سرویس سیاسی بی باک؛ مهدی صاحبی: ما ایرانی ها عادت کرده ایم که هر از چند گاهی اتفاقات عجیب، غیرمنتظره و بعضا جالبی را به تماشا بنشینیم .
بعد
از توقیف هفته نامه سراسری " 9 دی" بعنوان یکی از برترین رسانه های جبهه
فرهنگی انقلاب اسلامی، هيأت نظارت بر مطبوعات با توزيع گسترده روزنامه 19
دی از استانی به سراسری موافقت كرد!
البته اعتماد به نفس دست
اندرکاران روزنامه " 19 دی" قابل تحسین است چون این روزنامه قبل از سراسری
شدن آنچنان مورد استقبال گسترده (!) مردم قم قرار می گرفت که همواره تمامی
قصابی ها، اتو شویی ها و صنف لباس فروشان قمی از نوع کاغذ آن ابراز رضایت
می کردند.
روزنامه فروشان قمی طبق عادت هر روزه یک نسخه از محموله
ارسال شده از جانب دفتر روزنامه " 19 دی" را برای اینکه کلکسیون تکمیل شود و
از طرفی برخی ناراحت نشوند، به در و دیوار دکه و مغازه خود نصب می کنند و
این نسخه تا آخر شب همچنان خاک می خورد و ما بقی نسخه ها را در یک گونی سر
بسته قرار می دهند تا خاک نخورد و برای استفاده های بعدی رعایت نکات
بهداشتی شده باشد و قبل از اذان ظهر در شوکی تکراری، علاقمندانی را که
مشتاقانه در انتظار کاغذ روزنامه های باطله نشسته بودند، سوپرایز می کنند.
به
هر حال جا دارد تا سراسری شدن این روزنامه را به تمام قصابی ها، اتوشویی
ها، لباس فروشی ها و تمامی مشاغل سراسر کشوری که به کاغذ چنین روزنامه هایی
نیازمندند، تبریک عرض نماییم.
از
لحن کنایه و طنز فاصله بگیریم و کمی جدی تر به واقعیتها بنگیریم. آیا
انتشار گسترده و سراسری روزنامه ای که حتی در محدوده استانی خود نتوانسته
است نظر مخاطبان را جلب کند و بسیاری از مردم صرفا آنرا بر در و دیوار
روزنامه فروشی ها جبرا تماشا کرده اند، حیف و میل کردن بیت المال نمی
باشد؟!
مدیرانی که در فضای کم رقیب رسانه ای قم، نتوانسته اند برای
خود جایگاهی پیدا کنند، با چه امید و پتانسیل و رویی به میدان رقابت با
رسانه های سراسری پا خواهند گذاشت؟!
تنها احتمالاتی که به ذهن تبادر می کند اینکه حضرات با اعتماد به نفس بالا عشقشان کشیده است پول بی زبانی را سراسری حیف و میل کنند.
امّا
نکته اصلی اینجاست که چنین رسانه ی ضعیف و بی مخاطبی درست در زمانی مجوز
انتشار سراسری اش صادر می شود که تنها چند روز قبل از آن بصورت کاملا
اتفاقی (!) و به لطائف الحیلی هفته نامه 9 دی متوقف می گردد!
هفته
نامه 9 دی همان لولو خورخوره ای است که وقتی خبر آمدنش به گوش برخی باندهای
قدرت و ثروت رسید، حسين انتظامي و علي مطهري دو عضو هيئت نظارت بر مطبوعات
احساس وظیفه کردند و به بهانه اينكه يك نشريه ديگر به نام "19 دي" ( همین
روزنامه تازه سراسری شده ی پر مخاطب!!!) در قم منتشر ميشود و انتشار
نشريهاي با عنوان "9 دي" تشابه اسمي ايجاد ميكند، اصرار عجيبي بر تغيير
نام نشريه را داشتند که البته از بس گیرشان به جا بود و اختلاف بین 9 و 19
کم بود، خودشان یواشکی صغری و کبرای استدلال را برای سفری چند روزه به خارج
از کشور فرستادند تا آب و هوایی عوض کنند امّا وقتی از سفر برگشتند انگشت
به دهان ماندند که چند تا از هزاران خوار هفته نامه 9 دی، به گونه ای در
چشم اربابان برخی فرو رفته بود که کار از حد اصغر گذشته و به حد اکبر رسیده
بود.
البته این مشکل حادی نبود چون صغری خانم و بی بی کبری خوب می
دانند حد وسط "یک بام دو هوا" بارها توانسته است اکبر و اصغر را بی هیچ
تناسبی به یکدیگر جوش بزند.
نمونه اش همان یک بام دو هوای اخلاق
مدارانی که روزی گوش و چشمشان، هتاکی بانوی ساندویچ خور را در خیابانهای
شمال تهران علیه نظام و انقلاب نه می شنیدند و نه می دیدند امّا فریاد
خشمهای نهفته در گلویی خسته آنهم در جنوب شهر تهران را نه تنها شنیدند بلکه
هر شب کلپیش را قبل از خواب تماشا می کردند و بر دسکتاپ نوت بوک هایشان
کپی نموده و به درب خانه این و آن به راه افتادند و فریاد "وا اخلاقا"یشان
گوش فلک را به نوعی فجیع کر کرد. البته یکی از اساتید اخلاق یادش رفته بود
که هنوز فایل صوتی سروده ی " "خفهشو، بتمرگ" اش که در صحن مجلس پر شده
بود در بسیاری از سایتها موجود می باشد امّا چه می شود کرد؟ حد وسط ماجرای
اخلاق مداری برخی " یک بام دو هوا" ست.
روزگاری مردی با عبای شکلاتی
خود، به روی سن آمد و گفت سوار بر اسب تروآی خود شوید و تا می توانید دین و
انقلاب و ارزشها را به سخره بگیرید و پاسخ مخالفان افکار و اندیشه های
شیطانی تان را با شعار " مرگ بر دیکتاتور" بدهید.
مرد صاحب عبای
شکلاتی بعدها تصویر کاریکاتوری خود را از دستان هادی حیدری با دل و جان و
بر دیده منت قبول کرد و این تصویر در بسیاری از نشریات اصلاح طلب و اصولگرا
از جمله روزنامه شرق و ویژه نامه روزنامه ایران در سال 87 به مناسبت سوم
تیر منتشر شد و کک کسی تا یکی دو هفته پیش هنوز نگزیده بود و خلاف شرع و
قانونی مشاهده نشده بود تا بازهم یک بچه حزب اللهی پیدا شد و خیلی زود
احساس خودمانی شدن با برخی برتر از ماها کرد و سرانجام در اقدامی
هنجارشکنانه(!) اصل طبقاتی را زیر پا گذاشت و به تصورش " انّ اکرمکم
عندالله اتقاکم" مال این دنیا است! لذا با قلم زیر هزار تومانی اش مطلب
نوشت و با رایانه ی درب و داغونش تایپش کرد و با خط دیال آپ و سرعت پایین
اینترنتش به جستجوی تصویر پرداخت و با ماشین ایرانی اش به چاپخانه رساند و
...
خب با این همه تخلف واضح و روشن باز هم توقع داشت تا همه برایش
سوت و کف بزنند. این از سادگی بچه حزب اللهی هاست که همینکه مسئولی شعار
انقلابی سر می دهد سریع باهاش خودمونی می شویم و پایمان را از گلیم خودمان
درازتر می کنیم و به طبقه بالاترینی ها می رسانیم.
