تازهترین حرفهای سرمربی صبا درباره اتفاقات فوتبال ایران شاید کافی باشد تا صبا بر خلاف روزهای آرام گذشتهاش در صدر اخبار قرار گیرد؛ جایی که مایلی کهن، رویانیان را مورد انتقاد قرار داد و علی پروین را نیز از گزند حرفهایش در امان نگذاشت.
محمد مایلی کهن در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره وضعیت صبا در فصل نقل و انتقالات ، فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس صحبت کرد:
* در این روزهای پر سر و صدا، شما و صبا خیلی آرام و بیصدا کار میکنید.
- درست میگویید. میخواهیم بی سر و صدا برنامههایمان را پیش ببریم. خودم دلم میخواهد فکرم را معطوف به برنامههای تیم کنم. البته خوشبختانه صبا دارای مجموعهای بدون حاشیه است و از شخص مدیرعامل و رییس هیات مدیره، استاندار و مدیر کل وزارت ورزش و جوانان استان همه انسانهای شریفی هستند که کارهایشان را صادقانه پیش میبرند. همان طور که میدانید در بحران اقتصادی اخیر، کار کردن خیلی سخت است و افرادی که به عنوان مدیرعامل و هیات مدیره مشغول کارند باید تلاش زیادی برای جذب بودجه انجام دهند.
* پس با این وضعیت شما مثل بعضی باشگاهها نیستید که مشکلی برای جذب بازیکن نداشته باشید.
- باشگاه صبا هیچ موقع به دنبال سر و صدا نبوده و ما کارهایمان را در آرامش انجام میدهیم. امسال چند بازیکن خوبمان را از دست دادیم و در طرف مقابل چند بازیکن ارزنده هم گرفتیم. برای مثال بازیکنی مانند رضا عنایتی را گرفتیم؛ بازیکنی که تا قبل از کار کردن با او، شاید تصور دیگری داشته باشید، اما در 15 – 20 روزی که با هم هستیم و در اردوی سرعین هم در کنار هم زندگی کردیم، عنایتی یکی از بازیکنانی بود که با تمام وجود با تیم تمرین کرد. او خیلی خوب میتواند تیم را جمع کند و ما از بابت داشتن چنین بازیکنی خوشحال هستیم. مهربان را به عنوان یکی از دروازهبان خوب جذب کردیم و کیوان امرایی، محمود شفیعی و مهدی محمدی را نیز خریدیم.
* یعنی تمام انتظارات شما برآورده شده است؟
- دو، سه جوان که یکی، دو نفر از آنها تستی بودهاند را گرفتهایم. نیازمند و کهندل از این بازیکنان هستند. در مجموع از وضعیتی که به وجود آمده ناراضی نیستیم و خدا را شکر میکنیم. با این حال به دنبال یکی، دو بازیکن هستیم.
* شاید یکی از مشکلات صبا در این چند سال اخیر نداشتن بازیکن بومی بوده است. فوتبال ایران به یاد ندارد که در این چند سال بازیکنی از قم چهره شده باشد.
