کد خبر: ۱۳۸۴۴۱
زمان انتشار: ۰۸:۴۷     ۱۶ خرداد ۱۳۹۲
گزيده‌اي از سرمقاله روزنامه‌هاي امروز را مي‌توانيد، اينجا بخوانيد.
ستون سر مقاله امروز روزنامه کیهان،به مقاله ای از حسام الدين برومند با عنوان«عبور از چالش‌ تحميلي در اقتصاد »اختصاص یافت:

شمارش معکوس براي انتخابات 24خرداد آغاز شده است و اين روزها تبليغات انتخاباتي اوج گرفته و نامزدها هرچه در چنته دارند به صحنه مي‌آورند تا اعتماد مردم را جلب کنند.در اين ميان موضوعي که بدون شک در صدر وعده‌ها و سخنان نامزدهاي رياست‌جمهوري مطرح مي‌شود بحث‌هاي پردامنه مسايل و مشکلات اقتصادي است.

علت اينکه مسايل اقتصادي در اولويت نامزدهاست به واقعيتي باز مي‌گردد که غيرقابل انکار است و آن مشکلات ملموسي چون تورم، گراني، اشتغال، بيکاري، کاهش ارزش پول‌ملي و مسايلي از اين دست است که اکنون خواسته بحق عموم مردم و بخصوص اقشار مستضعف به عنوان حاميان بي‌بديل انقلاب است.

از سوي ديگر؛ مقارن با اين فضا از مدتها قبل رسانه‌هاي غربي تحرکات و تکاپوي گسترده‌اي را کليد زده‌اند تا از دالان مشکلات اقتصادي در کشورمان، به ميدان انتخابات نفوذ نمايند.مظهر بارز تلاش‌ها و توطئه‌ها و کارشکني‌هاي دشمنان نشان‌دار جمهوري اسلامي براي اينکه مشکلات اقتصادي را به عنوان چالشي در جهت تأثيرگذاري بر مسايل کلان سياسي و از جمله انتخابات 24خرداد تحميل نمايند حربه «تحريم»ها بوده است که در تمامي ماه‌هاي گذشته اين خط پيگيري و رهگيري شده است.

گفتني است؛ نمونه تازه ابزار تحريم‌ها عليه کشورمان، تحريم‌هاي اشخاص و شرکت‌هاي ايراني است که در همين چند روز گذشته دهها نفر و شرکت ايراني مورد تحريم آمريکا و غربي‌ها قرار گرفته‌اند.موضوعي که اين يادداشت تلاش مي‌کند تا ابعادي از آن را مورد دقت و واکاوي قرار بدهد مسير مواجهه‌اي است که بايد در برابر عمليات رسانه‌اي دشمن و اقدامات دسيسه‌آميز مراکز تصميم‌گير آمريکايي و غربي در حوزه «جنگ اقتصادي» به کار بست و البته هم پدافند کرد و در برخي عرصه‌ها آفند اقتصادي.

متأسفانه آنچه که اين روزها از برخي نامزدهاي رياست‌جمهوري در بيان مشکلات اقتصادي شنيده مي‌شود تنها ليست کردن مشکلات است به اضافه قدري وعده‌هاي اقتصادي!برخي ديگر هم به جاي ارايه برنامه واقعي يا طرح راهکاري براي مشکلات اقتصادي، فقط به سياه‌نمايي اقتصادي مي‌پردازند و طرفه آنکه گاهي اوقات ژست ناجي مشکلات را مي‌گيرند که دراين‌باره حداقل دو گزاره قطعي است؛ يکي اينکه از بستر انصاف و عدالت خارج شده‌اند و ديگر آنکه واقعيت‌ها را پيرامون مشکلات و البته خودشان به مردم نگفته‌اند.

شواهد و قرائن غيرقابل خدشه نشان مي‌دهد در شرايط کنوني راهبرد دشمن در مواجهه با جمهوري اسلامي يک جنگ تمام‌عيار اقتصادي است و ناگفته پيداست در اين مواجهه نفسگير و خطير بايد نسخه‌اي در دست داشت که «تهديد»‌ها را به «فرصت» تبديل ساخت.
از همين روي؛ مسئوليت و رسالت بزرگ نامزدهاي رياست‌جمهوري اين است که شناخت درستي از تحرکات و تکاپوي حريف در حوزه جنگ اقتصادي داشته باشند و در سوي مقابل بهترين و مطمئن‌ترين راهکار را ارايه نمايند.

رهبرمعظم انقلاب در بيانات اخيرشان در مراسم سالگرد ارتحال امام خميني(ره)، ضمن توصيه‌هاي مهم و راهبردي انتخاباتي تاکيد فرمودند که امروز مسئله اصلي کشور، «اقتصاد» است و از همه نامزدها خواستند توجه کافي به اين مسئله داشته باشند.
«آقا» در اين ميان نکته‌اي دقيق و عميق را مطرح کردند که اهميت پرداختن به اين مسئله را مضاعف مي‌کند؛ «مسئله اقتصاد به ميدان چالش تحميلي بيگانگان تبديل شده است.»

بنابراين آنچه قابل اعتناست و توجه ويژه نامزدهاي رياست‌جمهوري را در صحنه جنگ اقتصادي مي‌طلبد افقي است که بايد به مسئله اقتصاد داشته باشند و به وعده‌هاي انتخاباتي و طرح خرده‌گفتمان‌هاي اقتصادي بسنده نکنند. متاسفانه موضوعي که جاي آن خالي است و انتظار مي‌رفت نامزدهاي رياست‌جمهوري در طراز رئيس‌جمهور نظام جمهوري اسلامي در طرح مباحث اقتصادي به آن عنايت ويژه‌اي داشته باشند بحث «اقتصاد اسلامي» در قالب يک پارادايم اقتصادي است. به اذعان تحليلگران و کارشناسان دو پايه اساسي اقتصاد اسلامي، يکي «توليد و افزايش ثروت ملي» و ديگري «توزيع عادلانه ثروت» است.

رهبرمعظم انقلاب نيز بارها طي ساليان گذشته بر مقوله اقتصاد اسلامي تاکيد داشته‌اند و از جمله خاطرنشان کردند؛ «هر طرح و بحث‌ديگري که به افزايش ثروت ملي و عدالت اجتماعي بي‌توجه باشد به درد کشور و مردم نمي‌خورد.»اکنون سوال اين است که نامزدهاي محترم رياست‌جمهوري چه برنامه‌اي براي عملياتي شدن اقتصاد اسلامي در جامعه دارند؟ آيا از گذشته و پاره‌اي از سياست‌هاي اقتصادي دولت‌هاي قبلي درس گرفته‌اند؟ تا کي مردم بايد هزينه مدل‌هاي اقتصادي وارداتي را بپردازند؟

همچنين سوال بسيار مهمي که نامزدهاي محترم رياست‌جمهوري بايد به آن پاسخ بدهند و در مباحث اقتصادي خود آن را توضيح بفرمايند اين است که اساساً نگاه اقتصادي آنها بر مبناي چه مدلي تعريف مي‌شود؟آيا حق مردم نيست که در جامعه اسلامي، اقتصادي حاکم بشود که مبتني بر افزايش ثروت ملي و عدالت اجتماعي باشد؟ امّا نامزدهاي محترم در مباحث اقتصادي آنگونه که شايسته و بايسته است به اقتصاد اسلامي نپرداخته‌اند.

نکته ديگر اين است که مسئله اقتصاد با حوزه‌هاي «سياست» و «فرهنگ» پيوند درهم تنيده‌اي دارد و اين عرصه بر حوزه‌هاي ديگري تأثير مي‌گذارد و از آنجائيکه در جامعه اسلامي بايد بصورت منسجم و واحد به سمت اجراي آموزه‌هاي ناب اسلامي حرکت کرد؛ نمي‌شود «اقتصاد» را از «سياست» يا «فرهنگ» متمايز کرد.