اصلا قبلی ها
عشقشون کشیده بود کاریکاتور سرکرده فتنه را چاپ کنند و علی آقا و دوستانش
هم تا چندی پیش عینکشان همراهشان نبود و این خیانت به اسلام و انقلاب و
نظام و ارزشها و آرمانها و هویت و ملیت و انسانیت و بشریت و ... یت را
ندیدند! امّا تو؛ تو غلط می کنی حد وسط " یک بام دو هوا "ی اکبر و اصغر را
زیر سئوال می بری! اصلا تو ... کی باشی که بخواهی به ساحت کبری، مادر صغرای
ساندویچ خور اهانت بنمایی؟! شوخی مال بزرگان است و بس. بچه حزب اللهی جنگ
بود بفرماید بجنگد و بفرماید توفیق شهادت بیابد و ارگ جنگی در کار نبود،
گورش را گم کند برود یک خراب شده ای چشممان به قیافه بی کلاسش نیفتد اصلا
برود سر زمین کشاورزی بابایش بیل بزند تا خیر آخرت نصیبش شود. کاریکاتور
سرکرده فتنه را چاپ کردن مساوی است با زیر سئوال بردن اخلاق و اسلام و
انقلاب! تو را چه به چاپ کاریکاتور و کار رسانه ای ؟!
گفتنی است
مسئولین روزنامه " 19 دی" برای رفتن به پیشواز سراسری شدنشان و برای شکستن
فندق با دم خود، ابتدا در یک اقدام کاملا ناملموس و غیر قابل درک با حواس
ظاهری، با استعانت از اجنه و نیروهای ماوراء طبیعی خود، در عالمی دیگر از
طلاب حوزه علیمه قم ( به گونه ای که هیچ یک از طلاب متوجه نشدند) امضاء جمع
کردند و با شانتاژ اختصاصی جریانات خاص، تیتر زدند" درخواست طلاب قم از
دادگاه ویژه برای رسیدگی به اتهامات رسایی"!!!!!
پایگاه این روزنامه
در متن نامه ادعایی خود از جانب طلاب قم نوشت: فضای سیاسی كشور امروز شاهد
حضور بعضی از ملبّسین به لباس مقدس روحانیت است كه با مواضعی افراطی و به
دور از منطق و اخلاق، سعی در شكستن حریم بزرگان، ایراد اتهام به سران نظام،
ایجاد تشویش و التهاب در اذهان مردم و در یك كلام حاكم ساختن تفكر خود با
استفاده از هر وسیله و ابزاری دارند.
19 دی همچنین مدعی شد: جمعی از
طلاب حوزه علمیه قم در نامه سرگشاده ای به دادستان دادگاه ویژه روحانیت
خواستار رسیدگی به اتهامات حمید رسایی شده اند!
بعد از نامه نگاری
ساختگی و مفتضحانه " 19 دی" از جانب طلاب(!) حوزه علمیه قم خطاب به دادستان
محترم دادگاه ویژه روحانیت، که به برکت این سناریوی تکراری روی مرحوم
پینوکیو بار دیگر سفید شد، پایگاه این روزنامه در شانتاژ بعدی خود، پروژه
توهین و تخریب علیه دکتر بی ریا را با مطلبی تحت عنوان " جناب بیریا!
نمكشناسی درست؛ اما مگر جامعه مدرسین قانونگرا نبود؟"، آغاز کرد.
گفتنی
است، جرم جناب حجت الاسلام دکتر بی ریا که اینچنین این رسانه را به جوش
آورده بود، صرفا انتقاد از توقیف هفته نامه " 9 دی" بود!
به هر حال
فندق شکستن با دم توسط مسئولین روزنامه " 19 دی" بعد از توقیف هفته نامه "
9 دی" ، و واکنشهای عجیب و عصبی آنان در قبال منتقدین به توقیف عجیب
این رسانه ارزشی، خوشبین ترین آدمها را نیز به ارتباط پشت پرده توقیف هفته
نامه " 9 دی" و صدور مجوز انتشار سراسری روزنامه " 19 دی" مشکوک می کند.
بعد
از اینهمه شانتاژ و عقده گشایی توسط روزنامه آقای داستانی، انگار آتش خشم
حضرات هنوز هم خاموش نشده بود و دست اندرکاران این رسانه آب بیشتری را به
منظور خنک شدن سوز جیگرشان تقاضامند بود. لذا بار دیگر این رسانه برای
تخریب شخصیت محبوب حوزوی جناب آقای دکتر بی ریا، از مراجع مایه گذاشت و در
یک دروغ پراکنی کاملا ناشیانه ، مدعی شد که اظهارات دکتر بی ریا در حمایت
از هفته نامه " 9 دی" و انتقاد از توقیف عجولانه آن، بازتاب منفی زیادی را
در محافل حوزوی و بیوت مراجع داشته است!
البته این روزنامه در متن
خبر کذبش که به مراجع نسبت داده بود، حتی نام یک مرجع را هم نتوانست ذکر
کند و صرفا به اظهارات عموما کلی چند چهره حوزوی اشاره نمود.
به هر
حال خیل حامیان حوزوی رسانه هایی چون " 9 دی" که اصول و ارزشهای ناب انقلاب
اسلامی را دنبال می کنند، کاملا مشهود و مشخص است امّا این دوستان عصبی جا
دارد تا تکلیف خود را با منفورین و مغضوبین در نگاه مردم و طلاب حوزه های
علمیه مشخص کنند.
برای همگان پر واضح و روشن است؛ خواص بی بصیرتی
که حوزویان در اعتراض به عملکرد نامطلوب آنها در تمامی تجمعات اخیرشان شعار
سر می دادند، امروزه از حامیان کدام رسانه ها هستند؟! چه کسانی به نام
اصولگرایان حامی میر حسین موسوی در قم ستاد تشکیل دادند و برای پیروزی
سرکرده فتنه که لعن او ورد زبان هر طلبه ای است، شب و روز تلاش می کردند؟!
جا
دارد این اقایان عصبی که هتاکی و شایعه پراکنی علیه مخالفان خود را در
دستور کار قرار داده اند، بدانند که حزب الله و نیروهای انقلاب در همه
اعصار با مظلومیت خود، علم حق و حقیقت را استوار نگه داشته است و اینگونه
لجن پراکنی ها و کینه ورزیها علیه سربازان حضرت امام خامنه ای ( حفظه الله)
مختص به امروز و دیروز نیست که مردم راه حلش را نداند.
شیوه
نیروهای انقلاب بر آن است تا با ایمان، صبر و اراده خود، مشتی محکم بر دهن
یاوه گویان بزنند و ضعف و دلیل باطل بودن مخالفان و منافقان بر آنست که
اگر فضا آماده باشد هتاکی، دشنام و قانون شکنی سرلوحه کارشان خواهد بود و
اگر موقعیت مهیا نباشد، آنگاه فریاد اخلاق مداری و قانون محوری شان بلند
خواهد شد.
هفته نامه "9دی" باشد یا نباشد، فرزندان حضرت امام خامنه ای
سر قرارشان در روز " 9 دی" حاضر خواهند شد و بساط نفاق و ظلم را بار دیگر
برخواهند چیند و خواص بی بصیرت را بی آبروتر از قبل خواهند کرد.
کاغذ
روزنامه " 19 دی" چه در قصابی های سراسر کشور مورد استفاده قرار گیرد و چه
تنها صنف قصابها و لباس فروشان قمی مشتری ثابتش باشند ؛ عموم مردم تفاوت
عیار اصولگرایان گندیده و رنج دیده را به خوبی می شناسند و هر سال در روز "
19 دی" بیت مولایشان را با شعار " مرگ بر منافق"، " مرگ بر ضدولایت
فقیه"، " خواص بی بصیرت مایه ننگ ملت" و " خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر
ماست" عطر آگین خواهند کرد.
ملت بین روزهای " 9 دی" و " 19 دی" هیچ
تفاوتی قائل نیستد و همواره وظیفه شان را در قبال پاسداشت چنین روزهایی
انجام می دهند امّا هیهات که یک رسانه ارزشی را با رسانه های مدعی
اصولگرایی اشتباه بگیرند.
در ضمن به اهالی روزنامه پرتیراژ (!) و
سراسری(!) " 19 دی" سفارش می کنیم ؛ حال که قصد فعالیت کشوری را در سر
دارید، باید دلی به پهنای ایران و تحمّلی به همتای ایرانی داشته باشید و
الا با تخریب اشخاص و یا یک رسانه آنهم با تولید اخبار ناشیانه تکراری و
متعدد و کذب، راه به جایی نخواهید برد.