فارس: فرهنگ عامه تولیدی توسط دستگاه فرهنگی آمریکا به عنوان یک فرهنگِ آنتاگونیستپرور، همواره ضد قهرمانهای عدیدهای را به جامعه بشریت معرفی کرده است؛ خون آشام، دراکولا، مومیایی و گرگینه فقط نمونههایی از این ضد قهرمانها هستند که مخصوصا با ظهور هالیوود بر شهرتشان روز به روز افزوده شد.
این روند خلق ضد قهرمانها تا آنجا پیش رفت که در سال 1968 فیلم «Night of The Living Dead» یا «شبی که زندگی مرد» توسط جرج رومرو (George A. Romero) ساخته شد و در پی آن ضد قهرمان جدیدی با عنوان «زامبی» رسما وارد ادبیات عامیانه مردم دنیا شد گرچه موجودی به نام زامبی پیش از این هم در فرهنگ عامه امریکا وجود داشت، ولی روایتهای جرج رومرو انسجام تازهای به آن بخشید و بهخاطر همین بود که بسیاری، فیلمهای او را آغازگر ژانر زامبی عنوان کردهاند.
زامبیها، مردههای متحرکِ ترسناک و بیمغز و بیروحی هستند که معمولا آرام حرکت میکنند و علاقه زیادی به خوردن گوشت و مغز انسان دارند و از طریق گاز گرفتن و وارد کردن بزاق خود به بدن قربانیانشان آنها را همانند خود به یک مرده متحرک تبدیل میکنند.
فیلمهای «Dawn of the Dead (1978)» «Day of the Dead (1985)»، «Beetle Juice (1988)» ، Shaun of the Dead (2004)، 28 Weeks Later (2007)، I Am Legend (2007)، Zombieland (2009) و سری فیلمهایِ Resident Evil که از روی بازی کامپیوتری معروفی به همین عنوان ساخته شدهاند، فقط نمونههایی از فیلمهای فراوان ساخته شده با محوریت زامبیها است.
این حجم تاثیرگذاری زامبیها تا جایی است که پس از ساخت بازی Resident Evil در کنسول پلیاستیشن در سال 1996 و موفقیت چشمگیر فروش جهانی آن، لقب نخستین بازی کامپیوتری که فیلم سینمایی آن ساخته شد به این بازی زامبیمحور تعلق گرفت و نخستین قسمت از فیلم آن که تاکنون 5 قسمت از آن ساخته شده است در سال 2002 ساخته شد.
سمت راست: فیلم رزیدنت – سمت چپ: گیم رزیدنت اویل
همچنین پس از ورود زامبیها به سریالهای تلویزیونی، «فرانک دارابونت» کارگردان معروف فیلم «رهایی از شائوشنگ» در سال 2010 شروع به ساخت سریالی با عنوان «The Walking Dead» و با موضوع فراگیر شدن ویروسِ زامبی در آخرالزمان نمود که تا امروز سه فصل از آن پخش شده است و آخرین قسمت از فصل سوم این سریال در سیستم سنجش مخاطب تلویزیونی نیلسن (Nielsen ratings) در آمریکا رکورد تعداد بیننده یک سریال درام تلویزیونی را شکست.
پوستر سریال «مرده های متحرک»
این روند پروپاگاندا برای زامبی تا جایی پیش رفته که هر سال 12 اکتبر روز جهانی زامبی نامگذاری شده و در آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی در این روز مردم با ظاهری زامبیگونه به خیابان آمده و کارناوال زامبی(Zombie walk) برگزار میکنند.
12 اکتبر، روز کارناوال زامبی
با یک بررسی آماری در سایت IMDb این طور بدست آمد که از سال 1966 تا امروز حدودا 300 فیلم با موضوع یا حضور زامبیها در سینمای جهان ساخته شده که بیش از نصف این آثار یعنی چیزی حدود 158 فیلم از این بین، بعد از سال 2001 میلادی ساخته شدهاند.
اگر نموداری رسم کنیم که محور افقی آن بازههای پنج ساله از سال 1966 تا 2013 بوده و محور عمودی آن تعداد فیلمهای با موضوع زامبیِ ساخته شده در هر یک از این بازهها باشد نتایج بسیار مهم و قابل توجهی بدست میآید.
روند تولید فیلمهای با موضوع زامبی
این نمودار نشان میدهد که روند تولید آثار مرتبط با زامبی تا حوالی سال 1990 رو به افزایش بوده و پس از آن تا سال 2001 رو به کاهش میگذارد و سپس از سال 2001 تا 2013 روند این تولیدات با شیب بسیار زیادی نسبت به قبل افزایش مییابد. اگر رخدادهای مهم این سالها را بررسی کنیم متوجه میشویم که روند رو به رشد اول تا سال 1990-1991 همزمان است با پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق، در این برهه از زمان، دو جریان در سینمای آمریکا قوت میگیرد، یکی جریان شورویهراسی و یکی جریان زامبیهراسی که هر دو جریان، صاحب فیلمهای مهمی در دهه 80 میلادی هستند.
بعد از جنگ سرد مشاهده میکنیم که آمریکا که آن روزها به قطب بلامنازع دنیا تبدیل شده است کمی آتش توپخانه سینمای خود را کاهش داده و جریانات دشمنهراسانه را در سینمای خود به شدت فرو میکاهد اما با ظهور القاعده و طالبان و واقعه یازده سپتامبر که خود آمریکا نقشی اساسی در شکل گیری آن داشت شاهد آن هستیم که روند ساخت فیلمهای با موضوع زامبی به شدت در سینما و تلویزیون آمریکا سرعت میگیرد تا جاییکه همانطور که گفته شد تعداد فیلمها و سریالهای زامبی محورِ تولیدی بعد از سال 2001 از تمام تولیدات پیش از آن بیشتر است.
در واقع این اسلام بود که در این سالها قدرتش رو به افزایش بود و آمریکا میخواست با پدید آوردن طالبان، پنجه در چهره اسلام بیافکند و با حضور مستقیم نظامی خود در منطقه خاورمیانه از رشد این قدرت نوظهور جلوگیری به عمل آورد و این شد که این بار روند اسلامهراسی و روند زامبیهراسی در آمریکا بهطور همزمان رو به رشد و افزایش گذاشت.
از آنجا که زامبی یک موجود خیالی است هر نویسنده و کارگردانی تغییر و تحولی در ویژگیها و داستانهای مرتبط با زامبیها ایجاد میکند؛ این ابداعات در سالهای گذشته به خلق لغات و مفاهیم جدیدی مرتبط با زامبیها منتهی شده است.
یکی از این لغات جدید لغت «Zombieland» (سرزمین زامبیها) است که توسط فیلمی با همین نام در سال 2009 پا به ادبیات زامبیئی گذاشت؛ همچنین در همین سال 2009 برای اولین بار لغت زامبی به یک گروه نسبت داده شد و در این سال در نروژ فیلمی ساخته شد به نام «Dead Snow» (برف مرده) که در آن نازیها در شمایلِ زامبی به خطری برای پایان زندگی بشریت تبدیل شدند.
از سوی دیگر دو مفهوم «زامبی» و «آخرالزمان» (Apocalypse) تا جایی به هم گره خوردهاند که عبارتی با عنوان «Zombie apocalypse» تبدیل به یک کلید واژه در تمام فیلمها و داستانهای زامبیئی شده است چرا که زامبیها همواره به مانند ویروس به دنبال شیوع دادن بیماری خود به تمام بشریت بوده و خبر از نزدیک بودن پایان حیات بشریت میدهند.
همچنین لغت «تروریست» که پس از سال 2000 بطور فزایندهای در ادبیات آمریکایی به مسلمانان نسبت داده میشد در این سالها کنار لغت زامبی قرار گرفت و زامبیها گاهی اوقات در قالب تروریست در فیلمها نمایان شدند.