اهميت مسايل اقتصادي تا آنجاست که همواره در آموزه‌هاي اسلامي مورد تاکيد قرار گرفته است.به عنوان نمونه اگر در قرآن مي‌خوانيم؛ «ولن يجعل الله للکافرين علي‌المومنين سبيلا»- که در فقه از آن به عنوان قاعده نفي سبيل (عدم تسلط بيگانگان بر مومنان) ياد شده است- از جمله اصلي‌ترين زمينه‌هاي آن، اين است که مسلمانان خودکفا و در عرصه اقتصادي وابستگي نداشته باشند.

امروز يکي از ابزارهاي دشمن براي اين تسلط که الحمدلله تاکنون طرفي نبسته‌اند مسئله تحريم‌هاي اقتصادي است.سوال اين است که برنامه نامزدهاي محترم رياست‌جمهوري درباره «اقتصاد بدون نفت» چيست؟وقتي دشمن مي‌خواهد از راه فشارها و تحريم‌هاي اقتصادي بر جمهوري اسلامي سيطره پيدا کند بايسته است که از مهم‌ترين دغدغه‌هاي اصلي يک نامزد رياست‌جمهوري دفع اين تهديدها و فشارها در بستر اقتصاد اسلامي و اقتصاد مقاومتي باشد.

جواب سوال روشن است و جاي کمترين ترديدي وجود ندارد که حرکت بسوي اقتصاد مقاومتي به عنوان ترجماني از اقتصاد اسلامي در شرايط کنوني، غرب را براي اعمال فشارها به ايران خلع سلاح مي‌کند.در ابتداي امسال نيز پاتريک کلاوسن مدير بخش پژوهش انستيتو واشنگتن در خاور نزديک اذعان کرد که دور شدن ايران از اقتصاد نفتي- بخوانيد اصلي‌ترين شاخصه اقتصاد مقاومتي- تلاش‌هاي غرب را براي فشار به ايران کمرنگ مي‌کند. از اين روي لازم است نامزدهاي محترم رياست‌جمهوري از نسخه بي‌بديل و کارساز «اقتصاد اسلامي» که ابعاد گسترده‌اي دارد بهره گرفته و اين ظرفيت بزرگ را به صحنه آورند.

حاکميت پارادايم اقتصاد اسلامي نقش بسزايي در عرصه‌هاي فرهنگي و سياسي نيز خواهد داشت. به عنوان نمونه اگر «اخلاق اقتصادي اسلام» به عنوان عامل مؤثري از اين مقوله محقق شود تاثير شگرفي در سبک زندگي جامعه به بار مي‌آورد.مصاديق اخلاق اقتصادي اسلام، مواردي همچون تقويت روحيه‌کار، ساده‌زيستي، پرهيز از اسراف و تجمل‌گرايي، وقف کردن، اعطاء قرض، تلاش براي خشکاندن ريشه‌هاي فساد اقتصادي و... است که به موازات افزايش توليد ملي و عدالت اجتماعي جامعه‌ را به سوي آباداني دين و دنيا رهنمون مي‌سازد.
و بالاخره بايد اين سوال را اينگونه تکرار کرد که نامزدهاي محترم براي اجراي اقتصاد مقاومتي که ترجماني از اقتصاد اسلامي است چه راهکاري انديشيده‌اند؟

صبح امروز ستون یادداشت روز روزنامه خراسان به مقاله ای از کورش شجاعي با عنوان«مبارک‌ترين روز هستي»اختصاص یافت:

در مبارک ترين و فرخنده ترين روزي که بر زمين و زمان و عرش و فرش گذشته است نيکوترين و بهترين خلق خدا سينه اش وسعت دريا گرفت و مأمن وحي سرمد الهي شد. فرشته وحي از جانب خالق هستي و حکيم مطلق آفرينش آن که رحمان و رحيم است و مثل و مانند وهمتا ندارد، با دست پُر سوي احمد آمد و در غار حرا بر مصطفي (ص) سلام خدايش را رساند و امر پروردگارش را چنين ابلاغ کرد: که اي پيامبر ما بخوان!

بخوان به نام خداوند؛ خداوند عظيم الشان و بلند مرتبه که خلق کرد ... و در آن هنگامه نه تنها وجود محمد (ص) بلکه آفرينش سراسر به وحي پاک الهي شکفت ؛ و محمد امين (ص) آن روز از جانب حضرت رب العالمين علمدار نور و روشنايي شد تا بر ظلمت و تاريکي بتازد و هرآنچه شرک و خرافه و کژي و نابايستگي است را به نور کلام الهي بتاراند.

