کلیدخوردن فازجدیدی از تخریب‌ها علیه علامه مصباح در رسانه های زنجیره ای +سند

598 به نقل از صابرنیوز: انتخابات 92 در تاریخ ماند. مشاکرت گسترده مردمی در انتخابات هم همین طور. در صحنه سیاسی اصولگرایان رأی نیاوردند و فردی که مورد حمایت اصلاح طلبان بود (ولی خودش اصلاح طلب نبود) رأی آورد. تقصیرها فی الفور به گردن یکی نشدن نامزد اصولگرایان انداخته شد و به دست خود اصولگرایان، "اصولگرایی" به مسلخ برده شد. چرا؟ چون در حد یک جریان سیاسی ساده با گفتمان متعالی انقلاب برخورد شد. چون 8 سال علی رغم حاکم بودن این جریان در اغلب مناصب کشوری، اختلاف و تشتت میان مسئولان علی الظاهر اصولگرا بود که نمود بیرونی داشت، نه "اصول گرایی"!

 

اصولگرایان از همان روزی که به جای عمل به تکلیف و انتخاب "اصلح" تن به "صالح مقبول دادند، خود را در ورطه عقب نشینی کشاندند و سیر سقوط خود را رقم زدند که البته هنوز قابل جبران است و برای عروج دیر نشده است. مگر ادعای اصولگرایی این نبود که گفتمان امام و رهبری و انقلاب است؟ آیا انقلاب باید به سمت پیشرفت برود یا نه؟ گفتمان رهبر معظم انقلاب چه بود؟ انتخاب اصلح یا صالح مقبول؟

 

این روزها هم البته تحلیل های رسانه های اصولگرا و اصلاح طلب خنده دار می نماید. اصولگراها روی این موضوع تکیه می کنند که رئیس جمهور منتخب متعلق به گفتمان اعتدال است و اصلاح طلب نیست، اصلاح طلبان می گویند اصولگراها لطفا مصادره نکنند! جزای تنزل از آرمان های انقلاب و عدم نگاه به افق های بالاتر و عدم پیشروی و ... همین شماتت رقیب است که همین چهارسال پیش قرابت خود را با دشمن نشان داد.

 

اما در این بین فقط یک نفر بود که علم عمل به تکلیف را برداشت و فریاد زد که تکلیف انتخاب اصلح است. همو بود که مردانه وارد میدان عمل به تکلیف شد و دید که "و ما توفیقی الا بالله". همو بود که عماروار به صحنه معرفی و حمایت از اصلح آمد و مصداقی شد بر "ولا یخافون لومة لائم". علامه بصیر، مصباح یزدی بود که چه در دوران مبارزات انقلاب، چه در دوران جنگ، چه در دوران بعد از جنگ و اصلاحات و چه در دولت نهم و دهم، عقبه تئوریک نظام شد و مقابل کژی ها و انحرافات تئوریک ایستاد و تا بدانجا پیش رفت که مقام عظمای ولایت درباره اش فرمود به معنای واقعی کلمه بصیر.

 

دیروز و در پی سخنرانی بسیار مهم و روشنگرانه و امیدبخش علامه مصباح پیرامون انتخابات و نتیجه حاصله از آن، روزنامه جمهوری اسلامی که مدیر مسئول آن، مسیح مهاجری از چهره های نزدیک به هاشمی رفسنجانی است، تحت عنوان "چند پرسش از آیت الله مصباح یزدی" سؤالاتی پیرامون سوابق مبارزاتی علامه و برخی موضع گیری های با لحنی ناپسند درج کرد که به شدت مورد استقبال رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب قرار گرفت.

 

 

 

 

از طرفی دیگر نیز، کریمی اصفهانی، دبیرکل جامعه اصناف و بازار(!) در مصاحبه با ایلنا عنوان کرده بود که "آیت الله مصباح یزدی اختلاف با علما را کنار بگذارد". حال چه سنخیتی است میان دبیرکل جامعه اصناف و بازار با نصیحت علامه مصباح، الله اعلم!

 

 

 

چندی پیش نیز غرویان، از افراد اخراج شده از مرسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) تحت مدیریت علامه مصباح یزدی، در گفت و گو با ماه نامه نسیم بیداری ادعا کرده بود که در این مؤسسه با طلاب برخورد غیر اخلاقی می شود.

 

 

 

امروز نیز همگام با این روند تخریب که علی الخصوص بعد از انتخابات و رأی نیاوردن گزینه مد نظر علامه مصباح شدت گرفته است، روزنامه های زنجیره ای آرمان، آفتاب و بهار به پوشش ویژه هرکدام از این سه خوراک رسانه ای در جهت تخریب علامه مصباح یزدی و جبهه پایداری پرداختند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تمام مطالب مطروحه در این نوشتجات، پاسخ های مستدل و محکمی دارد که بسیاری از آن ها را شخص علامه مصباح در تبیین هایی که چه قبل و چه بعد از انتخابات و چه سال ها قبل درباره عمل به وظیفه و تکلیف شرعی و اینکه ما باید به تکلیف خود عمل کنیم و نتیجه را به خدا بساریم و به هرچه او مقدر کرد راضی باشیم، پاسخ گفته اند. البته این رسانه ها بنا به آنچه طبق فلسفه علم لیبرال آموخته اند، این اخبار را با ضریب بالا پوشش می دهند و شبهات بزرگی را القا می کنند و با تکرار آن به مردم این دروغ ها را به جای حقیقت غالب می کنند.

 

اما این روند زنجیره ای تخریب علیه ایشان، آن هم به این شدت و حدت و با عنایت به روی کار آمدن دولتی جدید، متأسفانه طلیعه هایی است از بازگشت تخریب ها علیه ایشان در دوره اصلاحات و افراط. آن هجمه ها در آن دوران واکنش مستقیم امام خامنه ای را در پی داشت و ایشان فرمودند: "این هجوم تبلیغاتی را که به شخصیت های برجسته، به انسان های والا و با اخلاق برجسته می کنند، اینها همه اش نشان دهنده اهداف و نیات دشمن است. یک نفر مثل جناب آقای مصباح که حقیقتا این شخصیت عزیز جزو شخصیت هایی است که همه دلسوزان اسلام و معارف اسلامی از اعماق دل بایستی قدردان و سپاسگزار این مرد عزیز باشند، مورد هجوم تبلیغاتی قرار می گیرند... حرف رسا و نافذ، منطق قوی و مستحکم هر جایی که باشد، آنجا را دشمن زود تشخیص می دهد، چون حسابگر است. دشمن آنجا را خوب می شناسد و به مقابله اش می آید. با مرحوم شهید مطهری هم همین جوری برخورد کردند."

 

حال این اتفاق امروز نیز در حال تکرار است، با این تفاوت که دیگر بعد از فتنه 88 حرف های ضد دین امثال سروش خریدار ندارد و زاییده های آن تفکرات الحادی که می بینند جبهه پایداری (به عنوان ثمره درس ها و بصیرت های علامه مصباح) و شخص علامه در آینده قطعاً جلو انحرافات آن ها خواهند ایستاد، امروز به بهانه عمل به تکلیف توسط ایشان و شکست ظاهری در انتخابات (که به خاطر انجام ویفه شرعی در حقیقت پیروزی است) اینگونه علامه بصیر انقلابی را مورد هجمه قرار می دهند و با شبهه افکنی سعی در تخریب چهره مطهری زمان و پر کننده خلأ علامه طباطبایی ها و شهید مطهری ها در عصر ما دارند.