- ابتدا باید بگویم که فوتبال فرا مرزی است و همه جای ایران سرای من است. ما سعی میکنیم که بیشتر از نیروهای وطنی استفاده کنیم، مگر این که یک بازیکن بسیار خوب خارجی چشممان را بگیرد. متاسفانه ما در گهر بازیکنی خارجی داشتیم که متولد 1973 بود و با چهل سال سن در لیگ ایران فعالیت میکرد. او هفت – هشت سال سابقه حضور در فوتبال ایران را داشت، اما وقتی از او پرسیدم که چند گل زدهای گفت تعداد گلهایم را نمیدانم! به او گفتم چند پاس گل دادی که گفت 18 پاس گل و وقتی به او گفتم مهاجم آن تیم شما در آن فصل 18 گل زد پس با این وضع یعنی همه پاسهای گل را شما دادهای، حرفی برای گفتن نداشت. حالا این که چه دستهایی پشت پرده است تا یک بازیکن خارجی با 40 سال سن همچنان در لیگ ایران مشتری دارد، خدا میداند. یا ما یک بازیکن خارجی داشتیم که کف پایش مشکل کوچکی داشت، اما پنج ماه برای ما بازی نکرد. به او گفتم اگر رباط پایت هم پاره شده بود بعد این مدت باید بازی می کردی. به هر حال ما در زمینه جذب بازیکن، اولویت را به بازیکنان استان مقدس قم میدهیم و اگر بازیکنی در شرایط مساوی با شرایط شهرهای دیگر باشد اولویت با بازیکن قمی است. اما اگر بازیکنی هم سطح از قم پیدا نکردیم فکر نکنم عقل سلیم حکم کند تیم را از پنج تا 10 بازیکن بومی ببندم و آخر فصل تیم به دسته یک برود.
* در این چند ساله صبا تماشاگر آنچنانی نداشته است و این شاید یکی از مشکلات شما باشد.
- امیدوارم تماشاگران این فصل بیایند و از ما حمایت کنند، اما شاید یکی از مشکلات این باشد که مسافت ورزشگاه یادگار امام (ره) از مرکز شهر زیاد است و مردم با گرفتاریهایی که دارند کمتر میتوانند به ورزشگاه بیایند. اکثر استانهای ما با چنین مشکلی روبرو هستند و مردم از استادیومهایی استقبال میکنند که در نزدیکی شهر قرار دارند. قم دو ورزشگاه یادگار امام (ره) و شهید حیدریان را دارد که زمین چمن حیدریان مصنوعی است. ما نام دو ورزشگاه را به سازمان لیگ دادهایم تا شاید بر اساس نیازمان از ورزشگاه حیدریان هم استفاده کنیم.
* وقتی که قصد داشتید کار را در صبا شروع کنید، هدفگذاریتان چه بود؟
- واقعیت این است که یکی از اهرمهای یک مربی داشتن بازیکن زبده است. شما دیدید دوستان در فصل نقل و انتقالات چقدر شلوغ کردند، اما باشگاه ما باشگاهی نیست که وارد چنین قضایی شود. با این حال هدفگذاری ما این است که جزو شش تیم بالای جدول باشیم و همه تلاشمان را میکنیم واگر بالاتر از هدفگذاریمان باشیم خوشحالتر هم خواهیم شد.
* درباره فصل نقل و انتقالات هم صحبت کنید.
- به نظرم یکی از تیمهایی که تیمش را بینظیر بسته سپاهان است.
* درست میگویید این تیم بهترین بازیکنان لیگ را جذب کرده است.
- نمیشود گفت بهترینها را بلکه آنها باهوش کار کردند، آن هم به دلیل داشتن مدیرعامل قوی چون رحیمی است. سپاهان بازیکنان اصلیاش را حفظ کرده و در بخشهایی که ضعف داشته تلاش کرده مشکلاتش را برطرف کند. مثلا در خط دفاع که مشکلاتی داشت شجاع خلیل زاده را خریده است. در کنار شهاب گردان، رحمان احمدی را گرفته. یعقوب کریمی، قاسم دهنوی، علی حمودی و آرش افشین سایر خریدهای سپاهان بودهاند. آنها خیلی با هوش عمل کردهاند و شک ندارم که قهرمانی روی کاکل سپاهان میچرخد.
* فکر نمیکنید با این وضعیتی که اتفاق افتاده، فاصله بین تیمها زیاد میشود و سطح لیگ کاهش پیدا میکند؟
- نه این طور نیست. سپاهان عاقلانه عمل کرده است و تقریبا بیحاشیه کارهایش را پیش برده است. اکنون هم میبینید که در خارج از کشور اردو زدهاند. سپاهان هم ساختار مناسب دارد و هم مدیریت باهوشی. امسال هم فکر میکنم ورزشگاه "نقش جهان" تکمیل شود و وضعیت برای سپاهان بهتر خواهد شد.
