به گزارش 598، به نقل از خبرگزاری فارس، پرونده هستهای یکی از پر چالشترین مباحثی است که هر 6 کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یکدیگر را بر سر آن به چالش میکشند و میکوشند روش و مشی خود را برای هدایت و مدیریت آن، برتر و بهتر از دیگری جلوه دهند.
شاید همین درگیریهای لفظی در نقد رویکردهای تیمهای فعلی و قبلی مذاکرهکننده بود که موجب شد برخی ناظران بینالمللی و حتی داخلی به این ذهنیت برسند که با روی کارآمدن هر یک از کاندیداهای اصولگرا و اصلاحطلب، سرنوشت پرونده هستهای ایران به گونه دیگری رقم خواهد خورد.
اما واقعیت ماجرا چیز دیگری است. با اینکه بعضی از نامزدهای ریاست جمهوری ایران در مورد «روش» مذاکره با قدرتهای بزرگ جهان اختلاف نظر دارند، اما همگی کاندیداها بر حق مشروع ایران در داشتن انرژی صلحآمیز هستهای اتفاق نظر دارند و هیچ یک به دنبال واگذار کردن این حق مشروع نیست.
شاهد این مدعا، موضعگیری هر کدام از این 6 کاندیداست. به عنوان مثال، از نظر حسن روحانی، رئیس اول تیم مذاکرهکننده هستهای ایران، «غنیسازی حقی مشروع و تحریمها غیرقانونی است.»
او معتقد است، مسئله هستهای یک موضوع ملی و افتخار ملی است و باید آن را حفظ کرد، اما، در عین حال بر این باور است که باید با کمترین هزینه و بیشترین فایده، مثل دیگر موارد در روابط خارجی عمل کرد.
حسن روحانی، «تصمیم سازی» را اصل مهمی در قبال کسانی میداند که در قبال ما تصمیمگیری میکنند و میگوید، «قاعدتا در بحث غنیسازی دنبال توسعه هستیم، بنابراین اصل توسعه کشور است و باید محاسبه کنیم که در این توسعه چه چیزهایی نقش اول یا دوم را دارد.»
محسن رضایی، یکی از نامزدهای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری نیز معتقد به «تغییر جهتگیری» است و میگوید: «تا به حال مذاکرات به تشدید تحریمها منجر شده است.»
او بر این باور است، «راهحل میانه برای این موضوع وجود دارد که بازی برد برد را رقم بزند تا نه ما شکست بخوریم و نه طرف مقابل فکر کند، از جانب ما تهدیدی متوجه دنیاست.»
علی اکبر ولایتی، دیگر کاندیدای اصولگرا که سالها سکان وزارت خارجه ایران را به دست داشته، نظری مشابه دو کاندیدای قبلی دارد و معتقد است، «مناقشه بر سر فعالیتهای هستهای ایران میتواند به گونهای حل و فصل شود که کشور بدون تحریمها از انرژی صلحآمیز هستهای بهرهمند شود.»
به عبارت دیگر، وی بر این باور است، مسئله هستهای ایران بدون از دست دادن فناوری هستهای، قابل حلوفصل است. ولایتی نیز ایران را به عنوان یکی از اعضا آژانس بینالمللی انرژی اتمی، محق به استفاده از فناوری هستهای برای دستیابی به اهداف مسالمتآمیز میداند و میگوید: «در مورد تحریمهای اعمال شده میشد کاری انجام داد که انرژی هستهای صلحآمیز را داشته باشیم و تحریم نشویم.»
سعید جلیلی که در حال حاضر ریاست تیم مذاکره کننده هستهای ایران را برعهده دارد، قطعا در صورت پیروزی روند فعلی را در پیش خواهد گرفت. به عقیده او، آنچه اهمیت دارد لزوم دستیابی ملت ایران به حقوق مشروع خود بر اساس انپیتی است که البته به گفته این کاندیدای اصولگرا، در روند همکاریها باید اعتماد ملت ایران جلب شود.
محمد باقر قالیباف نیز در جلسات انتخاباتی خود اطمینان داده، در صورت پیروزی در انتخابات «دولت بعدی با روشی سازنده بر اساس منافع ملی و ارزشهای انقلابی این مسیر را ادامه خواهد داد.»
او نیز مانند سعید جلیلی، مقاومت در مسئله هستهای را رویکردی مستحکم و هوشمندانه میداند با این تفاوت که او معتقد است ضعف عمده کنونی، در سطح تاکتیکی است و آرمانگرایی شعاری و وادادگی در پرونده هستهای به ما ضربه زده است.
محمد غرضی، دیگر کاندیدای یازدهمین دوره ریاست جمهوری درباره برنامههای خود برای پیگیری برنامه هستهای گفته، «عضو سازمان ملل هستیم و بر اساس قوانین بینالمللی انرژی هستهای را پیگیری میکنیم.»
وجه اشتراک همه این اظهارنظرها یک چیز است؛ «تداوم روند توسعه و پیشرفت برنامه هستهای ایران». علت آن نیز در یک چیز نهفته است؛ پرونده هستهای یک پرونده ملی و کلان است که طبعا همه دولتها در چارچوب کلان نظام برای سر و سامان دادن به آن حرکت میکنند.
به بیان دیگر، در موضوع هستهای، باید میان سطح استراتژی و سطح تاکتیک تمایز قائل شویم. چراکه استراتژی، حرکت و راهبرد نظام در موضوع هستهای را مشخص میکند که استراتژی نظام جمهوری اسلامی در حال حاضر، مقاومت با هدف تامین منافع در چارچوب حقوق قانونی است. اما دستگاه سیاست خارجی یا شورای عالی امنیت ملی، در مقام مجری، باید از طریق مجموعهای از رفتارها و اقدامات، در مسیر تحقق این هدف گام بردارد که همین مورد، محور اختلافات 6 کاندیدای حاضر در یازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری است، نه اصل هدف.
اطلاع از همین نکته بود که موجب شد، جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا چندی پیش بگوید، انتظار ندارد، تغییر رئیس جمهوری ایران در برنامه اتمی این کشور اثرگذار باشد چراکه تصمیمگیری درباره تغییر یا حفظ سیاست اتمی ایران با رهبر این کشور است و برنده انتخابات ریاست جمهوری در سیاست هستهای ایران نقش چندانی ندارد.