سرویس سیاسی پایگاه 598 - هر چه از عمر انقلاب اسلامی ایران میگذرد حق و باطل ظرافت بیشتری به خود میگیرند، پیروی از حق سختتر میشود و در عین حال، بصیرت مردم افزایش مییابد. بروز اختلافات ظریف اما بنیادی در میان اصولگرایان در کنار اقبال مردم به گفتمان اصولگرایی از جلوههای این روند رو به رشد است. ایام انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نیز یکی از نقاط روشنگر این روند را به نمایش گذاشته است.
در عرصه انتخابات دو تفکر در داخل جبهه اصولگرایی این اختلاف بنیادی را نشان میدهد. یک سوی این رقابت اندیشه مصلحتاندیشی و اقتصادمحوری ظاهری را به نمایش گذاشته و «عدم چالش با قدرت هژمون» و تنظیم مجدد سیاستخارجی برای بهبود شرایط اقتصادی را مطرح میکند. نمایندگان این اندیشه به صراحت اعلام میکنند «تعامل سازنده و فزاینده با جهان باید طوری باشد که کشور را به سمت سازندگی بیشتر...» ببرد و اینکه برای این منظور باید با بزرگان جهان رابطه برقرار کرد و «رابطه با کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین آوردهای برای نظام ندارد.»
طرف دیگر این دو قطبی اندیشه مقاومت است که تلاش میکند این حقیقت را تبیین کند که هر موفقیتی نصیب ملت ایران شده است (در حوزههای علم و دانش، اقتصاد و بویژه عقبنشینیهای مکرر امریکا در موضوع هستهای) ناشی از ایستادگی بر شعارهای انقلابی و اصولی و حفظ عزت و استقلال است و وادادگی در برابر استکبار تنها بر مشکلات افزوده است. تجربه گذشته پیش روی ماست: هر گامی به عقب برداشتیم نعرهها و تهدیدهای بیشتری از دشمن شنیدیم و حتی بیشتر مجازات دیدیم. تجربه دیگر کشورها هم چشمانداز وحشتناکی از نرمش در مقابل دشمن ترسیم کرده است: لیبی، پاکستان، مصر و مانند آن چه سرنوشتی از عقبنشینی گامبهگام طی دهههای گذشته دیدهاند؟ روشن است که هیچ گاه نرمش در برابر استکبار آوردهای برای ملتهای استقلال طلب نداشته و همواره منافع آنان را به باد داده است.
بر اساس گفته تحریمکنندگان، هدف اصلی تشدید تحریمها مردمی کردن خط سازش در ایران است. امری که هم اکنون در گفتمان مصلحتاندیشی و اقتصادمحوری ظاهری بروز کرده است و تلاش دارد به مردم القا کند که کشور دچار بحران غیرقابل کنترل است و مشکلات اقتصادی آنها ناشی از روش و سیاست نظام در مقابل استکبار به ویژه در مذاکرات هستهای است و دولت آینده بهناچار باید برای حل مسائل اقتصادی راه سازش گامبهگام را در پیش گیرد. در این باره باید به نکات ذیل توجه داشت:
اساسا تحریم تنها یکی از عوامل مشکلات اقتصادی است و سهمش آنگونه که القا میشود نیست. برای نمونه کمیابی یا نایابی گاه و بیگاه برخی اقلام ضروری که کشورمان در تولید آنها خودکفا است و واردات آنها نیز در گذشته با مشکلی روبرو نبوده است در نتیجه تحریمها نیست. اگر مجلس و دولت در دو سال گذشته به جای کشمکشهای بیمورد و رها کردن اقتصاد با همدلی و تدبیر عمل میکردند این تحریمها میتوانست همانند تحریمهای گذشته بهعنوان فرصت بزرگی برای پیشرفت و استقلال مورد استفاده قرار گیرد.
در مورد اصل وجود یا رفع تحریمها تجربه نشان داده است دشمن هنگامی به تشدید تحریمها میاندیشد که از یک سو، گروهها و سیاستمدارانی از داخل پالس تسلیم فرستادند و از سوی دیگر، اختلافات شدید میان مسئولان چشمانداز ضعف در مدیریت شرایط تحریم را در مقابل دیدگان دشمن قرار داد و وی از عدم امکان تجمیع قوا و ظرفیتهای کشور در موقع لزوم اطمینان یافت.