* یکی از اتفاقاتی که افتاد، تاخیر در شروع لیگ بود.
- بله. همان طور که همه می دانند قرار بود لیگ از 21 تیر آغاز شود، اما به طور ناگهانی شروع لیگ دو هفته به تاخیر افتاد و این خیلی بد است. در ابتدا پیش از سه بازی تیم ملی اعلام شد که دوستان از جمله دبیر کل فدراسیون، سرپرست سازمان لیگ و کیروش در نشستی، خرد جمعی به خرج دادهاند و با در نظر گرفتن سه حالت صعود مستقیم ، حضور در پلیآف یا حذف از رقابتهای انتخابی جام جهانی برای لیگ برنامهریزی کردهاند و تحت هر شرایطی لیگ از 21 تیر شروع میشود. شما به من بگویید که چه میشود این برنامهریزی یک شبه تغییر میکند و لیگ به تاخیر میافتد. میگویند کیروش به بازیکنان ملی گفته باید دو هفته استراحت کنند. میخواهم بدانم که این مساله چه ارتباطی به کیروش دارد؟ در کجای دنیا یک مربی برای بازیکنان تیمهای باشگاهی تعیین تکلیف میکند؟ اگر من به کیروش بگویم بازیکنان من نباید با تیم ملی تمرین کنند و فقط باید در بازیهای تیم ملی حضور داشته باشند، آیا او میپذیرد؟
* شاید او به خاطر این که بازیکنان مصدوم نشوند چنین پیشنهادی داده است.
- اگر بر اساس شاید و باید حرف میزنیم پس نباید بگوییم حتما و تحت هر شرایطی لیگ از 21 تیر شروع میشود. مشکل ما این است که آقایان خودشان را زیر سوال میبرند. آنها خودشان میگویند برای سه حالت برنامهریزی کردهاند و زمان شروع لیگ تحت هیچ شرایطی تغییر نمیکند، اما خودشان با کمی فشار حرفهایشان را زیر سوال میبرند. البته در اینجا باید به تیم ملی والیبال و ولاسکو هم تبریک بگویم. روزی که تیم ملی والیبال به روسیه باخت همه گفتند که این تیم خوب بازی کرده است. این نشان میدهد که مردم ما رشتههای ورزشی را به خوبی میشناسند. درباره تیم ملی فوتبال هم همه از صعود تیم ملی خوشحال شدیم. اما واقعیت این است که در سالهای اخیر تیم ملی خوب بازی نکرده است. میگویند مقتدرانه صعود کردهایم. بله! درست است، اما در فوتبال بر اساس شانس هم میشود نتیجه گرفت. در این سه بازی آخر که خدا خیلی تیم ملی ما را دوست داشت با یک مساوی به پلیآف میرفتیم و با یک باخت حذف میشدیم. اگر در بازی آخر برابر کره یک نفر توانست چهار پاس خوب به من نشان دهد، من به او جایزه میدهم. از آن طرف میبینیم که والیبال ما خودش را به خوبی نشان داده است. وقتی نادی به هر دلیلی جایی در تیم ملی پیدا نمیکند و فرهاد قائمی مصدوم میشود، ولاسکو بازیکنانی مانند تشکری و داودی را رو میکند و این نشان میدهد که انگیزه های زیادی در والیبال ایران به وجود آمده است.
* البته خیلیها میگویند نتیجهای که امروز در والیبال به دست آمده حاصل ثبات مدیریت است.
- از شما میپرسم چرا این ثبات مدیریت در فوتبال نباید به وجود بیاید؟
* شاید به خاطر این که کرسی فدراسیون فوتبال بیش از حد سیاسی است.
- من یک بار گفته بودم همه کرسیهای ورزش سیاسی است و فوتبال سیاسیتر. در همه جای دنیا کرسیهای ریاست فدراسیون فوتبال سیاسی هستند و تنها فرقشان این است که سیاسیون کشورهای دیگر با تدبیر عمل میکنند. شما مطمئن باشید کامرون بر روی رییس فدراسیون فوتبال انگلیس نظر دارد. منتهی کاری که آنها میکنند با ما یک تفاوت بزرگ دارد. آنها از چند ماه پیش از برگزاری مجمع شرایط مدیران مختلف را بررسی میکنند و چند مدیر گردن کلفت را پس از انتخاب به مجمع میفرستند و وقتی هر کدام از آنها رای اکثریت را به دست آورد از او حمایت میکنند. اکنون در بیشتر کشورها بحران اقتصادی وجود دارد و دولتها کاری میکنند که دیگر فوتبال مشکلی اضافه بر مشکلات روزمره آنها نشود. اما برای ما این طور نیست. نزدیک انتخابات که میشود کسی را انتخاب میکنیم که نه او ما را میشناسد و نه این که آن فرد شناختی از جامعه فوتبال دارد.
میخواهم یک سوال از شما بپرسم. به قبل از انقلاب کاری ندارم، اما بعد از انقلاب کدام مدیرعامل پرسپولیس توسط مردم انتخاب شده است؟ مطمئنا هیچ کدام از آنها توسط مردم انتخاب نشدهاند اما تا میخواهند آقایان را بردارند میگویند این اقدام سیاسی است. میخواهم بدانم رویانیان را چه کسی انتخاب کرده است؟ آیا به غیر از این بوده که عباسی به عنوان وزیر ورزش او را انتخاب کرده؟ مگر عباسی جزوی از دولت نیست؟ چرا وقتی عباسی او را انتخاب کرد کارش سیاسی نبود، حالا که میخواهد او را بردارد کارش سیاسی است؟ من که میفهمم واقعا چه لمپنیسمی وجود دارد! آقایان چطور به فوتبال وصل شدهاند که نمیتوانند آن را رها کنند؟ (با خنده) حتما همه بنرها و تراکتها خودجوش بوده است! آقایان چطور تا چند وقت پیش به هم توهین میکردند و حالا که منافعشان به هم گره خورده است از هم حمایت میکنند؟
در افتضاحاتی که پرسپولیس بر جای گذاشته ردپای شما هم دیده میشود، اما الان به گونهای رفتار میشود که "کی بود، کی بود، من نبودم". الان هم دوباره بهانه کردهاند و از پیشکسوتان حرف میزنند، در حالی که واقعیت این است، پرسپولیس تنها یک پیشکسوت دارد. اگر منافعش تامین باشد، همه چیز خوب است، اما اگر منافعش به خطر بیفتد همه چیز بد میشود. بروید ببینید آقایان در این سالها چقدر از پرسپولیس پول گرفتهاند؟ آنها سیرمانی ندارند و از آن طرف پیشکسوتی مانند مجتبی محرمی آه ندارد که با ناله سودا کند. مشکل ما این است که یک مدیر میآید زیر قرارداد بازیکن مینویسد که اگر من رفتم تو هم بازیکن آزاد میشوی. دعوا در فوتبال ایران بر سر منافع است. سر منافع شخصی است. اگر آنها یک قدم برای پرسپولیس بردارند من دستشان را میبوسم، اما از روز اول غیر واقع حرف زدند. از همان اول که در برنامه «90» حاج رضایی را محصص خطاب کردند و بعدا توجیه کردند که من گفتهام "مهندس" آنها همین رفتار را داشتهاند. تا صبح میشود درباره این موضوعها حرف زد. همین شده که فوتبال ما عقب رفته است و متاسفانه کسی جرات گفتن واقعیات را ندارد. در فوتبال ما استعدادهای زیادی وجود دارد و نوع نگاهی که در فوتبال هست در هیچ رشته دیگری نیست.
والیبال ما، ایتالیا را در خاک خودش برد و همه ایران خوشحال شدند، اما میخواهم بدانم آیا کسی بود که به خیابان برود و به خاطر این پیروزی بزرگ شادی کند؟ یا در المپیک قبلی کشتی فرنگی ایران شاهکار کرد و با سه مدال طلا، کشتی فرنگی ایران را قهرمان المپیک کرد، اما آیا شما یک بوق ماشین را شنیدید که به خاطر این پیروزی بزرگ به صدا در آمده باشد؟ فوتبال یک ابر ورزش است و طبعا در میان این همه علاقمند میتوان استعدادهای زیادی را پیدا کرد، اما چون همه به فکر منافع خودشان هستند، فوتبال به این وضع رسیده است. امیدوارم دولت جدید فریب این شلوغکاریها را نخورد. فریب این را نخورد که چهار نفر پلاکارد دستشان گرفتهاند و از یک نفر حمایت میکنند. شما شک نکنید اکثر قریب به اتفاق کسانی که پلاکارد دستشان گرفتند و از یک نفر حمایت کردند هدفدار آمده بودند و اگر بررسی کنید میبینید که قریب به اتفاق آنها سبیلشان چرب شده است.
* شاید این حرفها هزینههای زیادی را برای شما در طول فصل به وجود بیاورد.
- سعی میکنم این حرفها اولین و آخرین صحبتهایم درباره این موضوعات باشد. اما من نمیتوانم منافع مردم و کشورم را در نظر نگیرم. حرفهایم را زده و باز هم خواهم زد. حرف، حرف میآورد. دیدم علی آبادی چند روز پیش مصاحبهای کرد و گفت که تیم ملی فوتبال ما جوان است. من میخواهم این را بپرسم که علی آبادی از چه چیزی حرف میزند؟ میانگین تیمی که داخل زمین میرود بالای 30 سال است. آنها زحمت کشیدهاند تا تیم ملی به جام جهانی صعود کند، اما چرا علی آبادی حرفهایی را میزند که با واقعیت جور در نمیآید. یا اخیرا دیدم که مهرعلیزاده دوباره دراباره ورزش صحبت کرده است، اما اگر آقایان فراموش کردهاند ما از یاد نبردهایم که چگونه تغییر اساسنامه فدراسیونها و دادن این اختیار به رییس وقت سازمان که می توانست روسای فدراسیونها را برکنار کند، چه لطماتی را به ورزش ایران زد. من تردیدی ندارم که هاشمی طبا و فائقی بهترین مدیران ورزش ایران بعد از انقلاب بودند، اما با همین تغییر اساسنامه که با دستور مهرعلیزاده اتفاق افتاد، ما عضویت در IOC را که بالاترین پست ورزش است را با برکناری هاشمیطبا از دست دادیم. البته هاشمی طبا هم مثل هر انسان دیگری ایراد دارد، اما بهتر از همه مدیران بعد از انقلاب بود. البته دیدم که او درباره تیم ملی فوتبال اظهار نظر کرده است. درست است که خدا به تیم ملی در بازی مقابل استرالیا لطف داشت، اما خودمان هم خوب بازی کردیم، اما در رقابتهای انتخابی اخیر به قول علی کریمی خدا تیم ملی را بغل کرد و این تیم را بوسید و من مطمئنم اگر بخواهیم با این وضعیت به جام جهانی برویم مشکلات زیادی خواهیم داشت و نرفته باز خواهیم گشت. آن هم در شرایطی که امکانات بینظیری در اختیار کارلوس کیروش قرار گرفته است . شما کجا به یاد دارید که با وجود بحران اقتصادی، تیم ملی یک هفته زودتر به کره برود. هر چند که این کار اقدام درستی بود یا این که تیم یک هفته به دوبی رفت که البته این کار تصمیم نادرستی بود. به هر حال همه ما از صعود تیم ملی خوشحالیم، اما نباید چشممان را بر روی واقعیت ببندیم و با این وضعیت به جام جهانی برویم.