 در آن هنگامه زمين و آسمان شکفت از باز شدن دوباره زيباترين پنجره هاي آسماني و عرشي به روي هستي. خداوند عالم از سر لطف و با حکمت اَتَمِّ خود اراده فرمود پرچم هدايت مخلوق از جانب «ربِّ ودود» به دست محمد امين (ص) سپرده شود؛ او که حنيف بود و خدا پرست، او که امين بود و درست کردار، خوش خلق و خوش گفتار، از سيمايش نور الهي مي تابيد، کلامش عطرآسمان داشت؛ او که مدرسه نرفته و خط ننوشته بود اما به غمزه مسئله آموز صد مدرس بود و هست و خواهد بود محمد(ص) آمد و از سوي خداوند مامور شد تا بگويد: اي مردمان همه عالم!

 بگوييد که خداوند يگانه است و جز او خدايي نيست تا رستگار شويد. آمد تا شب جهل و ظلم و ستم کاري به روز دانايي و عدل و قسط و وفاداري و فتوت و جوانمردي بدل شود. محمد بن عبدا...(ص) آن حبيب خدا، از غار حرا و کوه طور با کلام و وحي سرمد الهي سوي مردم جاري شد، وجود نوراني اش به نور قرآن، نورانيت الهي يافت و از آن روز و از پس آن چله نشيني و از آن گاه که در چهل سالگي از سوي خداوند، آن خالق بي همتا، برانگيخته شد و مهر نبوت بر شانه هاي حضرت جاي گرفت تا امروز و تا فردا که جامه زيباي فرج به اذن الهي بر وجود مطهر قائم آل محمد(عج) پوشانده شود و تا آن گاه که اسرافيل در صور بدمد و نشئه اين دنيايي به اذن الهي به پايان رسد و حيات واقعي انسان در سايه بيکران حيات ابدي خداوند آغاز شود همچنان پيام يکتا پرستي، توحيد و ارتقاء دم به دم انسان ها از ناي وجود رسول ا... (ص) برجان زمين و زمان و تمام هستي جاري خواهد بود و هزاران هزار شکر و سپاس و به عدد تمامي قطرات باران که از اول عالم تا آخر عالم باريده خدا را سپاس و به عدد ميليون ها ميليون ستاره و کهکشان خدا را سپاس که بر مخلوقش منت گزارد.

و بعد از برانگيختن رسولان متعدد و پيامبران اولوالعزم در اعصار مختلف، دوباره پنجره وحي الهي را به سوي بهترين خلقش گشود و محمد مصطفي(ص) را براي هدايت خلقش به سوي بهترين ها برانگيخت و به واسطه وجود آن دُرّ بي مثال عالم وجود، نعمت را و حکمت را و دين پاک سرمد را و هدايت اَکمَل و دين خاتم را، به مخلوق هديه فرمود و محمد (ص) شد رسول خاتم و دينش دين خاتم و اکمل . و راهش گشوده به روي هر انسان حق مدار و حق جو و آزاده.

و خدا را به وسعت عرشش که بي منتهاست بايد شکر گزارد که محمد را برانگيخت و برلبانش چنين جاري ساخت که «اِني بعثت لاُتَمِمِ مکارم الاخلاق» تا آدم ها بنا به ظرفيت خود و همت و توکل به خدا براي رسيدن به قله بهترين هاي مکارم اخلاقي به حرکت درآيند و هرچه کژي و ناراستي و پليدي و بداخلاقي است را از خويشتن و جامعه خود دور کنند وخدا را بايد به عظمت بي پايانش هر روز و هر ساعت و هر دقيقه شکر گزارد که پيامبران را براي هدايت انسان ها برانگيخت و دين و آيين خود را با برانگيختن رسول اکرم، حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي(ص) کامل کرد و اين مشعل هدايت را تا بي نهايت همچنان تابنده و پر فروغ و جاودان اراده فرموده است.

مرتضي طلايي(كانديداي شوراي شهر تهران )در مقاله ای با عنوان «گام چهارم»برای ستون یادداشت روز روزنامه تهران امروز این طور نوشت:

شوراي اسلامي شهر و روستا به‌عنوان پايه و اساس مردم سالاري ديني و نقطه عزيمت براي تحقق مشاركت مردم در اداره امور كشور رفته رفته جايگاه خود در نقشه مهندسي سياسي و اجتماعي كشور را پيدا كرده و به نهادي قدرتمند تبديل شده است.

تفكر شورايي در ابتداي پيروزي نهضت اسلامي به‌‌عنوان اصلي‌ترين طريق اداره كشور مطرح بود. در دو دهه ابتدايي تاريخ جمهوري اسلامي به‌واسطه پيشامدهاي متعددي مانند توطئه‌هاي داخلي و جنگ تحميلي نتوانسته بود رنگ تحقق بيابد؛ ظهور اين نهاد از سال 77 مسيري را رقم زد كه امروز خروجي آن را به شكل يك نهاد پذيرفته شده و ركني اساسي در اداره امور كشور مشاهده مي‌كنيم.

پس از فراز و فرودهايي كه در دوره اول به‌خاطر نوع نگاه سياسي و ابزاري به شوراها تجربه شد، در دو دوره اخير و به‌طور خاص‌تر در كلانشهر تهران به‌عنوان تابلو و كارنامه فعاليت شورايي، مي‌توان ادعا كرد كه تمركز و كار و فعاليت، پرهيز از سياسي بازي و اتحاد و همدلي در مسير پيشرفت، شوراها را صاحب كارنامه‌اي به‌طور نسبي قابل قبول كرده است. هرچند در اين ميان نمي‌توان ديده بر كاستي‌ها و نقايص بست اما انتخابات پيش‌رو جلوه ديگري از اهميت اين نهاد را ترسيم خواهد كرد كه بي‌شك در مسير تحقق حماسه سياسي، يكي از پايه‌هاي اساسي خواهد بود.

گستردگي شوراها در سراسر كشور و حضور جمع كثيري از آحاد ملت به‌عنوان نماينده منتخب كه مي‌توانند گسترده‌ترين جلوه مشاركت عمومي را رقم زنند، اهميت مديريت شهري در دنياي امروز، ضرورت تحول در حوزه‌هايي چون سبك زندگي كه شوراها نقشي غيرقابل انكار در طرح‌ريزي آن دارند و انتقال مطالبات مردمي در سطوح مختلف حاكميت، شاخص‌هايي هستند كه از آنها مي‌توان به اهميت خاص انتخابات اين نهاد در كنار انتخابات رياست‌جمهوري پي برد.

 انتخاب رئيس دولتي كارآمد، جهادي و پايبند به اصول و ارزش‌هاي انقلاب در كنار انتخاب تفكري كه به‌دنبال تثبيت الگوهاي موفق مديريت شهري، گذار از شوراي شهرداري به شوراي شهر و تحقق مديريت يكپارچه شهرها، تابلويي است كه ارائه‌گر حماسه سياسي و ايران امروز خواهد بود تا به فضل خدا در مسيري 4 ساله عمران كشور و عمران شهرها، اصلاح اقتصادي و سامان بخشيدن به امور به‌صورت يك مجموعه واحد محقق شود.

 سربلندي و سرافرازي ايران عزيز و تك‌تك شهرهاي ما هدفي است كه بايد از مسير انتخابات براي آن كوشيد و در چارچوب شوراها سرافرازي و سربلندي با شاخصه‌هايي همانند: حفظ كرامت شهروندان،‌ تقويت هويت جمعي، ارتقاي احساس افتخار به شهر و محل زندگي به‌واسطه ارتقاي كيفيت زيست‌شهري،‌ رشد معنويت و اخلاق در فضاي شهرها، ساخت يك اقتصاد پوياي شهري و توسعه كالبدي شهرها با نگاه معنوي و اخلاق‌گرا، سنجيده مي‌شود. اميد كه در حماسه پيش‌رو و در درخشش انتخابات رياست‌جمهوري، اهميت انتخابات شوراها مغفول نمانده و با انتخاب بهترين‌ها، گام چهارم اين نهاد با قوت و قدرت تمام در مسير آرمان‌هاي انقلاب و رهنمودهاي امام راحل و منويات مقام معظم رهبري برداشته شود.

