به گزارش 598 به نقل از فارس، جلال در سال 1343 به مسکو رفت. زمانی که هنوز قدر قدرت شوروی یک قطب جهان بود.
جنگ سرد حکایت داغ زمانه بود و مسکو قبله سوسیالیستهای شرق و غرب، اما حالا نه دیگر مسکو قبله سابق است و نه روسیه سرزمین سوسیالیستها. ما هم چند تا جوجه خبرنگار، نسبت به قلم و تجربه جلال هستیم که در قرن بیستم سرکی به قطب سابق بلوک شرق کشیدهایم نه به بهانه کنفرانس مردمشناسی که به بهانه گردهمایی سران کشورهای گازدار که میخواهند کارتلی برای حفظ منافع خود تشکیل دهند و البته رئیسجمهور ایران نیز میهمان این اجلاس اقتصادی است.
آنچه پیش روی شماست، سفرنامه خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس همراه با هیئت ایرانی به مسکوست که بخش سوم آن را در زیر می خوانید:
* نگاه عاقل اندر سفیه یک راننده روس
برنامه های روز دوم بر خلاف روز اول از راس ساعت کاری شروع شد و دیگر فرصتی مثل روز اول برای خواب و استراحت اضافه نبود، یک ساعت استراحت و بعد حرکت به سمت محل برنامه های صبح که گل سر سبد آن ها دیدار رییس جمهور با اندیشمندان روس بود.
البته به آن باید یک مصاحبه اختصاصی با شبکه «راشا تودی» را اضافه کرد. یک فرصت نیم ساعته برای صبحانه داده می شود و بعد حرکت به سمت هتل پرزیدنت محل اقامت رییس جمهور، گرچه این بار از اسکورت ماشین های راهور روسی خبری نبود و ترافیک سنگین خیابان های پهن مسکو حسابی آدم را کلافه می کرد.
لایی کشیدن و سرعت غیر مجاز انگار به هیچ عنوان در مخچه رانندگان روسی تعریف نشده است و چنان فاصله مطمئنه را رعایت می کنند که مو لای درز آن نمی رود و البته انگار عجله بر آن ها جایی ندارد و هر چه به راننده اصرار می کنیم که زودتر ما را برساند با چنان نگاه عاقل اندر سفیهی مواجه می شویم که انگار درخواست ملاقات شخصی با رییس جمهور کشورشان را دادهایم.
*هتل پرزیدنت چرا هتل پرزیدنت شد؟
بالاخره بعد از گذشتن از خیابان های شلوغ مسکو به محل اقامت رییس جمهور می رسیم و یک ربع بعد مصاحبه رییس جمهور با شبکه راشا تودی آغاز می شود و البته به خبرنگاران ایرانی نیز اجازه حضور در مصاحبه داده می شود البته به شرط رعایت سکوت!!
مصاحبه با محورهای مختلف از مسائل منطقه تا عملکرد دولت جدید انجام می شود و در نهایت خبرنگار روس قول یک مصاحبه اختصاصی طولانی را بعد از اتمام دوران ریاست جمهوری دکتر می گیرد.
فاصله زمانی تا آغاز برنامه بعدی فرصتی فراهم می کند تا گشتی در این طبقه هتل بزنیم. در راهروهای هتل عکس های روسای جمهوری که در این هتل اقامت کرده اند به درو دیوار زده شده از لیندون جانسون و نیکسون آمریکایی گرفته تا هوگو چاوز مرحوم!
شاید افتخار حضور این صف طویل از روسای جمهور باشد که این هتل را به هتل پرزیدنت معروف کرده است.
*خانمها مقدم ترند
برنامه بعدی با اندکی تاخیر ولی با حضور تمام مدعوین آغاز می شود، موضوع برنامه دیدار اندیشمندان روس با رئیسجمهور است که البته بیشتر شامل شخصیت های دانشگاهی می شود.
سفیر سابق، کشیش، استاد دانشگاه و پزشک طیف های گوناگونی هستند که در این دیدار حضور دارند و از هر دری سخنی مطرح می شود و رییس جمهور که خود اداره جلسه را بر عهده گرفته تلاش می کند تا زمان صحبت به همه برسد.
صحبت های مفصل هر چه به پایان جلسه نزدیک تر می شود، مختصرتر و کوتاهتر می شود و شاید مفید تر و در نهایت جلسه با چند عکس یادگاری به پایان میرسد. تازه در پایان جلسه است که متوجه می شویم که بعضی از دوستان عکاس و فیلمبردار نیستند و در نهایت کاشف به عمل می آید دوستان برای پوشش خبری برنامه دیدار پوتین با رییس جمهور زودتر عازم کرملین شده اند.
*دست خبرنگارها چطور در حنا می رود
ما هم قصد حرکت به سمت کرملین را داریم که از آن طرف خبر می رسد تیم تشریفات کرملین دیگر گروه خبری را راه نمی دهد.ناچار به این امیدیم که شاید به ما اجازه ورود به مراسم را به همراه اسکورت رییس جمهور بدهند.
در این میان دیدار رییس جمهور با «مورالس» رییس جمهور بولیوی هم پیش می آید از آن طرف دیدار مادوروی پر حرف، رییس جمهور ونزوئلا با پوتین به درازا می کشد تا دو ساعت دیگر هم چنان معطل باشیم.
بالاخره با چراغ سبز تیم تشریفات، کاروان رییس جمهور عازم کرملین می شود اما تا ماشین خبرنگاران قصد حرکت در ادامه تیم همراه را می کند تیم حراست روسی اجازه حرکت به خودرو را نمی دهد، تنها خودروهای همراه رییس جمهور عازم کرملین می شوند و دست خبرنگارها در حنا می ماند.
گرچه می توان اخبار را تلفنی هم از کرملین گرفت اما حضور در مراسم با همه چیز تفاوت می کند.
*بازم دیر شد
تصمیم می گیریم که دیگر درباره حضور در فرودگاه غافگیر نشویم و به دور از استرس هر گونه ترافیک، خودمان را به فرودگاه برسانیم.
در آن طرف هم خبر می رسد که رییس جمهور با پوتین یک دیدار درست و حسابی داشته است و البته کلی هم صحبت های دو جانبه داشته اند که تنها داغ دل ما را تازه می کند.
اما به فرودگاه که می رسیم متوجه می شویم این بار هم دکتر زودتر از ما رسیده و مراسم بدرقه در حال انجام است. رییس جمهور در بالای پلکان دستی تکان می دهد و هواپیما عازم تهران میشود.
*بچه اول پانزده هزار دلار، بچه سوم خانه
در مسیر فرودگاه تا هتل بحث سر جمعیت روس ها می شود و آقای ایگور، روس فارس زبانی که سابقه ده سال زندگی در ایران را هم دارد، میگوید اینجا دولت به بچه اول دستی پانزده هزار دلار می دهد و به خانواده بچه سوم یک خانه و من این را مقایسه می کنم با سیاست های تشویق فرزند در ایران که حداکثر با یک مرخصی نه ماهه جمع و جور می شود.