رسالت/ مريم محمود زاده
قاچاق زنان، تجارت فحشا و نگاه ابزاري به
زن، غرب را تسخير كرده است. اقدامات غرب نه تنها به نفع زنان نبوده بلكه
نگرش آنها به ضرر زنان و جامعه بشري است.در مقوله زنان بايد با حالت
طلبكارانه با غرب روبه رو شويم و به آنها هجمه كنيم نه اينكه منتظر باشيم
آنها به حمله پرداخته و ما دفاع كنيم.
فمينيسم در غرب به منظور دفاع از زنان و
با شعار برابري مردان و زنان شكل گرفت اما بعد از گذشت چندين سال از ايجاد
اين جنبش ميبينيم امروز غرب در مقوله زنان به كجا رسيده است؛ برخي افراد
تصور ميكنند كه گروههايي خاص در داخل كشور وضعيت زنان را در غرب اسفناك
جلوه ميدهند اما محققان غربي به اين وضعيت معترند.
آيا در غرب شأن واقعي زن حفظ ميشود؟
اقدامات غرب نه تنها به نفع زنان نبوده بلكه نگرش آنها به ضرر زنان و
جامعه بشري است؛ تجارت فحشا و نگاه ابزاري به زنان، قاچاق زنان و دختران و
بحران خانواده هم اكنون مشكلات مشهود در غرب است.احقاق حقوق اقتصادي زنان
به صراحت در قرآن و در سوره نساء اشاره شده است؛ نفقهاي كه مرد به زن
ميپردازد جزء حقوق اقتصادي اوست همچنين فعاليت سياسي و حق رأي زنان در
صدر اسلام مشاهده ميشود.
حق اشتغال، از حقوق اساسي هر انساني است
كه درماده 23 اعلاميه جهاني حقوق بشر نيز بيان شده است؛ از نظر اسلام،
زنان نيز از حق انتخاب شغل برخوردارند؛ وقتي در آفرينش به يك موجود
استعداد و لياقت كاري داده شده است، اين به منزله سند و مدركي است كه وي
حق دارد استعداد خود را به فعليت برساند و منع كردن او از اين كار ظلم است.
هر چيزي كه سبب شود قواي طبيعي و خدادادي
انسان معطل و بياثر بماند، به زيان اجتماع است؛ عامل انساني بزرگترين
سرمايه اجتماع است؛ زن نيز انسان است و اجتماع بايد از كار و فعاليت اين
عامل و نيروي توليد او بهرهمند شود در اصولي از قانون اساسي ايران كه
برگرفته از تعاليم الهي اسلام است، بر حق انتخاب شغل افراد تأكيد شده است.
در ديگر قوانين ايران از جمله قانون مدني
و قانون كار، تسهيلات و قوانين خاصي براي اشتغال زنان در نظر گرفته شده
است، مرخصي زايمان و ممنوعيت كارهاي سخت و زيان آور از جمله اين تسهيلات
است؛ در قوانين ايران با توجه به منزلتي كه اسلام براي زن و جايگاه مهم وي
در خانواده قائل است، مقررات به گونهاي تنظيم شده كه به وظايف خطير و
ارزشمند مادري و همسري او، خدشهاي وارد نشود.
در كنوانسيون و قوانين اساسي كشورهاي غربي،
هر چند حق اشتغال زنان به رسميت شناخته شده است اما نكته حائز اهميت اين
است كه آنچه مباني فكري كنوانسيون و انديشه غربي را تشكيل ميدهد ،
اومانيسم (فردگرايي) است.
در اين ديدگاه به جنسيت انسان توجهي
نميشود، از اين رو نقشهاي ديگر زن از جمله مادري و همسري دستخوش فراموشي
ميشود بنابراين آنها خواستار برابري كامل در زمينه اشتغال هستند.
بايد توجه داشت اين ديدگاه، بزرگترين
لطمهها را به خود زنان وارد كرده است كه از جمله آنها ميتوان به افزايش
سختي كار براي زنان و از هم گسيختگي خانوادهها، اشاره كرد.
در دين اسلام ضمن پذيرفتن حق اشتغال زنان،
محدوديتهايي براي اشتغال آنها وجود دارد. اين محدوديتها كه به صلاح فرد
و جامعه است، ناشي از آن است كه در اسلام، به ويژگيهاي طبيعي و جسماني زن
و مرد بسيار توجه شده و تمامي وظايف، تكاليف و حقوق انسانها، بر اين مبنا
قرار داده شده است چرا كه وجود اين تفاوتهاي فطري، مقتضي تقسيم
مسئوليتها و وظايف است بنابراين ناديده گرفتن اين تفاوتهاي طبيعي، ظلم
در حق همه انسانها اعم از مرد و زن است.