بنابراین مشکلات معیشت مردم نمیتواند ناشی از مقاومتی باشد که نظام در برابر نظام سلطه نشان داده است. به عکس، پیشرفتهای فوق تصور ملت ما در حوزههایی بیشتر بروز کرده است که بیش از دیگر حوزهها تحت فشار دشمن قرار گرفته است؛ مانند حوزههای زیستفناوری، نانوفناوری و هوافضا که سالها است هرگونه همکاری علمی یا پذیرش دانشجویان ایرانی در دانشگاههای معتبر جهان در آنها منع شده است. تقویت خط سازش از طریق نشان دادن چماق تحریم آخرین سنگر دشمن در مقابل ملت ایران است و همین حقیقت نشاندهنده راه صحیح برای دولت آینده است. هماکنون در مرحلهای قرار داریم که به فرموده رهبر معظم انقلاب نشانههای پیروزی ظاهر شده است. ملت ایران تا آخرین خاکریز دشمن پیش رفته و سازش یا ایستادگی آخرین تصمیم مسیر پرپیچ وی و تعیین کننده سرنوشت مبارزه است.
همین جریانهای مدعی راهحل سازش گامبهگام بودند که گاه با راهاندازی جنگ زرگری، نامه نابخردانه برخی مسئولان وقت به حضرت امام درباره تسلیحات اتمی را افشا کردند و بر فشار دشمن افزودند و گاه با تحریک مجلس قصد داشتند دولت را به تعلیق دائم غنیسازی ملزم کنند. امری که موجب شد نظام با پذیرش موقت تعلیق از طرح آن جلوگیری کند و همین دشمن را به تأثیر فشارها امیدوار ساخت. چند سال پس از آن ماجرا که مقاومت مردم و مسئولانِ دولت بعدی، دشمن را ناامید کرده بود و نشانههایی از عقبنشینی دشمن و پیروزی ملت مشاهده میشد، اختلاف و تنش در اردوگاه دلسوزان انقلاب و همکاری عاملان داخلی در فتنه 88 امیدواری را برای افزایش فشارها در جبهه استکبار بازگرداند و این داستان هماکنون نیز در حال تکرار است. نشانههای پیروزی ظاهر شده است؛ اگر مسئولان نظام این نشانهها را ببینند و بر اساس آن عمل کنند میتوانیم در آینده نزدیک پیروزی ملت ایران را در هر دو عرصه سیاست خارجی و استقلال اقتصادی جشن بگیریم.
متأسفانه استکبار شرایط را به گونهای رقم زده است که نشانههای پیروزی را در برابر مردم ایران نشانههای شکست جلوه دهد و در این مسیر برخی رسانههای داخلی و نامزدهای انتخابات به اشتباه این حقیقت وارونه را پذیرفته و به مردم القا میکنند. علت این اشتباه کنار گذاشتن شاخص رهبری و نیز شاخص ذوقزدگی و عصبانیت دشمن است که توجه هر دو شاخص به طور خاص در فضاهای غبارآلود ضرورت مییابد. گزارش ذوقزدگی تحلیلگران و خبرنگاران بیبیسی فارسی که به دلیل وادادگی یکی از نامزدها و انتقاد وی از سیاست خارجی نظام در مناظره سوم وی را شگفتی ساز مناظرهها خواندند، گفتههای همکاران رسانهای MI6 انگلیس مانند بهنود و نوریزاده که «مصمم هستم با رأی دادن به رقیب جلیلی مانع رییس جمهور شدن او شوم» و «ریاست جمهوری جلیلی برای ما فاجعه است» و اظهار نگرانی موسسه بین المللی مطالعات راهبردی انگلیس از پيروزي یکی از نامزدها نشاندهنده چشماندازی است که دشمن از پیروزی گفتمان مقاومت در برابر خود دیده است.
دانستهایم که جز از جانب خود از جاى ديگرى آسيب نخواهيم ديد. مقاومت و سازش مسیرهایی هستند که بارها ملت ایران آثار آنها را تجربه کرده است و تردید افکنی و هراس از معیشت ابزار جدید دشمن برای کنار گذاشتن این تجربهها در انتخاب پیشرو است.