در ادامه مقاله امروز روزنامه رسالت نوشته صالح اسکندري را با عنوان«عقلانيت در يازدهمين انتخابات رياست جمهوري»می خوانید:

رقابت هاي يازدهمين انتخابات رياست جمهوري نقطه عطفي در تاريخ رقابت هاي سياسي در ايران محسوب مي شود. براي اولين بار مولفه "عقلانيت" در اين دور از رقابت ها پر رنگ است و مناظرات و برنامه هاي تلويزيوني به بزنگاهي براي تعاطي و تضارب برنامه ها و وعده هاي عملياتي نامزدهاي رياست جمهوري تبديل شده است.

نامزدها بر خلاف دوره هاي گذشته تمايل چنداني به تاثيرگذاري بر نيمکره راست مغز راي دهندگان که کانون تصميم گيري هاي احساسي است ندارند و مردم نيز در اين دوره از انتخابات با فراست و امعان نظر ويژه اي در حال بررسي برنامه ها و شعارهاي نامزدها در راستاي انتخاب نامزد اصلح و در نهايت بهبود امور مي باشند.البته اين فضاي عقلاني هنوز با نقطه مطلوب فاصله دارد و با آسيب هايي نيز رو به‌روست. در اين وجيزه به چند چالش و آسيب عمده در رقابت هاي انتخاباتي اين دوره پرداخته مي شود.

 سياه نمايي به جاي نقد

نقد وضعيت موجود يکي از راهکارهاي تبليغي به منظور صيقل دادن اولويت هاي سياستگذاري، گره گشايي از مشکلات کشور و ترسيم افقي روشن پيش روي ملت ايران در دهه پيشرفت و عدالت است. اما اين نقد بايستي در عين حال که به نقاط ضعف مي پردازد از نقاط قوت
دولت هاي گذشته بخصوص اقدامات برجسته دولت هاي نهم و دهم در عرصه هايي نظير هدفمندي يارانه ها، سهام عدالت، سهميه بندي بنزين، مسکن مهر، بيمه روستايي، توسعه راه ها و خطوط ريلي و ... در اين دوره غافل نشود.

 سياه‌نمايي برخي نامزدها در تبليغات انتخاباتي نه تنها هيچ کمکي به نامزدها نمي کند بلکه اين تلقي را در راي دهندگان به وجودمي آورد که آنها در خصوص رفتار دولت هاي گذشته بي انصافي مي کنند. به تعبير رهبر معظم انقلاب: " نامزدهاي محترم از هر چيزي که مي خواهند انتقاد کنند، اما متوجه باشند که معناي انتقاد، بي انصافي، منفي بافي و سياه نمايي نيست. بلکه جوهره انتقاد به معناي عزم و نيت و تلاش براي حل مشکلات و پيمودن راهي پر افتخار است.

" مقدمه به وجود آمدن اين برداشت در مردم که يک نامزد داراي عزم و نيت براي حل مشکلات کشور است انصاف و صداقت در تبليغات سياسي است. برخلاف برداشت برخي از نامزدها که تصور مي کنند امروز حجم و چگال راي " نه به وضعيت موجود" بسيار بالاست بايد گفت که اين طرز تلقي اگر در خصوص برخي ازدولت هاي گذشته صادق بود اما امروز وضعيت متفاوتي وجود دارد و مردم علي رغم مشکلاتي که در خصوص گراني و اشتغال با آن روبه‌رو هستند نمي توانند چشم بر دستاوردها و اقدامات برجسته دولتهاي نهم و دهم ببندند.

 نگراني مردم از به هم خوردن برخي از مولفه هاي وضعيت موجود مثل يارانه ها و يا مسکن مهر و دقت اغلب نامزدها نسبت به اين پارامترها خود گواهي بر اين مدعاست که نمي توان با سياه نمايي و منفي بافي صرف اميدي به جلب آراي شهروندان داشت.

