موجب شد تا به طمع به دلارهای نفتی عربستان و حمایت سیاسی امریکا وجه همت خود را بقاء در قدرت قرار دهد و این در حالی بود که تجربه لیبی دوران قذافی، عراق دوران صدام حسین و حتی ترکیه دوران اردوغان نشان داده بود امریکا کشوری نیست که بتوان به وعده هایش اطمینان کرد، موضوعی که اخوان و مرسی زمانی به آن واقف شدند و در میدان های مصر آنرا علنی کردند که کودتای نرم یاران امریکا و عربستان آنها را از کرسی قدرت به زیر کشیده بود.
علاالدین بروجردی ، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با اشاره به نقل قول اندیشمند مشهور مصری می گوید: «نظر آقای حسنین هیکل متفکر و سیاستمدار کار کشته مصر و جهان عرب از قبل این بود که اگر اوضاع مصر کما فیالسابق پیش میرفت اخوان برای آمریکا مبارکتر از مبارک میشد، حدود 3 ماه پیش آقای حسنین هیکل به یکی از مقامات کشورمان هم این جمله را گفته بود که آقای مرسی حداکثر 3 ماه در حاکمیت خواهد بود .
مرسی و اخوان بجای اینکه به ملت که خون دادند و به جوانان پرشور اتکا کنند و با این مجموعه کار حکومتداری را آغاز کنند با اتکا به آمریکا، عربستان و کشورهای خارجی و همان کارهای که مبارک انجام داد شروع کردند ولی تفاوت این بود که مبارک حداقل از نام اسلام استفاده نمیکرد ضرر مضاعف و عملکرد ضعیف مرسی این بود که عنوان اسلام که عنوان مقدس و مهم است برای جامعه است را یدک میکشید.»
در واقع اشتباه استراتژیک مرسی آن بود که تمام ظرفیت های خود در عرصه سیاست خارجی را در راستای منافع آمریکا و شرکای منطقه ای او به ویژه عریستان قرار داد هر چند که در مواقع خطر همین کشورها علیه او گام برداشتند.
البته این نکته را باید مدنظر قرار داد که بذر تشکیل جنبش تمرد که در نهایت دولت مرسی را ساقط کرد ، ناکامی حکومت مرسی در برقراری امنیت و پیشرفت اقتصادی کشور بود و کمتر ریشه در سیاسات خارجی داشت اما مساله آن است که سرمایه گذاری مرسی در عرصه سیاست خارجی کاملا جواب بالعکس داد و آمریکا و عربستان و دیگر کشورهایی هم راستا با وی در موقع لزوم از حمایت مرسی دست کشیدند.
میدل ایست آنلاین نیز با اشاره به همین موضوع می نویسد: «خودباختگی اخوان در برابر سیاست و اوامر آمریکا و نرمش شدید در رفتار با اسرائیل، نه تنها آمریکا را قانع نکرد بلکه نتوانست رضایت مردم مصر را جلب کند. این رفتار سبب شد، اخوان، نزد آمریکا به عنوان منافقانی شناخته شوند که رفتار ظاهری مغایر با تفکرات درونی دارند. نزد مردم طرفداران خود نیز به عنوان دروغگویانی شناخته شدند که رویکردی خلاف غرب ستیزی که در سخنانشان موج میزند، دارند.»
در ادامه این گزارش آمده است: مسؤولان اخوان در طول دهههای گذشته، در سخنرانیهای خود به آمریکا و اسرائیل ناسزا گفتهاند و همواره به مردم وعده دادهاند که در صورت به قدرت رسیدن اسلامگرایان، آسایش، استقلال و رهایی از وابستگی بر کشور حاکم میشود. آنها همچنین همواره برای آزادی قدس و پشتیبانی از مقاومت شعار سر میدادند اما به محض آنکه به قدرت رسیدند، سفیر مصر را از سوریه فراخواندند و برای مصر در اسرائیل سفیر تعیین کردند و به نام ملت مصر، نامههای محبتآمیز به اسرائیل نوشتند و مرسی رئیسجمهور مصر خود را دوست مخلص، شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی معرفی کرد.
اما عبرت آموزترین موضوع، نحوه مواجهه امریکا و عربستان، یعنی همان دو کشوری که اخوان بنای فعالیت خود را همجهتی با آنها در منطقه گذاشته بود، با اعتراضات مصری ها علیه دولت مرسی بود.
در حالی که رهبران جهان واکنش محتاطانه ای در قبال تحولات مصر و اقدام ارتش در برکناری دولت مرسی داشتند اما پادشاه عربستان سعودی تنها چند ساعت پس از معرفی رئیس جمهور موقت مصر در پیامی گفت: "ما رهبری شما بر مصر را در این برهه حساس تاریخی تبریک می گوییم." و اینگونه آب سردی ریخت بر پیکر محمد المرسی و اخوانی ها که سرنوشت خود را با دلارهای پادشاه عربستان و حمایت های آمریکا گره زده بودند.
شاید مرسی و اخوان اکنون به این عبرت بزرگ رسیده باشند که اگر بر مبنای شعار هشتاد ساله خود یعنی الاسلام هو الحل و مقابله با استکبار امریکا و اشغالگری اسرائیل، رویکردهای انقلابی و گفتمانی را مبنای عمل خود در سیاست خارجی و داخلی قرار داده و بر این مبنا شرکاء خود در منطقه خاورمیانه را انتخاب می کردند، امروز شرایط در مصر به گونه دیگری رقم می خورد.