حجتالاسلام محمدصابر جعفری، قائم مقام بنیاد مهدویت کشور در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم بیداری اسلامی را برشی از فرهنگ مهدویت دانست.
حجتالاسلام جعفری در پاسخ به این سوال که فرهنگ موجود در جامعه ما با فرهنگ ظهور چه تفاوتهایی دارد و بایستهها و ناشایستهها در این مسیر چیست، گفت: برای پاسخ به این سوال باید ابتدا فرهنگ ظهور را تعریف کنیم و بعد مطابق با تعریف ارائه شده تصمیم بگیریم؛ آیاتی از قرآن، کلیات جامعه ظهور را برای ما ترسیم کردهاند؛ جامعه ظهور جامعهای است که به جای خوف، امنیت بر آن حاکم است. این امنیت در بالاترین رتبه، امنیت فکری، امنیت اعتقادی، آرامش روحی و روانی را دربردارد. امنیت اجتماعی نیز در این زمره محسوب میشود که عملی شدن آن، در گرو عدم وجود ظلم است. تحقق این امنیتها منوط به حفظ احترام، پذیرش هویتها و سلیقههای معقول افراد است. قرآن جلوه دیگری از جامعه ظهور را اینگونه مطرح میکند که این جامعه دارای یک نوع مکنتی میشود و قدرتی به دست میآورد که همه مسائل و امور را در اختیار میگیرد یعنی استعدادها و ظرفیتها را به شکوفایی میرساند. ظهور و بروز استعدادها از یک طرف؛ تحقق دین مد نظر الهی و دسترسی مردم به آن نیز جلوه دیگری از جامعه ظهور است. در این جامعه همگان به رشد و تعالی میرسند. منظور از مکنت در جامعه ظهور؛ مکنتی است که دین ِ مورد رضایت الهی را محقق کند.
حجتالاسلام جعفری در ادامه سخنان خود افزود: گاهی سلیقههای غلط و هوی و هوسها بر جامعه غلبه پیدا میکند و وقتی اینطور باشد مسلماً قدرت با کسانی است که زور بیشتری دارند و حکم فرعونی و جنگلی با خود میآورند. دوران ظهور اینگونه نخواهد بود و سلیقههایی محترم شمرده شده و معیار قرار میگیرد که هوی و هوس اساس آن نباشد. اینها بخشی از فضای ظهور است.
قائم مقام بنیاد مهدویت کشور با بیان اینکه با تصور جامعه ظهور و ارائه تعاریفی کلی از آن، باید بررسی کرد که جامعه کنونی ما در کجا قرار دارد، تصریح کرد: باید بررسی کرد و دید که به طور کلی در دوران غیبت ما چقدر با آینده زیبای ظهور فاصله داریم البته این به آن معنا نیست که همه آینده را ترسیم کردهایم. حرکتها و تلاشهایی تا به اینجا اتفاق افتاده است مثلاً وقوع انقلاب اسلامی تعریفی را برای بشریت ارائه کرد که به سمت استقلال و آزادی برود که بخشی از آن هم ، آزادی اجتماعی، سیاسی، اندیشهای و فکری است. تلاشهایی صورت گرفته است اما با ایدهآل اصلی هنور فاصله داریم و جامعه در دوران غیبت باید تلاش کند تا به سمت ظهور حرکت کند و آینده روشن را به عنوان الگوی رفتاری خویش قرار دهد.
ارتباط پدیدههای تشیع -عاشورا، غدیر و ظهور- با یکدیگر
وی با توجه اینکه عاشورا، غدیر و ظهور سه پدیده مهم تشیع است، ارتباط این سه پدیده را اینگونه ارزیابی کرد و گفت: وعده خدا در ظهور این است که دین مورد رضایت خداوند برای مردم محقق شود وقتی در قرآن دنبال این کلید واژه میگردیم در آیهای میبینیم که غدیر در آن آمده است. دین مورد رضایت چه دینی است، دینی است که متولی و راهبر مومنان، ولی خدا باشد یعنی همان چیزی که روز غدیر اتفاق افتاد. رابطه ظهور و غدیر آن است که ولایت و تحقق جامعه موعود، بدون رهبری و مدیریت معصوم امکان ندارد لذا در دوران غیبت بر اساس توجه به این مورد باید به سمتی حرکت کنیم که فهم بهتر سخن معصوم محقق شود.
«غدیر»؛ بُعد معرفتی و «عاشورا» بُعد عملی وظایف منتظر است
حجتالاسلام جعفری در ادامه سخنان خود درمورد واقعه عاشورا اظهار کرد: همگی میدانیم در واقعه عاشورا جامعه نسبت به ولی زمان خویش کوتاهی و بخش اندکی از آن، امام حسین(ع) را همراهی کردند. یاران امام یا به شهادت رسیدند و یا به اسارت رفتند. این اتفاق با ظهور گره میخورد. جامعه باید با ولی خدا تکلیف خود را معلوم کند و عاشورا یک تابلو است که جامعه نگاه کند و وظایف خود را نسبت به ولی خدا شناخته و آنها را حو احسن انجام دهد. غدیر بعد معرفتی وظایف منتظر را و عاشورا بعد عملی آن را روشن میکند.
قائم مقام بنیاد مهدویت کشور با توجه به جاهلیت اولی و ثانی که در قرآن و روایات وجود دارد و گفته شده است که پیامبر برای جاهلیت اول و حضرت مهدی(عج) برای نجات امت از جاهلیت دوم میآیند، توضیح داد: در جاهیلیت اول؛ جامعه سر در گم است و نمیداند راه کجاست و چه باید بکند؛ در جاهلیت دوم هم همینطور است و جامعه سردرگم است در روایات وجود دارد که برخی میگویند ما نیازی به اهل بیت نداریم یا برخی امام عصر را از دنیا رفته میدانند. اگر جامعه مسیر خود را با امام زماناش هماهنگ نکند دچار مسیری غیر از اهل بیت میشود. جامعه کنونی دچار همان جاهلیت است.
وی در ادامه توضیحات خود افزود: در جاهلیت اولی بت سنگین پرستش میشود در جاهلیت ثانی نیز همان بتپرستیها وجود دارد و انسانهای دارای اطلاعات ِ مدعی ِ مدرن؛ اسیر هوسها و خودپرستی میشوند و با وجود همه تکنولوژی دچار انواع نا آگاهی هستند. احساس استقلال میکنند و این نوع، از جاهلیت اول سختتر است. در جاهلیت اول مردم ناآگاه اما لجوج بودند در جاهلیت دوم مردم لجوجاند اما کاملا ناآگاهیهای خود را استدلال میکنند و برایشان توجیه میتراشند. در عصر جاهلیت مدرن جامعه نه تنها دچار انحراف است بلکه آن انحراف را نهادینه کرده و مسیر انحرافی خود را مستدل قرار داده و کار امام زمان(ع) مشکلتر شده است.
جایگاه بیداری اسلامی در شکلگیری فرهنگ مهدویت
حجتالاسلام جعفری در پایان این گفتوگو نقش بیداری اسلامی را در فرهنگ مهدویت ارزیابی کرد و گفت: مردم در بیداری اسلامی میدانند چه «نمیخواهند»؛ میدانند نظام سلطه، مفاسد غرب، زورگویی و دیکتاتوری را نمیخواهند؛ این «نخواستن» روشن است اما مشکل اینجا است که «میخواهند» را نمیدانند؛ آگاهی کامل از اینکه دقیقاً چه چیز میخواهند در دست نیست. به طور کلی معلوم است اما مصداقی روشن نشده است. برای مثال مردم بعد از بنیامیه خسته بودند میدانستند آن را نمیخواهند اما نمیدانستند چه چیز را به جای آن باید بگذارند برای همین دور ابومسلم خراسانی جمع شدند و به انحراف رفتند. این بخش دوم یعنی روشن شدن «خواستهها» کار جمهوری اسلامی و رسانه است. «نخواستنها» بُعدی از فرهنگ مهدویت است که میان مردم شایع شده است و همین که مردم در این عصر به میزان مشخصی از آگاهی رسیدهاند که بدانند وجود چه مواردی به ضرر امت اسلام است جای خوشحالی و موفقیت است.