کد خبر: ۱۴۱۷۰۹
زمان انتشار: ۱۴:۵۸     ۲۸ خرداد ۱۳۹۲
آنقدر فرزندان شهیدی هستند که به این فکر می کنند کاش جای همان یک خبرنگار بودند تا درد دلهایشان را به رئیس جمهور می گفتند تا بجای دست زدن برایش اشک بریزند چرا که در دل دست زدن ندارد اندیشدن و اشک ریختن می طلبد.

به گزارش 598 به نقل از شهدای ایران؛ نخستین نشست خبری حسن روحانی رئیس جمهور منتخب روز گذشته با حضور خیل عظیمی از خبرنگاران داخلی، خارجی و اعضای ستاد مرکزی وی و جمعی از اصحاب قدرت که احتمال حضورشان در کابینه شیخ می رود برگزار شد.


این نشست خبری حواشی بسیار زیادی داشت که مهمترین آنها سوالات بعضاً  معنا دار خبرنگاران رسانه های مختلف بود. از کنار هم قرار گرفتن نام روزنامه شرق و کیهان و سوالات ورزشی که نماینده روزنامه کیهان پرسد تا درد و دل برخی خبرنگاران با روحانی و کلیدهایی که قرار است قفل ها را بگشاید.


اما نکته حائز اهمیت در این نشست خبری که چشم دنیا را به خود خیره کرده بود و حتی از مناظره های انتخاباتی رسانه ملی نیز جذاب تر بود، این است که هیچ کلیدی برای بازگشایی قفل های جامعه ایثارگری معرفی نشد.


دکتر حسن روحانی که هنوز نمی توان وی را اصلاح طلب یا میانه رو نامید؛ نه در برنامه های تبلیغاتی و مناظرات تلویزیونی از کلید مشکلات جامعه ایثارگری رونمایی کرد و نه حتی در نخستین و مهمترین نشست خبری خود سخنی از دغدغه های جانبازان و ایثارگران که کم از مشکلات اقتصادی، بیکاری و حتی هسته ای کشور ندارد به زبان آورد.


حال باید پرسید که آیا روحانی و یارانش تمایلی به پرداختن به حوزه ایثار و شهادت ندارند که البته آنگونه که در ظواهر مستندهای تبلیغاتی وی مشهود بود بعید به نظر می رسد.


اما رسانه ها نیز که بیشترشان سرمایه های نظام را یادشان رفته و دنبال چپ و راست می دوند در هیاهوی سالن نشست خبری یادشان رفت  بپرسند شیخ میانه رو اصلاحات برای حل مشکلات جانبازان و خانواده شهدا چه می کند؟ آیا همچنان شهدا اسطوره اند و جانبازان کلیشه؟ آیا برای همایش ها بزرگند و برای تخت های بیمارستان پر هزینه؟

یادشان رفت بگویند همانطور که فرصت پیدا کرده اند که برای یک انجمن صنفی گلایه کرده و نیاز به همدردی دارند، آنقدر زیادند جانبازانی که درد دارند ولی همدردی برای تاول هایش پیدا نکرده اند و آنقدر فرزندان شهیدی هستند که به این فکر می کنند کاش جای همان یک خبرنگار بودند تا درد دل هایشان را به رئیس جمهور می گفتند تا بجای دست زدن برایش اشک بریزند چرا که در دل دست زدن ندارد اندیشدن  و اشک ریختن می طلبد.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها