کد خبر: ۱۴۵۱۹
زمان انتشار: ۱۷:۵۸     ۳۱ خرداد ۱۳۹۰
يك خاطره از مرحوم سید نورالدین حسینی شیرازی كه به شاه گفت:
به گزارش 598 به نقل از بولتن، مرحوم سید نورالدین حسینی شیرازی از مراجع بزرگ شیراز در سالهای نهضت نفت و قبل از آن است. ایشان همچنین «حزب برادران» را در شیراز تاسیس کردند که باعث اقدامات مهم و موثری در شیراز شد. سيد با توجه به شهرتی که داشت مورد توجه مرحوم آیت الله بروجردی و حضرت امام هم بود. اقدامات قاطع سيد نورالدين باعث شده بود در مواردی محمد رضا پهلوی شخصا خدمت ایشان رسیده و عرض ادب کند. او حتي با «نواب صفوی» هم در ارتباط بود و به گفته فرزندش در قبال ترورهای نواب صفوی مثل برخي از روحانيون از خود واکنش منفی نشان نداد. در ماجرای ترور حسین علا که گلوله یاران نواب به او اصابت نکرد، سراج به شیراز گریخت و با استقبال گرم سيد نورالدين رو به رو شد. زمانی هم که نواب تحت تعقیب بود خدمت ایشان رسید و در حضور نواب، دولتمردان را به حضور ­پذیرفت. ایشان نواب را در حمایت خود داشت و به او تضمین داده بود تا زمانی که نزد او هست کسی نتواند متعرض او شود. نواب مدتی در شیراز در خدمت ایشان بود و پس از مراجعت به تهران دستگیر شد و به فاصله اندکی اعدام شد.

مرحوم سید منیرالدین حسینی فرزند سید نورالدین ماجرای پس از شهادت نواب را اینگونه نقل می­کند:

«مرحوم والد بعد از شنیدن خبر اعدام نواب صفوی متاثر و عصبانی شدند. بعد از این ماجرا آقا سید نورالدین اعضای حزب را فراخواندند و خود بر فراز منبر رفتند. گفتنی است مرحوم والد عادتشان نبود که برای ختم کسی منبر بروند. از سوی دیگر برای مرحوم نواب در ایران مجلس عمومی برگزار نشد و اگر هم موردی بود خصوصی و در خفا بود. برای مثال در مشهد در منزل آقای شیخ غلامحسین ترک مجلسی برقرار گردید درحالی که در شیراز با مدیریت آقای ابوی مجلسی کاملا علنی و پر سر و صدا در مسجد وکیل برگزار شد که با استقبال گسترده­ای هم مواجه گردید.

مرحوم والد در مجلس یاد شده به دولت ایران به صورت شدید اللحنی حمله کردند و خطاب به آزموده که دادستان ارتش بود ابراز کردند: آقای آزموده نیامرزیده! آیا کارت به جایی رسیده است که سید اولاد پیغمبر را به بهانه واهی به قتل می­رسانی؟



بعد از مجلس باشکوه مسجد وکیل دو سناتور از طرف شاه به منزل والد در شیراز آمدند و با بیانی محترمانه ایشان را تهدید نمودند و گفتند: «چرا در ماجرای نواب دولت را زیر سوال بردید؟ فداییان اسلام در مسایل داخلی و خارجی دخالت غیر قانونی می کردند در حالیکه شما در مرامنامه خود مخالف هرج و مرج هستید.» مرحوم والد در پاسخ گفت: «پاسخ ایرادتان را امشب بیایید در مسجد بگیرید.» سناتورها اصرار کردند که همانجا از آقا نورالدین جواب بگیرند ولی ایشان نپذیرفتند و به مسجد حواله کردند. ظاهرا اینجا بود که سناتورها پدرم را به مرگ تهدید کردند که به نظر من در نهایت هم به این توطئه جامه عمل پوشانیدند.»

گویا پس از این ماجرا سید نورالدین بر منبر رفته با ذکر خاطره­ای از کودکی خود شاه را چنین خطاب قرار دادند:«آهای مردک من از شیر نترسیدم از اردشیر بترسم! ... در نظر نورالدین هیچ چیزی بهتر از مرگ نیست. من آرزوی مرگ در راه دین جدم را دارم.» ایشان پس از بیان این مطالب تند و قاطع فرمودند: «در دفاع از یک سید گفته می­شود که او نظم را رعایت نمی­کند. نظمی که از نظر دین ارزشی نداشته باشد برای ما محترم نیست.» بعد سه بار تکرار کردند: «قیام! قیام! قیام! من قیام را بر شما واجب می­دانم.»

پس از صحبت توفنده سید نورالدین در مسجد وکیل، طولی نکشید که پیشکار ایشان با سیگار مسموم شد. شش ماه بعد هم خود ایشان به همین مسمومیت دچار شدند و در 12 رجب فوت کردند. دو تن از پزشکان شیراز پس از بیست و چهار ساعت آثار سم سیانور را در ناخن ایشان تشخیص دادند.

تشییع بدن ایشان با صف سه کیلومتری از مردم همراه بود و مرحوم محلاتی هم در تشییع ایشان حاضر بود. مراسم چهلم ایشان با حضور حدود چهل هراز نفر در مسجد وکیل برگزار شد. حضرت امام نه تنها در ختم ایشان شرکت کردند بلکه گریسته بودند و فرموده بودند: «آن مرحوم استوانه ­ای بود که شکست.»

مرحوم آیت الله بروجردی هم از ایشان به عنوان «سدی در برابر کفار» یاد کرده بودند.

 

مجتبي شايسته‌نيا

منبع: خاطرات حجه الاسلام والمسلمین سید منیرالدین حسینی شیرازی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 112 تا

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۰:۰۶ - ۰۱ تير ۱۳۹۰
۰
۰
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها