به گزارش 598، محمدحسین رنجبران، امروز سه شنبه (11/4/92) طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت: پس از حماسه جمعه 24 خرداد 92 که نتیجه انتخابات مشخص و حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی با 7/50 درصد آرای شرکتکنندگان به عنوان رئیسجمهور منتخب ملت معرفی شد، همه رقیبان او از طیفهای مختلف به وی تبریک گفتند. تمکین هواداران نامزدهای مغلوب از قانون هم نشانگر بلوغ سیاسی و نویدبخش ارتقای سطح تعاملات اجتماعی بود که حماسه سیاسی را تکمیل کرد.
البته معدودی هم راهی دیگر را در پیش گرفتند، پیامکهایی نظیر آنچه خلاصهاش را در ابتدای متن خواندید در سطح وسیع منتشر شد. پیامکهایی که نشان از تحلیل نادرست تاریخ از یک سو و فهم ناقص رخدادها از سویی دیگر داشت.
نکته قابل تامل اینکه کجفهمیها از سوی کسانی صورت میگیرد که خود را دلسوزترین افراد به نظام و اسلام عزیز و ولایت میدانند لذا نمیتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. مروری گذرا و تا حدی عمیق بر دستاوردهای حماسه سیاسی بزرگ 24 خرداد این سوال را در ذهن تداعی میکند که چرا باید چنین تحلیلهایی را ارائه کرد؟ اگر موافق باشید به مواردی از این دستاوردها نگاهی بیندازیم.
1- مشارکت 73 درصدی
درحالی که رسانههای مختلف خارجی و برخی بدنیتان داخلی در امتداد فتنه 88 برطبل بیاعتمادی میکوبیدند که مردم به انتخابات جمهوری اسلامی اطمینان ندارند و به احتمال بسیار زیاد یک نفری را که از قبل مشخص کردهاند از درون صندوقهای رای درمیآورند، آمدن 73 درصدی مردم یعنی برباد دادن همه این حرفها و جوسازیها. یعنی اینکه دنیا باز هم انگشت به دهان ماند از رهبری حکیم ایران اسلامی و هوشیاری مردم.
یعنی آنکه حتی آنهایی که با نظام هم زاویه داشتند به آن اعتماد کردند و پای صندوقهای رای آمدند.
2- اوج رقابت سیاسی در آرامش کامل
در حالی که سال 88 فضای پرهیجان انتخابات بر رعایت اخلاق غلبه داشت و چه در مناظرات تلویزیونی و چه در حرکتهای مردمی آن را میشد کاملا عیان مشاهده کرد اما خرداد 92 درحالی که خیلیها نگران آن موج انتخاباتی بودند به چشم خود دیدند که بویژه پس از مناظره سوم هم فضا میان نامزدها و هوادارانشان پرنشاط و پرجوش و خروش بود و هم تا حد بسیار زیادی اخلاق و قانون مراعات میشد و این معنایش همان پیشرفتی است که رهبری معظم انقلاب هم بر آن تاکید داشتند و پیشرفت هم برای کل کشور و کل مردم است.
3- رأی آوردن نامزد طیفهایی که بشدت منتقد دولت و بدبین به آن بودند
همواره یکی از نمادهای سلامت انتخابات جمهوری اسلامی این بوده است که از درون صندوق رایی که وزارت کشور دولت مستقر مجری آن است فردی که کاملا مغایر با طیف سیاسی آن دولت مستقر است بیرون میآید. این بار هم همین اتفاق افتاد و آنهایی که در سال 88 این دولت را بهرغم فاصله 11 میلیونی نامزد اول با نامزد دوم، متقلب نامیده بودند به وضوح دیدند نام نامزد مطلوبشان بهرغم فاصله اندک او با 50 درصد آرا از صندوق بیرون آمد و این یعنی سلامت بیبدیل نظام اسلامی مظلوم و مقتدر.
