کیهان: الحیات چاپ لندن نوشت: چرا سیاست خارجی عربستان از بیش از سه دهه گذشته
تاکنون ناکام بوده است؟ این شکستها را در عراق و سرزمین شام، حتی در بحرین
و یمن شاهدیم که در هیچ کدام ریاض هیچ موفقیتی به دست نیاورده است. چند
دلیل مهم برای این ناکامی وجود دارد. اول از همه ضعف نظامی، این بدان معنا
نیست که تواناییهای نظامی عربستان به معنای کلمهای و حرفی آن ضعیف است،
بلکه برعکس، تواناییهای نظامی عربستان قویتر از هر زمانی است، عربستان از
سلاحهای هوایی و دفاعیای بهره میبرد که در منطقه بهترین هستند.
اما
با این حال توانایی نظامی کلیاش نسبت به حجم جغرافیایی و دموگرافیک و
اقتصادی آن کوچک است. همچنین نقش منطقهای که این تواناییهای نظامی
میبایست ایفا کنند و مسئولیتهایی که بر عهده دارند نیز ناچیز است. به
عبارت دیگر فاصله بسیار بزرگ دولت با تواناییهای نظامیاش سبب شده تا
سیاست خارجی عربستان توانایی مانور نداشته باشد، برای همین است که عربستان
برای حل مشکلات منطقهای نمیتواند به فکر استفاده از گزینه نظامی باشد.
الحیات
با اشاره به نفوذ گسترده و پایدار ایران مینویسد: عربستان تاکنون در
برابر این نفوذ ایران چه کاری از پیش برده است؟ چه بخواهیم چه نخواهیم باید
بگوییم هیچ. ریاض نه برای کوتاهمدت، نه برای میانمدت و نه برای
طولانیمدت هیچ سیاستی برای مهار تواناییها و نفوذ ایران در منطقه نداشته
است. عربستان فقط مشغول افزایش تواناییهای نظامی خود با خرید اسلحه بوده
بدون این که توجه کند چه نیازی به این سلاحها دارد و قرار است از آنها در
کجا و چگونه استفاده کند.
این روزنامه سعودی در تحلیل دیگری با
اشاره به شکست سناریوی عبری-عربی-غربی نوشت: (آیتالله) خامنهای، رهبر
انقلاب اسلامی ایران با ایراد خطابه از بالای منبر مسجد بنیامیه در دمشق
به آرزوی دیرین خود خواهد رسید. او اعلام خواهد کرد که به اتحاد اسلامی که
از مدتها پیش قولش را داده بود، جامه عمل پوشانده است. او با کبکبه از
منبر پائین آمده و در کنار علمای سنی سوری خواهد ایستاد. با آنها دست داده و
در مقابل دوربینهای تلویزیونها که این صحنه تاریخی را ضبط میکنند،
دستهایشان را با همدیگر به هوا بلند خواهند کرد.
نشریه لوموند
دیپلماتیک با اشاره به این تحلیل الحیات نوشت: در حالی که مقدمات برگزاری
کنفرانس ژنو2 درباره سوریه فراهم میشود، پیروزی نیروهای دولتی به کمک
حزبالله، اوضاع را تحت تاثیر قرار داده است. سرمقالهنویس سعودی اکنون از
آینده فاجعهبار زیر ضربه پارسیها و شیعیان میگوید. سوریه از زمان انقلاب
1979 ایران تنها متحد مطمئن عربی این کشور بود و در لحظات دشوار از جمله
تهاجم عراق در سال 1980 از ایران حمایت کرد در حالی که برخی کشورهای حاشیه
خلیجفارس به طرفداری از صدام بسیج شده بودند.
بنابراین دخالت
جمهوری اسلامی در ماجرای سوریه، گزینش استراتژیکی و عقلانی است. اکنون
آمریکا هم پس از شکستهای عراق و افغانستان، مایل به ورود در ماجراجویی
جدید در خاورمیانه نیست و به قول ریچارد هاس همکار سابق جرج بوش، «باید در
آمریکا نظم برقرار کرد و سیاست خارجی را از داخل کشور آغاز نمود. مشکلات
داخلی از خرابی سیستم حمل و نقل تا کمبود کارگر ماهر مانع از اعمال رهبری
آمریکا در سطح جهانی است».