ضعف گروه هاي مرجع

علي رغم تفوق پارادايم اخلاق و قانون در اين دوره از انتخابات اما ضعف گروه هاي مرجع در خط دهي نهايي کاملا مشهود است. بر اساس برخي از نظرسنجي ها امروز بيش از نيمي از مردم هنوز به جمع بندي نرسيده اند اما آيا اين بدين معناست که گروه هاي مرجع نيز نبايد به جمع بندي رسيده باشند. آيا گروه هاي مرجع نيز مانند مردم منتظرند ببينند که نامزدها در تلويزيون چه مي گويند و يا اينکه شناخت آنها از نامزدها و صلاحيت آنها بايد به مراتب عميق تر و کارشناسي تر از مباحث راديويي و تلويزيوني باشد.

 اين مباحث اگر چه به تنوير اذهان عمومي و حتي نخبگان کمک مي کند اما در عين حال چون اين تبليغات در محدوده کوتاهي از زمان و در ورطه مغالطات رسانه اي و بازي هاي کلامي مطرح مي شود کافي نيست و مردم از گروه هاي مرجع متدين و مومن انتظار دارند که در انتخاب نامزد اصلح به آنها کمک کنند.

 تنها حدود يک هفته تا انتخابات زمان باقي است اما هنوز برخي گروه هاي مرجع نامزد نهايي خود را به مردم معرفي نکرده اند. سردرگمي افکار عمومي محصول عدم توافق نخبگي است. مردم انتظار دارند گروه هاي مرجعي که راي و نظر آنها براي راي دهندگان حجيت ايجاد مي کند و بارها اين حجيت شرعي مورد تاکيد رهبر عزيز انقلاب نيز واقع شده است وارد عرصه شوند و خط نهايي را فارغ از مصلحت سنجي هاي متداول براي مردم روشن کنند.

تلاش دشمن براي دلسرد کردن مردم

يکي ديگر از آسيب هايي که فضاي عقلاني حاکم بر انتخابات يازدهم رياست جمهوري را تهديد مي کند تلاش دشمن بر فروکاهش شور و نشاط انتخاباتي است. پس از نااميد شدن  دشمن از فتنه انگيزي در انتخابات يازدهم به تبع اقدام قاطع شوراي نگهبان تمام تلاش رسانه هاي دشمن و اذناب داخلي آن دلسرد کردن مردم است. برخي در خارج و داخل کشور در پي آنند که با کاستن از مشارکت مردم خودشان را به مردم تحميل کنند. عده اي مي خواهند بگويند آرايي که به صندوق ريخته نمي شود آراي آنها بوده است.

در واقع کاهش مشارکت مساوي است با دراز شدن زبان دشمن و فتنه گران. اما مطمئنا مردمي که نهم دي در خيابان ها آمدند و مردمي که هر سال 22 بهمن اوج عزت و هوشمندي خود را به نمايش مي گذارند اجازه نمي دهند که دشمن و فتنه گران چنين فرصتي پيدا کنند. در اين بين آقايان احمدي نژاد و هاشمي که با تمکين در خور تقدير خود به قانون نشان دادند که جان و دل در گرو انقلاب، نظام، رهبري و مردم دارند از يک رسالت تاريخي برخوردارند.

آنها نيز بايد به تحقق حماسه سياسي کمک کنند. هوشياري احمدي نژاد و هاشمي در تمکين به قانون و ناکام کردن دشمن و سعه صدر مثال زدني آنها در برابر انتقادات نه تنها محبوبيت آنها را خدشه دار نکرد بلکه پايگاه اجتماعي اين دو رئيس جمهور انقلاب را بيش از گذشته تقويت کرده است. مطمئنا تلاش براي رقم خوردن يک حماسه سياسي در انتخابات 24 خرداد و پيروي از منويات رهبر معظم انقلاب در تحقق اين انتخابات پر شور اگر چه حتي يک تلاش شخصي باشد جايگاه تاريخي هاشمي و احمدي نژاد را در انظار ملت ايران ارتقا خواهد بخشيد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها