حماسه حضور دشمنشکن ملت ايران در انتخابات در شرايطي رقم خورد که سردمداران
جبهه استکبار وگروههاي اپوزيسيون همسو با آنها تا آخرين روز عليه اين انتخابات
سياهنمايي کرده و درصدد از رونق انداختن آن بودند.
مقامات آمريکايي، انگليسي و
کانادايي از جمله چهرههاي غربي بودند که به ويژه طي يک ماه اخير عليالدوام مدعي
شده بودند انتخابات ايران آزاد و سالم و عادلانه و رقابتي نيست و آن را به مشروعيت
نميشناسند. به گزارش العربيه آخرين بار نيز جان کري چهارشنبه گذشته مدعي شد با
توجه به رد صلاحيت نامزدها، ما انتخابات ايران را آزاد و سالم نميدانيم و پذيرش
چنين ادعايي بسيار سخت است.
همزمان و در حالي که طيفي گسترده از گروههاي ضد
انقلاب به تحريم انتخابات پرداخته بودند، شبکه رسانهاي ضد انقلاب سياهنمايي خود
عليه انتخابات را شدت بخشيد. به عنوان مثال ارگان گروهک اتحاد جمهوريخواهان روز
چهارشنبه در تحليلي تصريح کرد حاکميت روز جمعه حماسه ميخواهد و ما راي نميدهيم.
ما با راي ندادن خود از موجوديت اپوزيسيون دفاع ميکنيم. ما نميتوانيم به يکي از
اين 6 نفر که بهترينشان، کليددار شوراي امنيت ملي حکومت بوده، راي دهيم.
اخبار
روز همچنين نوشته بود: رژيم هر چهار سال يکبار انتصاباتي تصنعي را مهندسي ميکند و
متأسفانه برخي از نيروها نيز به خيال روزنه، در سياه چاله ميافتند و خواسته رژيم
را تکميل ميکنند. در اين انتخابات هيچ دگرانديشي اجازه شرکت ندارد. افتادن در دام
انتخابات مهندسي شده، نشان از استيصال طيفي از اپوزيسيون دارد. حافظه تاريخي درباره
اکبر رفسنجاني مخدوش نشده است. چطور يک شبه از او و نامزدش حر رياحي ساخته ميشود؟
به راستي چرا برخي نيروهاي مستأصل و از تاريخ درس نگرفته، به استقبال فرمان
]آيتالله[خامنهاي براي خلق حماسه پيش ميروند؟ راستي کارشان به کجا کشيده است؟
چرا بايد از عنصر منفوري که در سخنرانيهايش جنبش دانشجويي سال 78 ]آشوبگران تير
ماه[ را اراذل و اوباش خواند، حمايت کرد؟ به کجا ميرويم و تا کي بايد خود را
سردرگم سازيم؟ اگر ناتوان از امحاء و سرنگوني رژيم هستيم آيا بايد به دامن رژيم و
نيروهاي آن پناه ببريم؟
ارگان گروهک اتحاد جمهوريخواهان که از ترکيب چند گروهک
منحله تشکيل شده تصريح کرده بود: اين انتخابات انتخابات ما نيست. ما در انتخابات
مهندسي شرکت نميکنيم راي نميدهيم و مردم را دعوت به تحريم ميکنيم. در طول چند
ماه مطالبه آزادي زندانيان و موسوي و کروبي و تغيير شرايط انتخابات، تا حد ناديده
گرفتن اتفاق سال 88 تنازل کرد و مدعي انتخاب بين بدتر و بدتر شديم!
اخبار روز در
ادامه نوشت: روانشناسي استيصال را ميشود فهميد اما تمکين به آن را نه!
از سوي
ديگر وبسايت بيبيسي فارسي در تحليل مفصلي تصريح کرد مخالفان با شرکت در انتخابات،
از موسوي و کروبي و ادعاي تقلب عبور کردهاند. بيبيسي ميافزايد: صرف رأي دادن و
مشارکت در انتخابات به نظر ميآيد کنشي کم هزينه باشد. اصلاحجويان ادعا ميکنند
حتي به شرط عدم ايجاد موجي اجتماعي و يا خوانده نشدن آرا چيز زيادي از دست
ندادهاند اما اين کار فوايد غيرقابل چشمپوشي دارد.
تحليلگر بيبيسي در عين
حال نوشت: اين جمله که راه رسيدن به دموکراسي تنها و تنها از صندوق رأي- بخوانيد
اين صندوق رأي بخصوص- ميگذرد اين روزها بسيار تکرار ميشود. اين جمله معنايي ندارد
جز به حاشيه راندن و حذف واقعيت جنبش سبز که از صندوق فراتر رفت. در حالي که در طي
جنبش سبز نيروهاي مياني اين جنبش نيروي خود را به جاي مبارزه با بنيانهاي مادي و
زيربناهاي قدرت در خش انداختن به رويه ايدئولوژيک حاکميت صرف ميکردند، همان نيروها
امروز در اثبات بيفايده بودن عدم مشارکت ميگويند «نظام به مشروعيت نيازي ندارد.»
مهمتر اينکه، در توجيه تقلب نشدن ميگويند تقلب حدي دارد و اگر موجي بزرگ به راه
بيفتد حاکميت توان اين ميزان تقلب را ندارد. بگذريم که پروژه تشکيک در تقلب سال 88
از طريق بخش جزواتي در چند ماه پيش در ميان بخشهايي از اصلاحطلبان کليد خورده
بود.
پايگاه اينترنتي اخبار روز نيز معتقد است: «اپوزيسيون کلنگي شده و در حال
گدايي رسمي از رژيم و دامن زدن به توهم است.»