پوستر فیلم نروژی Dead Snow که در آن نازی ها در قالب زامبی به دنیا بازگشته اند
اواسط سال 2011 بود که اوباما اعلام کرد در یک عملیات سری، نیروهای ویژه آمریکا در پاکستان موفق شدهاند «اسامه بن لادن» را به ضرب گلوله بکشند و جنازه آن را در اختیار بگیرند؛ مدتی نگذشت که مقامات آمریکایی اعلام کردند: «از آنجا که پیدا کردن کشوری که مایل به پذیرفتن باقیمانده این تروریست تحت تعقیب باشد، کار دشواری بود، جنازه وی با رعایت سنتهای اسلامی به دریا انداخته شد!» تنها یک سال از این رخداد گذشته بود که سیر ساختن فیلمها و مستندهای مرتبط با دستگیر کردن بن لادن آغاز شد.
برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2012 ساخت این فیلمها را معنادارتر می کرد. «Zero Dark Thirty» (سی دقیقه بامداد) مطرحترین فیلمی است که با موضوع داستان دستگیری بن لادن، توسط «کاترین بیگلو» در سال 2012 ساخته شد و با رانت، بهطور محدود اکران خود را 10 روز پیش از پایان سال 2012 (19 دسامبر 2012) آغاز کرد تا بتواند در اسکار 2013 شرکت کند و جوایز عدیدهای را از آن خود نماید.
اما پیش از این فیلم، نخستین فیلمی که راجع به بنلادن ساخته شد، فیلمی بود با عنوان «Osombie» که نام آن تشکیل شده بود از دو لغت «Osame + Zombie». فیلمی آمریکایی و به ظاهر مستقل که در سالروزِ مرگ بنلادن برای نخستین بار اکران شد و در ذیل عنوان آن نوشته شده بود: «The Axis of Evil Dead» (مرگ محور شرارت) اما محتوای آن معنای دیگری داشت.
در ابتدای این فیلم نشان داده میشود که جنازه بنلادن به آب افتاده میشود و سپس بن لادن در ظاهر یک زامبی این بار از دریا ظهور میکند و سپس به افغانستان رفته و ارتشی از زامبیهای مسلمان تشکیل میدهد تا آخرالزمان را برپا کرده و دنیا را نابود کند.
در این فیلم که چندان هم صدا نکرد برای اولین بار دو جریان اسلامهراسی و زامبیهراسی به هم رسیدند و برچسب زامبی به مسلمانان نسبت داده شد؛ زامبیهایی که اللهاکبرگویان بهدنبال خوردن گوشت دیگر انسانها و انتقال ویروس خود به آنها هستند.
پوستر فیلم Osombie، ساخت سالِ 2012، نفرِ وسطِ پوستر، زامبی شده ی بن لادن است!
در این فیلم نشان داده میشود که تنها بازماندگان بشریت در آمریکا دیوار حائلی بین خودشان و زامبیها کشیدهاند که مانع ورود زامبیها به محل زندگیشان شود.
این فیلم در گیشه هم موفق عمل کرد و در اکران جهانی توانست تقریبا دو برابرِ بودجه 57 میلیون دلاری خود فروش داشته باشد.
تصویر دیوار حائل بین انسانها و زامبیها در فیلم Warm Bodies ساخته سال 2013
پس تا اینجا اشاره شد به هم نشینشدن کلمه «زامبی» با مفاهیم و عباراتی همچون «اسلام»، «دیوار حائل»، «تروریسم»، «آخرالزمان» و «سرزمین زامبیها» اما در هفتهای که گذشت فیلمی در 3600 سالن در آمریکا رونمایی شد که در آن از زامبیهایی با مختصاتی جدید پرده برداری شد.
فیلمنامه فیلم «World War Z» (جنگ جهانی زِد) با بازی بازیگر سوپراستار مطرح امریکایی، «برد پیت» برگرفته از کتابی با همین عنوان است. کتاب «جنگ جهانی زِد: تاریخ شفاهی جنگ زامبیها» نوشته «Max Brooks» انتشار یافته در سال 2006 است و مکس بروکس که یهودیت را از پدرش به ارث برده است فوق تخصص نگارش داستانهای مرتبط با زامبیهاست.
سمت چپ «مکس بروکز»، سمت راست پدر یهودی مکس
به نظر می رسد که نام World War Z ناظر به سه محتوا انتخاب شده است. دو محتوای اول در نخستین لایه و محتوای سوم در لایه بعدی به نظر میرسند؛ حرف Z نخستین حرف عبارت Zombie است، از سوی دیگر آخرین حرف از حروف الفبای انگلیسی هم هست که می تواند کنایهای باشد از آخرین جنگ جهانی که یک پای این آخرالزمان را زامبیها تشکیل میدهند اما از آنجا که عبارت «Zionist» (صهیونیست) هم با Z شروع میشود، میتوان اینطور احتمال داد که با توجه به محتوای فیلم و کتاب، خالقان این اثر پای دیگر جنگ جهانی آخر را صهیونیستها میدانند؛ نبردی آخرالزمانی بین زامبیها و صهیونیستها.
پوستر فیلم «جنگ جهانی زِد» با بازی «برد پیت»
داستان کتاب که در فیلم با مقداری تغییر و تخلیص مواجه شده است راجع به شیوع ویروس زامبی از یک کودک چینی است؛ این ویروس از چین شروع میشود و به تدریج سراسر دنیا را فرا میگیرد اما محل اصلی جنگ زامبیها بیتالمقدس یا به قول صهیونیستها اورشلیم است، جاییکه صهیونیستها از ترس زامبیهای فلسطینی پشت دیوار حائل در حال عبادت هستند و توسط دیوار حائل میخواهند مانع رسیدن ویروس زامبیها به سرزمینهای اشغالی شوند.
نحوه به تصویر کشیدن مسلمانان فلسطینی در شمایل زامبی و ارائه کاربردی جدید برای دیوار حائل (مانع شدن از ورود زامبیهای فلسطینی به خاک اسرائیل) و تبدیل فلسطین به Zombieland (سرزمین زامبیها) و تبلیغ جنگ جهانیئی که یک طرف آن مظلومان صهیونیست و طرف دیگر آن زامبیهای مسلمان هستند! همه و همه عبارات و محتواهای تازهای هستند که با مسیری که در ابتدای متن ترسیم شد به نظر میرسد روند اسلامهراسی در سینمای هالیوود را وارد مرحله تازهای کردهاند.
مسلمانان زامبی شده فلسطینی در حال بالا رفتن از دیوار حائل و هجوم به سمت اسرائیلی ها!
همه آنچه از نظر گذشت آن زمان جالبتر میشود که متوجه می شویم فیلم «جنگ جهانی زد» با بودجه تولید 190 میلیون دلاری پرخرجترین فیلم تاریخ سینمای زامبی است که بودجه نهایی آن در سایت «Boxoffice»، مبلغ 260 میلیون دلار قید شده است. یعنی بودجهای که 6 کمپانی سرمایهگذار این فیلم یعنی Plan B Entertainment، Apparatus Productions، GK Films، Hemisphere Media Capital، Latina Pictures و Paramount Pictures فقط برای تبلیغات این فیلم خرج کردهاند، رقم سرسام آوری بالغ بر 70 میلیون دلار است!
نکته قابل تامل دیگر هم سه بار تغییر در تخمین بودجه فیلم در سایت IMDb است که ابتدا بودجه این فیلم را 200 میلیون دلار و پس از سه روز 170 میلیون دلار و در نهایت 190 میلیون دلار اعلام کرد! رقمی که به نظر میرسد بخاطر ترس از عدم فروش مناسب جهانی با کمی تزلزل اعلام میشود تا شکست احتمالی این فیلم در گیشه آنچنان که باید و شاید به نظر نرسد. چرا که در اولین هفته اکران در جهان، این فیلم تنها با 169 میلیون دلار فروش (90 میلیون پایینتر از بودجه خود) در مقام دوم گیشه و پس از انیمیشن «دانشگاه هیولاها» قرار گرفت.
بودجه مجموع فیلم در سایت گیشه امریکا Boxoffice
اما هنوز جای این سوال باقی میماند که چرا 260 میلیون دلار برای یک فیلم خرج میشود تا دو عبارت زامبی و اسلام در قالبی آخرالزمانی همنشین شوند؟ از دیدگاه سرمایهگذاران هالیوود چه ارتباطی بین مسلمانان و زامبیها وجود دارد؟ شاید بتوان بهترین پاسخها را در دو مصاحبه مکس بروکز به عنوان تئوری پرداز زامبیها و نویسنده کتاب «جنگ جهانی زِد» یافت.
در مصاحبه اولی که در تاریخ 15 ژانویه 2009 با هفته نامه خبری Publishers Weekly آمریکا انجام شده وی تاکید میکند که معتقد است «زامبیها این اجازه را به مردم میدهند که با نگرانیهایشان راجع به پایان دنیا کنار بیایند.»
بروکز در ادامه میافزاید: زامبیها من را بیش از هر موجود افسانهای دیگر میترسانند، چرا که آنها تمام قانونها را میشکنند؛ برای یافتن گرگینهها، خون آشامها، مومیاییها و کوسههای غول پیکر بایست به دنبالشان بگردی ولی زامبیها خودشان به سوی تو میآیند. زامبیها مثل یک نابودگر عمل نمیکنند، بلکه مثل یک ویروس عمل میکنند و این دلیل اصلی ترس من از آنهاست. یک نابودگر به طور طبیعی باهوش است ... ولی ویروس فقط میخواهد گسترش پیدا کند، آلوده و نابود کند، برایش مهم نیست که چه اتفاقی میافتد، یک نوع بیفکری پشت رفتارهای اوست.»
در جای دیگر مکس بروکز در مصاحبهای که در تاریخ 19 سپتامبر 2008 با واشنگتنپست انجام میدهد، در پاسخ به سوالی راجع به اینکه «چگونه تروریستها و زامبیها را در کنار هم قرار داده و مقایسه میکند»، میگوید: «فقدان قدرت فکر کردن همیشه آن چیزی است که باعث ترس من از زامبیها میشود، ایدهای که میگوید هیچ سرزمین بی طرفی وجود ندارد، هیچ اتاق مذاکرهای وجود ندارد ... هرگونه افراطیگریِ غیرعقلانی مرا میترساند و ما در دورانی زندگی میکنیم که پر است از افراطیگریها.»
متاسفانه مجال ارائه براهین در این نوشتار محیا نیست وگرنه میشد به سادگی تایید کرد که تمامی ویژگیهایی که مکس بروکز به عنوان یکی از تئوریپردازان زامبیها مطرح میکند دقیقا همان خطوطی هستند که سالهاست دستگاه تبلیغاتی امریکا آنها را علیه «اسلامِ مقاومت» استفاده میکند؛ ویژگی هایی نظیر «افراطیگری»، «عدم پیروی از قانونهای جهانی»، «حرکت ویروسوار»، «حرکاتی که نتیجهاش برایشان مهم نیست»، «حملات انتحاری»، «بیفکر و غیرمنطقی و غیرقابل مذاکره بودن» و...
در پایان این نوشتار اشارهای میکنم به بخشی از داستان کتاب World War Z که با توجه به نسخه منتشر شده در فضای مجازی از فیلم این کتاب و خلاصهها و مطالب نوشته شده راجع به این فیلم به نظر میرسد این بخش از کتاب در فیلم آورده نشده است.
در فیلم اشاره میشود که ویروس زامبی به پاکستان میرسد و سپس زامبیهای مسلمان پاکستانی از طریق مرز وارد خاک ایران میشوند. وقتی تلاشهای دولت ایران برای جلوگیری از ورود زامبیها به داخل خاک ایران جواب نمیدهد، ایران تلاش میکند با بمب های هستهایِ خود! به پاکستان حمله کرده و زامبیها را متوقف کند، بدین صورت جنگی هستهای بین ایران و پاکستان رخ میدهد که در انتهای آن هر دو کشور بطور کامل نابود میشوند! این عبارات را بچسبانید به سکانسهای انتهایی فیلم «آرگو»، جاییکه سربازان سپاه ایران در فرودگاه، شبیه به زامبیها به سمت دیپلماتهای امریکایی حملهور میشوند و سلاحهای کلاشینکف خود را در دستانشان بالا نگه میدارند و اصلا تعجب نکنید که تمدن مدرن به انتهای راه رسیده آمریکایی امسال در قسمت دوم فیلم 300 که توسط یک اسرائیلیِ فیلم اولی ساخته شده و قرار است در ماه آگوست امسال رونمایی شود، این بار ایرانیها را در نسبتی مستقیم با زامبیها قرار دهد.