وقتي به سينما
ميرويم و يا فيلمي را ميبينيم، سعي داريم آنچه را که ارزشمند است به
اطرافيان خود معرفي کنيم تا ديگران هم از آن بهره ببرند. پس در اغلب موارد
به يکديگر پيشنهاد ميدهيم که چه فيلمهايي را ببينيم، اما اين بار قصد
دارم نديدن يک فيلم را به همه توصيه کنم. فيلمي که در بيست و نهمين جشنواره
بينالمللي فيلم فجر حضور پيدا کرد و عليرغم شايعات و نظرات مخالف بسياري
که با خود داشت، جوايز بسياري را از آن خود کرد.
متأسفانه در جريان
برگزاري جشنواره فيلم فجر، فرصت ديدن همه فيلمها را نداشتم، بنابراين
براي ديدن برخي از اين فيلمها در طول سال به سينما ميروم. به هر حال چند
روز پيش رفتم تا فيلم «جرم» ساخته مسعود کيميايي را ببينم و حالا ميخواهم
به همه توصيه کنم که اين فيلم را نبينيد!
جرم
فيلمي است که از نظر ساختار، محتوا و صحنه داراي اشکالات اساسي بوده و در
فضاي ايران قبل از انقلاب اسلامي، به روايت داستان خود ميپردازد. اين فيلم
حتي بازيگري خوبي ندارد و از اين حيث نيز داراي ضعفي فاحش است. اگر
بخواهيم به بررسي بازيگران سينماي قبل از انقلاب بپردازيم، به گزينههايي
چون بهروز وثوقي برميخوريم که کاملا حرفهاي به ايفاي نقش ميپرداخت و
بازيگران دست چندمي چون ناصر ملک مطيعي نيز هستند که نامشان در زمره
بازيگران غيرحرفهاي به چشم ميخورد.
بازيگران «جرم» تنها تقليدي
ساده و ناشيانه از بازيهاي گزينه دوم، يعني ناصر ملکمطيعي هستند و تنها
به چاقوکشي، پاشنه کفش خواباندن و چنين کارهايي آن هم در شکلي کاملا
ناشيانه ميپردازند.
«جرم»
نه پيام دارد و نه محتواي درستي! بهنظر ميرسد کار اول يک کارگردان جوان و
تازهکار باشد که در حال تجربه سينماست و تا رسيدن به جايگاه يک سينماگر
حرفهاي فاصله زيادي دارد. جاي تعجب دارد کارگرداني چون مسعود کيميايي با
کارنامه خوبي که در سينماي ايران دارد، چنين فيلمي را ساخته باشد.
از
طرف ديگر برخورد هيأت داوران جشنواره، برايم عجيب است، گويي اعضاي هيأت
داوران سحر و جادو شده و ازکنار ايرادات اساسي، مشهود و غيرقابلانکاراين
فيلم با اغماض گذشته و طبعا بسياري از فيلمهاي خوب بخش مسابقه را ناديده
گرفتهاند! چنين اتفاقاتي به سينماي کشور، لطماتي اساسي و جبرانناپذير
خواهد زد.
در
کل اين که؛ توجه به چنين فيلمهايي که از هر حيث دچار مشکلات فراواني
بوده، باعث تأسف است. چطور داوران محترم اين اشکالات را نديدند؟ چطور از
کنار ديالوگهايي که بدآموزي دارد، تا اين حد ساده گذشتهاند! و اينکه
بازيهاي کليشهاي و غيرحرفهاي دهه 30 و 40 که نوعي توهين به سينما و
مخاطبان آن است، چرا تا اين حد مورد توجه قرار گرفته است؟!
منيع: نشريه پنجره