فرمالیسم به معنای عمل یا جریانی که به فرم و ساختار صوری توجه می کند و محتوا را مورد توجه قرار نمی دهد امروزه به بيماري قرن تبديل شده است. این بی اعتنایی به محتوا از قرن 20 آغاز شد و شکلوفسکی و دیگران بر این اعتقاد بودند که هر کوششی برای تحلیل محتوایی فرهنگ، ناگزیر آن را به حوزه های دیگری مانند جامعه شناسی، مردم شناسی، فلسفه، سیاست و... می کشاند از این رو آن ها اصول خاصی برای بیان موضوعات نداشتند و تنها به حذف موضوع می پرداختند.
ارزشی که فرمالیست ها در پی آن بودند اين بود كه آنها معتقد بودند که یک اثر فرهنگي باید بدور از معنا، مصداق و سودمندی داشته باشد و ارزش هایی که آنها به دنبالش بودند رهایی فرهنگ از چیزهایی بود که ارزش شناخته می شدند.
با آمدن دولت منحوس پهلوی، تجدد شتاب بیشتری به خود گرفت و شکل های فرهنگی و ... مورد تقلید قرار گرفتند، بهمن فرسی اولین کسی بود که فرمالیسم را به حوزه فرهنگ آورد.
فرمالیسم با جشن هنر در ایران آغاز شد و در این بین گروه های تئاتری پدید آمدند که تأثیر شکلی و محتوایی آثار غرب را نشان می دادند که گاه این آثار هیچ تأثیر محتوایی بر تماشاگر نمی گذاشتند و تنها به دنبال دست زدن به تجرید و تصنع بودند و تمامي كارهاي به اصطلاح فرهنگي با ويژگي هايي چون: خنثی بودن، دوری از معنی، سودمندی و ارتباط، گسیختگی شکل و فرم و محتوا انجام مي-گرفت.
باید توجه داشت كه مانیفست تحول بزرگ جهان اسلام، به دست ما نوشته می¬شود و كوچكترین اقدام در این زمینه، زیر ذره بین تاریخ قرار خواهد گرفت. باید بدانیم که تاریخ بدون حضور جوانان قابل نگارش نیست، جوان گرایی در همه عرصه های کار پیامبر (ص) و غزوات آن حضرت مشهود بوده و این سیره حسنه پیامبر اسلام الگوی تاریخ بشریت است. وقتی بنیانگذار انقلاب اسلامی به تبعیت از سیره نبوی تشکیل نهضت می دهد، انقلاب به دست جوانان به وجود می آید. حضور جوانان در شکل گیری انقلاب نمود عینی گفته حضرت امام (ره) است که سال 42 فرمود: "سربازان ما هم اکنون در گهواره ها هستند" و جوانان امروز به لحاظ بصیرت و التزام به گفتمان امام و انقلاب، اگر بیشتر از جوانان اول انقلاب نباشند، عقب تر هم نیستند و ثابت کرده¬اند که فرمالیسم فرهنگی و قشری نگری باید به نفع عمیق تر دیدن و جذب مشارکت حداکثری کنار رود.
ملت های زیادی نظاره گرند كه جامعه و حكومت جدید در ایران، چگونه پیش می رود و در فاصله ده-سال و بیست سال، از ما، مو به مو تقلید خواهند كرد. همیشه جامعه هایی كه خط تاریخ را شكسته اند، با فاصله كوتاهی مورد الگوبرداری سایر جوامع قرار گرفته اند. امروز جوامع اسلامی دیگر در حال الگوبرداری از انقلاب ما و فداكاری های نسل اول و دوم انقلاب هستند. اما نسل سوم و چهارم انقلاب باید كاری كند كه در آینده نزديك، جوامع اسلامی بتوانند از روی پروژه حكومت و نحوه حكومت ما هم الگوبرداری كنند.
اگر نتوانیم انقلابی را كه در سطح جهان اسلام راه انداخته ایم، به سامان برسانیم و نتوانیم با ادامه حركت فرهنگي عظيمي كه به رهبري حضرت امام (ره) شروع شد، در سايه تبعيت تام از ولايت حضرت آقا و اجراي بي كم و كاست فرامين ايشان، جایگزین مناسبی در برابر الگوهای ارتجاعی و الگوهای غربی ارایه دهیم، آن وقت تمام تلاش ها و فداكاری ها، به یأس خواهد انجامید. نظام اسلامى، با ایمان ها، با همت هاى بلند، با مطرح شدن آرمان ها و با اهمیت دادن و زنده نگهداشتن شعارها به وجود مىآید و حفظ مىشود و پیش مىرود.
شعارها را کم رنگ کردن؛ اصول اسلام و انقلاب را مورد بىاعتنایى قرار دادن و همه چیز را با محاسبات مادى مطرح کردن و فهمیدن، جامعه را به بي راهه خواهد برد. بنابراین در فرهنگ انقلاب اسلامي جايي براي فرماليسم، منريسم، شكل گرايي و اطوارگرايي نيست.
امروز باید به راهی میان طالبانیزم و سكولاریزم بیندیشیم. به راه سومی میان سلطنت طلبي و دموكراسی غربی بیندیشیم؛ راه سوم میان انزوای رهبانی شرق و شهوت پرستی غرب؛ راه سوم میان فقر مفرط و سرمایه داری افسارگسیخته و راه سومی میان تحجر و قشری گری و واپس گرایی با تقلید و ترجمه و غرب پرستی. راه سوم، راه خلاقیت، اجتهاد و نواندیشی در عین اصالت خواهی، و اصول گرایی و ارزش محوری است.
راه سوم راه اخلاق گرایی بدون ریاكاری و ظاهرگرایی است، راه عمل-گرایی بدون عمل زدگی و پراگماتیزم و راه نواندیشی و روشنفكری بدون بدعت گذاری و ارتداد است. راه اصول گرایی بدون قشری گری و بنیادگرایی، راه آزاداندیشی بدون اباهی گری و شكاكیت، راه گفتگو و مباحثه بدون لجاجت و بی ادبی،راه برادری و رحمت بدون كلیشه ای شدن و راه مردم گرایی و مردم سالاری بدون عوام زدگی و عوام فریبی است، راه سوم، راه تفاهم و حسن ظن بدون استبداد و در عین اختلاف نظرها، راه قانون گرایی بدون عدالت ستیزی است و قطعا سعید جلیلی بهترین گزینه برای تحقق این راه سوم به طور تمام و کمال است چرا که در گفتمان وی که همان گفتمان انقلاب اسلامی است جایی برای بروز و ظهور الگوهای ارتجاعی و غربی نمی بینیم.
* عزت اله میرزایی دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی