به گزارش رجانيوز، بر اساس آخرين گزارش هاي ميداني و ميانگين نظرسنجي هاي معتبر منتشر شده تا لحظه انتشار اين گزارش، محمد باقر قاليباف كه تا پيش از اين با تركيبي از آراي اصولگرايان و اصلاح طلبان در صدر نظرسنجي ها قرار داشت، طي 48 ساعت گذشته با كاهش آراي معناداري مواجه شده است، بگونه اي كه پس از مناظرات بخش قابل توجهي از آراي خاكستري و متمايل به اصلاح طلبان از قاليباف كاسته شده و به سبد رای روحاني افزوده شده و در مقابل نيز بخشي از آراي اصولگرایی متمایل به قاليباف به سمت سعيد جليلي متمركز شده است.
این در حالی است که از طرف ديگر افزایش آراء سعيد جليلي در روزهاي گذشته همراه با "كيفي" شدن این آراء وي نسبت به قاليباف بوده است که پيش بيني مي شود اين روند تا روز انتخابات ادامه داشته باشد.
فارغ از اين موضوع، پيشتازي محسوس سعيد جليلي در شهرهاي كوچك و بويژه روستاها نيز در نوع خود جالب توجه است، بگونه اي كه جليلي نسبت به رقيب اصلي خود در اين مناطق بيش از دو برابر مقبوليت كسب كرده است؛ اهميت اين مساله نيز آنجاست كه ميزان مشاركت روستاها و شهرهاي كوچك معمولا بيش از شهرها و مراكز استانهاست و از اين رو به نظر مي رسد حضور جليلي در دور دوم انتخابات قطعي است و قاليباف و روحاني براي رقابت دور دوم با جليلي بايد با يكديگر رقابت تنگاتنگي داشته باشند.
این در حالی است که اگر به چند هفته قبل و ایام ثبت نام انتخابات باز گردیم به یک شباهت جدی با این روزها خواهیم رسید. محمدباقر قالیباف که از سالیان گذشته ستادهای انتخاباتی خود را هچنان فعال نگهداشته است، در نیمه دوم سال 91 فعالیتهای تبلیغاتی خود را شدت بیشتری بخشید، این امر به مدد حمایت رسانه ملی از وی و پوشش اقدامات و فعالیتهایش سبب شد تا در عرصهای که هیچ کاندیدای جدی برای عرض اندام در انتخابات اعلام آمادگی نکرده بود، او را به عنوان جدیترین کاندیدای انتخابات 92 در افکار عمومی مطرح کند.
در ساعات پایانی ثبت نام انتخابات و پس از ثبت نام هاشمی رفسنجانی، رحیم مشایی و سعید جلیلی این یکهتازی متوقف شد و معادلات سیاسی شکل تازهای بخود گرفت. یکی از اتفاقات مهمی که از ساعات اولیه پس از پایان ثبت نام به صورت عینی مشاهده شد، سیر قابل توجه نزولی آراء قالیباف و ریزش بخش قابل توجهی از این آراء و انتقال آن به سبد رای هاشمی رفسنجانی بود. موضوعی که قالیباف و رسانههای حامی وی را به هجمه سنگین علیه هاشمی رفسنجانی برای جبران و یا جلوگیری از این کاهش معانادار آراء کند.
اما واقعیت آن بود که اشتراک بخشی از سبد آراء قالیباف و هاشمی این کاهش آراء را برای قالیباف اجتناب ناپذیر میکرد، چرا که مبنای جذب این بدنه مشترک، تاکید قالیباف بر برخی رویکردهایی همچون تکنوکراسی بود که از سوی هاشمی نیز مورد تایید قرار میگرفت. با اینحال پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها و خارج شدن هاشمی رفسنجانی از گردونه انتخابات، آرایش سیاسی تا حدودی به شرایط پیش از ثبت نام کاندیداها بازگشت تا قالیباف نیز فتیله انتقاد از هاشمی را پایین بکشد.
حضور قالیباف و جلیلی در دور دوم جدیترین احتمال این روزهای انتخابات است. در این صورت رقابتی غیر گفتمانی شکل خواهد گرفت که معیارهای متفاوتی میتواند در نتیجه آن تاثیرگذار باشد. اما در صورتی که روحانی بتواند با دوپینگ هاشمی و اصلاح طلبان، بخشهای از جامعه را همراه خود کند و بجای یکی از دو گزینه جلیلی و یا قالیباف به مرحله بعدی انتخابات وارد شود، میتوان حالات مختلفی را متصور شد.
روند حرکتی آرام روحانی در دو هفته تبلیغات انتخاباتی، در تلاش بوده است تا اجماع احزاب و جریانات قدرت و ثروتی که پیش از این و با حضور هاشمی مجمتع شده بودند را حول محور خود و با حمایت هاشمی کسب کند، تلاشی که نقطه اوج آن مصادره جریان اصلاحات و وادار کردن عارف به انصراف از کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری بود.
شاید این اتفاق را بتوان با ثبت نام هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری مشابه دانست، تشابهی که اثر مشابه خود بر میزان رای قالیباف در روزهای گذشته را نیز عیان کرده است تا روند نزولی که پیش از این در جریان ثبت نام هاشمی گربیانگیر آراء قالیباف شده بود، این روزها نیز گریبانگیر آراء مشترک او حسن روحانی شود.
در این میان وضعیت سعید جلیلی کاملا متفاوت است. آراء جلیلی از زمان ثبتنام، همواره سیر صعودی داشته و تاکنون ریزشی به خود ندیده است، و این سیر صعودی پس از درخشش او مناظره سوم حالت ویژهتری به خود گرفته این در حالی است که سبد مشترک آراء او و غلامعلی حداد عادل، موجب شده است تا پس از انصراف حداد از کاندیداتوری، آراء او نیز به سبد رای جلیلی اضافه شود.
اما شاید نکته مهمی که جلیلی را به جدیترین و خطرناکترین رقیب قطب جریانات قدرت و ثروت تبدیل میکند، خاستگاه گفتمانی او و منطق حامیان جلیلی است.
اتکاء جلیلی به گفتمان انقلاب اسلامی و مرزبندی دقیق با گفتمان رقیب از یک سو و منطق رای دهندگان به او یعنی منطق انتخاب اصلح سبب شده است که نه تنها جلیلی سبد رای مشترکی با روحانی نداشته باشد بلکه به دلیل برخورداری از آراء اعتقادی و گفتمانی، هرگز دچار ریزش آراء نیز نشود و به خوبی بتواند یک دوگانه گفتمانی – سیاسی را نمایندگی کند.
در صورت کسب بیشترین آراء از سوی قالیباف و جلیلی در انتخابات روز جمعه، رقابت مسیر مشخص خود را خواهد داشت، اما آنها که در ساعات آخر انتخابات، با برجسته کردن خطر رایآوری روحانی موضوع انصراف یکی از کاندیداهای اصولگرا را دنبال میکنند باید این نکته را فراموش نکنند، که با این منطق نه چندان قابل اعتنا نیز این تنها جلیلی است که میتواند رقیبی جدی برای روحانی باشد و الا در صورت دائر بودن امر بر رقابت قالیباف و روحانی، با توجه به تجربه ثبت نام هاشمی در انتخابات، اشتراک سبد آراء این دو کاندیدا ورق را به سود روحانی بر خواهد گرداند.
به نظر میرسد باز هم این منطق گفتمان انتخاب اصلح است که راهگشای شرایط پیش رو در انتخابات است. منطقی که مبنای انتخاب کاندیدا را ویژگیهای فردی و گفتمانی اشخاص در نظر میگیرد و نه میزان رایآوری چرا که بر مبنای این منطق، بیشترین تطابق با معیارهای گفتمان انقلاب اسلامی، بیشترین آراء را نیز به خود جذب خواهد کرد، واقعیتی که شرایط کنونی انتخابات ریاست جمهوری باز هم آنرا به اثبات رسانده است.
تجربه انتخابات پيش رو براي بار ديگر ثابت كرد دوگانه صالح مقبول و اصلح نامقبول، يك دوگانه جعلي، انتزاعي و غير واقعي است چرا كه بار ديگر كانديداي اصلح به دلیل خاستگاه گفتمانی اش داراي مقبوليت بالاي مردمي نيز خواهد بود و اين يك فرصت استثنايي براي ديگر نامزدها مانند ولايتي و قاليباف است تا با انصراف به نفع كانديداي اصلح، منجر به پيروزي وي در دور نخست انتخابات شوند.