4-خداحافظی مردم با فتنه و انحراف
پسر یکی از بزرگان اصلاحطلب چند روز پیش از انتخابات تلفنی با من صحبت میکرد که انصراف آقای دکتر عارف نامزد عقلایی و چارچوبدار اصلاحطلبان به میان آمد، وی گفت: آقای رنجبران به صراحت بگویم انصراف دکتر عارف یعنی مرگ اصلاحطلبی، دیگر اصلاحطلبی وجود خارجی ندارد. ببینید که افراطیون اطلاحطلب با تندرویهای خود چه بلایی بر سر این جریان بین مردم آوردند که حتی به ترمیم رابطه آن با ملت با حضور دکتر عارف، اصلاحطلب ولایتمدار، اخلاقمدار، قانونمدار، چارچوبدار، ارزشی و عملیاتی هم امید نداشتند و برای همین از او خواستند کنار رود و آرایشان در سبد دکترحسن روحانی بریزد که با شعار اعتدال میتوانست نظر مردم را جلب کند و از سویی دیگر امیدوار باشند رئیسجمهور اعتدالگرا از عناصر اصلاحطلب معتدل استفاده کند و زمینه برای ترمیم این جریان بهوجود آید و ناامیدی مطلق از میان آنها رخت بربندد. پس افراطیون اصلاحطلب که به حامیان فتنه و فتنهگران شناخته شدهاند خودشان به این جمعبندی رسیدند که باید برای ترمیم کل جریان اصلاحطلب، خودشان را حذف کنند تا شاید با حضور عناصر معتدل و چارچوبدار اصلاحطلب در کنار جریان پیروز اعتدال امیدی برای کل جریان اصلاحطلب و بازسازی آن باقی بماند. پیش از این هم عناصری که خود را مرتبط با غیب میدانستند و حتی تا چند روز مانده به انتخابات به صراحت میگفتند که 2 روز مانده به انتخابات میآیند و با رایی بالا رئیسجمهور میشوند، آخر سر هم نیامدند و هیچ اتفاقی هم نیفتاد. آنها در جلسات درونی خود میگفتند اگر بیاییم همه آرا را به سمت خود جلب میکنیم و اگر هم نیاییم همان جمعیت عظیم که طرفدار ماست پای صندوق رای نمیرود و انتخابات در سردی کامل برگزار میشود و البته تحلیل دیگری هم میکردند که اگر صلاحیتمان احراز نشود آرامش درکشور نایاب میشود.
صلاحیت آنها تایید نشد، انتخابات هم با شکوه کامل و مشارکت 73 درصدی برگزار شد، آرامش و امنیت هم در همه جا تا آخر انتخابات برقرار بود و این یعنی اینکه اگر هم بودند خبری از آن آرای میلیونی که میگفتند با نبود آنها چنین و چنان میشود، نبود.
این هم یعنی اینکه انحراف یا خرافهگویی مُرد و مردم با آنها هم خداحافظی کردند اگرچه این مردم از ته دل آنهایی را که رئیسجمهور دوستداشتنی، مردمی و خستگیناپذیرشان را از ملت جدا کردند به خدا واگذار کردهاند!
5- رأی دادن مردم به اعتدال
مردم در این 3 دوره پس از جنگ بهرغم کارهای خوبی که شده بود اما از اشرافیگری و موضع بالا و نقدناپذیری، سیاسیبازی، بیتوجهی به درد مردم و تعصب و بیتدبیری، لجبازی و بیقانونی خسته شده بودند و به همین علت به شعار اعتدال روی آوردند و البته خیلی هم به آن امید بستهاند. درگام اول دکتر روحانی سعی کرد اعتدال را در نخستین مصاحبه مطبوعاتیاش نشان دهد و امیدواریم در گامهای بعدی بویژه در تشکیل کابینه هم آن را به نمایش بگذارد. همه این دلایل و بسیار دلایل دیگری که در این مجال فرصت گفتن آنها نیست همه دوستداران نظام و رهبری را امیدوار میکند به آیندهای روشن و رو به پیشرفت، یعنی همان چیزی که رهبری معظم انقلاب همواره بر آن تاکید داشتهاند البته به شرطی که ما مردم با چشمانی تیزبین و هوشیاری همیشگی این سیر را بنگریم و نظارتی دقیق کنیم. اما در راه نظارت برمسؤولان، ما رسانهایها وظیفهای سنگینتر از مردم داریم که باید همیشه آنها را در همه جا نمایندگی کنیم. به رسم همین وظیفه و در آغاز راه رئیسجمهور منتخب نکاتی به ذهنم رسید که شاید گفتنش کمکی باشد به حرکت موثر دولت «تدبیر و امید»؛ بهمن 91 مصاحبهای اختصاصی داشتم با دکتر حسن روحانی در قالب برنامه شناسنامه (که جمعه 31 خرداد و به دلیل پیروزی وی دوباره این برنامه از شبکه 3 سیما بازپخش شد). پس از مصاحبه، گپ و گفتی داشتم با آقای دکتر روحانی آن موقع و رئیسجمهور منتخب حال حاضر که تابهحال آن را رسانهای نکردهام. برخی از محورهای این گپ و گفت را مینویسم به عنوان دلنوشتهای برای دکترروحانی، منتخب ملت.
- آقای دکتر پس از مصاحبه فرمودید در این شرایط هرکس پا درعرصه ریاستجمهوری بگذارد کار فوقسنگینی را قبول کرده است و کارش خیلی سخت خواهد بود، پس میدانید کارچقدر سخت است؛ نکند در ادامه مسیرکم بیاورید و بگویید فکر نمیکردم اینقدرسخت باشد! مثل برخیها نگویید نگذاشتند و مثل برخیها.... خودتان فرمودید که فوقسنگین است.
- آقای دکتر در بخشی از گپ و گفتمان رسیدیم به حادثه تلخ یکشنبه سیاه مجلس و ماجرایی که میان 2 رئیس قوه پیش آمد. هم بنده حقیر و هم شما از ناراحتیها و افسوسهایمان گفتیم و شما خاطرهای نقل فرمودید...: «در دفتر نشسته بودم و از رادیو حوادث مجلس را گوش میدادم. خیلی ناراحت بودم به صورتی که کاملا میشد از چهره و صدایم آن را فهمید، یکی از دوستان در همین اثنا تماس گرفت و در همان ابتدا گفت... شما چرا اینقدر ناراحتید؟ شما که باید خوشحال باشید؟ گفتم... برای چه باید خوشحال باشم، آقا از این حادثه قطعا ناراحتند پس من هم باید مضاعف ناراحت باشم، دلیلی برای خوشحالی نیست...» آقای دکتر همین طور بمانید و البته اینگونه افراد را اگر دیدشان اصلاح نشده است و با راهنمایی و توصیه شما به مسیر درست رهنمون نشدهاند حتما از خودتان دورکنید یا لااقل مثل همیشه نگذارید برشما اثر بگذارند.
- رئیسجمهورمنتخب! به خاطرهای از شورایعالی امنیت ملی اشاره فرمودید؛ پس از تحویل دبیری شورا به آقای دکتر لاریجانی، گفتید: چون فکر میکردم رئیس شورا با من زاویه دارد و خیلی تمایلی به حضور من نیست کمتر به جلسات میرفتم. آقا فرمودند که چرا در جلسات شرکت نمیکنید؟ حتما شرکت کنید. من هم به سرعت تبعیت کردم اما به خاطر همان دلیل قبلی کمتر سخن میگفتم و نظر میدادم. خبر به رهبر معظم انقلاب رسید که فلانی در جلسات کم حرف است و نظری نمیدهد. حضرت آقا فرمودند که شما نماینده من هستید، چرا کم صحبت میکنید و نظر نمیدهید، حتما نظردهید. از آن روز به بعد تبعیت کردم و نظر میدادم.» آقای دکتر در ادامه مسیر در جایگاه ریاستجمهوری هم حتما اینگونه باشید. اینجا همانطور که گفتید بار فوقسنگین است، نکند برخیها... خیلی حواستان به این برخیها باشد.
- آقای دکتر همانجا هم در محضرتان شاگردی کردم و گفتم: چه خوب است مسؤولان ما حواسشان را چند برابر جمع کنند تا دوستنماها حلقهشان نکنند. آقای دکتر سخن دلنشین شما در روز مصاحبه مطبوعاتی خیلی امیدوارم کرد که تاکید فرمودید: «من از امروز رئیسجمهور همه مردم ایران هستم...» مراقب باشید حلقهتان نکنند برخی از این دوستنماها. دست آخر یادی کنم از صحبت یکی از مشاوران ارشد دکتر روحانی که در حاشیه یکی از مناظرات همکلام شدیم و من از مستند اول آقای روحانی به لحاظ تکنیکی تعریف کردم و البته ایرادی در جایگاه شاگردی گرفتم... «فکر نمیکنید دز آقای هاشمی آن زیاد بود». مشاور دکتر روحانی گفت: «ما با عکسهای مشترک زمان جنگ دکتر و آقای هاشمی که قبول دارم شاید زیاد بود میخواستیم تاکید کنیم ما هاشمی زمان جنگ را قبول داریم نه زمان سازندگی را». نکتهای بسیار مهم، مدل دوران سازندگی، رفتار دوران سازندگی، غرور دوران سازندگی به همانگونه برای مردم تلخ بود که افراطگراییهای زمان دولت اصلاحات و بیتدبیریهای دولت دهم. و اما نکته آخر که بسیار مهم است دولتها معمولا وقتی برسرکار میآیند با انتقاد و نگاه نقادانه خیلی کنار نمیآیند شاید در ظاهر کنار بیایند اما....
همانگونه که دستاندرکاران دولت تدبیر و امید به کمتر نقد شدن دولتهای نهم و دهم در رسانهها بویژه رسانه ملی نقد داشتند و مشکل اصلی کشور را کم نقد شدن این دولتها میدانستند (اگرچه رسانه ملی با تمام فشارهای پیدا و پنهان سعی کرد این کار را انجام دهد اما حتما کافی نبود) برخلاف دولت سازندگی و همچنین دولت دهم، از همین ابتدا از همان جایگاه اعتدال دست رسانههای مختلف و رسانه ملی را برای رصد دولت باز بگذارند تا بتوانیم در کنار هم هر روز رو به جلو حرکت کنیم و نقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم و خدای ناکرده در لاک غرور نرویم البته شنبه این هفته دکتر روحانی با سخنان خود در جمع مدیران رسانه ملی بسیار امیدوارمان کرد آنجا که گفت: «دولت و حکومتی که در حمایت مردم ریشه دارد و از حضور رایدهندگان مشروعیت مییابد، نه تنها از رسانه آزاد نمیهراسد بلکه از رسانه آزاد و قانونمند استحکام بیشتری میگیرد».
انشاءالله که چنین دیدی تا پایان دولت همراه جناب دکتر روحانی باشد و خدای ناکرده غرور یا برخی سختیهایی که حتما در مسیر خدمت بهوجود میآید این نگاه را تغییر ندهد. گفتم غرور، یاد خاطرهای افتادم از حسین مرعشی برادر همسر آقای هاشمیرفسنجانی.
در پایان مجلس ششم از او پرسیدم که چه توصیهای به مجلس هفتمیها داری؟ گفت:
« از غرور پرهیز کنند، آفت مرد غروره، ششمیها در دام غرور افتادند. مراقب باشند آنها در این دام نیفتند...».