به گزارش
سرویس اندیشه دینی پایگاه 598، نخستین همایش مبلغین گفتمان انقلاب اسلامی روز گذشته با حضور جمع کثیری از اساتید و فضلاء حوزه های علمیه قم برگزار در مسجد اهل بیت قم برگزار گردید.
در این همایش حجج الاسلام میرباقری و آقا تهرانی به بیان دیدگاه های خود در خصوص آرایش فکری کاندیداهای یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری پرداختند که در ادامه متن کامل بیانات استاد میرباقری در تحلیل جایگاه انقلاب اسلامی در موازنه جهانی و تراز رئیس جمهور انقلاب اسلامی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
در جمع مبلغین جبهه حق عرض می کنم که در فضایی که دشمنان انقلاب اسلامی و برخی از دوستان از سر غفلت یاس پراکنی می کنند و به جای با عدالت برخورد کردن با مسائل به سیاه نمایی می پردازند، ما باید مردم را به طرف امید هدایت کنیم و اگر مردم امیدوار به پیشرفت حرکت انقلاب اسلامی باشند می توانند تصمیم صحیح را بگیرند . بیان پیروزی های پی در پی و بی وقفه انقلاب اسلامی در طول نیم قرن اخیر است مخصوصا در طول این سی و چند سال باید با توجه به این با مشکلات بسیار روبرو بوده ایم ولی موفقیت های زیادی را کسب کردیم.
چه از روزی که انقلاب اسلامی در مقابل حمایت غرب از رژیم پهلوی پیروز شد و چه در اشغال لانه جاسوسی و حذف جریان لیبرالیسم در کشور و انقلاب اسلامی در فضای جهانی شکل گرفت وگفتمان انقلاب وارد عرصه جهانی شد و به تبع آن امواج انقلاب اسلامی از مرزها گذشت و همه انقلاب ها عدالت خواهانه بر محور اسلام و معنویت در جهان شکل گرفت و در دوران جنگ 8 ساله که به تعبیر امام(ره) همه معنویت خواهی و عدالت خواهی جهان ناشی از جنگ 8 ساله و شهادت شهدا و فداکاری ملت بوده است و پس از آن رهبری مقام معظم رهبری ما در این دوران ها پیاپی پیروزی داشته ایم.
فروپاشی شوروی و آماده سازی غرب برای جنگ تمدنی با اسلام و امروز که بیش از 12 سال از این اردوکشی به دنیای اسلام می گذرد و غرب بیش از نیمی از لشکر نظامی خود را در منطقه مستقر کرده و محور مبارزهاش مبارزه با ایران است که بوش این را اعلام کردند و تاریخ معین کردند که سال 2005 ایران را اشغال خواهند کرد و در طول این دوران مواضع ما تقویت شده است و برد منطقه ای و جهانی برای انقلاب اسلامی بوده است و آمریکا با تمام توان همه هم پیمانان خودش را درمنطقه گسیل کرده ولی قدرت رویارویی با ایران را ندارد و در این سالهای اخیر قدرت ما بیشتر شده است و در نامه که اوباما به مقام معظم رهبری نوشتند که بدون حضور شما مسائل منطقه قابل حل نخواهد بود.
نمونه توقیف ما جریان بیداری اسلامی در منطقه است و غرب با همه توان تلاش می کردکه به یک انقلاب ناسیونالیستی و بعد انقلاب دموکراسی خواهانه تبدیل کند و تنها کانون مبارزه با این تفکر اسلام بود و امروز مسیر بیداری اسلامی جهت خود را پیدا کرده است و آرام آرام در حال صف بندی برای مقابله با جریان های انحرافی می باشد. امروز همه جریانات در برابر سوریه قرار دارد و جمهوری اسلامی ایران از سوریه به شدت دفاع نموده است و تلقی بنده این است که اگر روسیه اکنون به طور جد از سوریه دفاع می کند به تبع حمایت جدی ایران از سوریه است. موازنه در سوریه به نفع ایران و جبهه مقاومت است و ایران به یک ابرقدرت جهانی و منطقه ای تبدیل شده است.
در هشت سال گذشته نیز می بینیم که پنج قدرت بزرگ برنده جنگ جهانی که در سازمان ملل حق وتو قرار داده اند و امروز در سر مسئله هسته ای بر سر میز مذاکره در برابر ایران قرار می گیرند و ما کوچکترین عقب نشینی از مواضع خود نداشته ایم و آنها موفقیتی را بدست نیاورده اند و ما به لحاظ موازنه قدرت در جهان رو به پیش بوده ایم و انتظار نداریم که دنیا در برابر پیشروی ایران کوتاه بیاید. تلاش می کنند که جنگ را در میدان فرهنگی، سیاسی و بویژه اقتصادی در سال های اخیر را برای ماسخت کنند. با تمام فراز و فرود ها در دوران و دلت های سازندگی، اصلاحات و مقاومت در هشت سال اخیر انقلاب اسلامی مسیر مستقیم خود را در جهت تمام اهداف خود طی کرده است. ما باید با بیان پیروزی های انقلاب و قدم های بزرگ در سمت آرمان ها امید را برای مردم تبیین کنیم.
معمار انقلاب اسلامی تعبیرشان این بود که انقلاب اسلامی سرآغاز نهضت جهانی اسلام به پرچمداری حضرت بقیه الله است و دکترین امام دکترین مهدویت و انتظار است و امام این انقلاب را از مرزهای جغرافیایی ایران عبور دادند و معنویت خواهی، عدالت خواهی را درجهان زنده کردند و برای این کار هزینه هم پرداخت کرده ایم که صدها هزار شهید و جانباز از مصادیق بارز آن می باشد حضرت امام در آخرین روزهای عمر پر برکتشان می فرمایند که پیروزی بر اردوگاه اقتدار سرمایه داری بدون خون دادن ممکن نیست و می فرمایند که مگر غیر از این است که چوبه هاب دار برپا می کنند و بسیجیان جهان را به دار می آورزند و ما به تکلیف خودمان در دفاع از اسلام ایستاده ایم و از منظر معمار انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی یک چرخش به سمت تغییر وضعیت کلی جامعه جهانی به نفع اسلام و مقدمه ظهور می باشد و شکی نیست که ما همه روزه در این مسیر موفق بوده ایم و اردوگاه مقابل ما دائم با مشکلات دست و پنجه نرم کرده است و ما باید نگذاریم که این امید در بین ملت از دست برود.
نکته دوم این است که ما در گفتمانی که در این دوره انتخابات داریم، باید مراقب باشیم که گفتمان ما نفی دیگران نباشد و در چارچوب گفتمان انقلا ب اسلامی فرد اصلح را معرفی کنیم و حتی المقدور برای ورود به حوزه تخصصی باید با الزامات آن آشنا باشیم و لزومی ندارد که ما به حوزه مباحث تخصصی بدون تخصص کافی ورود پیدا کنیم و همین که گفتمان اساسی انقلاب اسلامی را تبیین کنیم و توضیح دهیم که سکاندار دولت بباید در ریل انقلاب حرکت کند، کفایت می کند.
بر همین اساس چند نکته را یادآورم می شوم که حتما رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران باید در تراز جمهوری اسلامی باشد و مومن و با تقوا بودن گرچه شرط لازم است اما کافی نیست باید کسی باشد در تراز انقلاب اسلامی و شرایط جهانی و منطقه ای بشناسد و تخصص کافی را برای سکانداری اجرایی داشته باشد ولی تخصص به تنهایی کافی نیست چون اگر بخواهند یک رئیس جمهور برای ترکیه و مالزی هم انتخاب کنند باید این شرایط را داشته باشد و رئیس جمهور ایران که سکان انقلاب اسلامی در دست اوست و امید انقلابیون دنیا باید کسی باشد که در قد و قامت رئیس جمهوری انقلاب اسلامی آشکار شود.
رئیس جمهور در تراز انقلاب باید درک اش از انقلاب اسلامی درک صحیحی باشد و کسی که الان جمهوری اسلامی را ابرقدرت جهانی نمی داند که یک طرف موازنه جهانی است به نظر بنده شخصیت مناسبی برای سکانداری اجرایی کشور نمی خورد بایدکسی باشد که همگرا و هم جهت با رهبری بوده و ملتزم به اصول باشد. باید به دنبال برتری موازنه جهانی به نفع انقلاب اسلامی باشد و الا چانه زنی در چارچوب موازنه کنونی را هر کسی می تواند انجام دهد. ما به هیچ وجه نباید اجازه دهیم کسانی که آرمان انقلاب اسلامی را قبول ندارند از مفاهیم مورد قبول جامعه سوء استفاده کنند.
اعتدال و تنش زدایی مسائل خوبی هستند ولی سوء استفاده از این مفاهیم و چانه زنی درون موازنه جهانی را به اعتدال و تنش زدایی تفسیر کردن ظلم می باشد. اعتدال این نیست که ما رهبری امریکا را در موازنه جهانی قبول کنیم و بگوییم باید انقلاب را سر عقل آورد و انقلابی عمل کردن را به خروج از اعتدال تفسیر کنیم. بنده از آقایان اعتدال گرا سوالمی کنم که حضرت امام(ره) معتدل بودند با نبودند، اگر انقلابی بودن مخالف اعتدال است این تفسیر غلطی از اعتدال است و نباید بگذاریم که انقلابی گری را به افراطی گری متهم کنند و این کاری است که غرب همیشه نسبت به اسلام انجام می دهد و مقاومت انقلابی را به تروریسم متهم می کند.
غرب رفاه را در برابر دین، اسلام و عدالت قرار می دهد و غرب اسلام را در برابر پیشرفت و عدالت می گذارد و انقلاب اسلامی این دوگانه را شکسته است و بیان می دارد که ما عدالت مبتنی بر اسلام را داریم و لزومی ندارد بگوییم که ما یا طرفدار رفاه بشر هستیم با اسلام و معنویت. یکی از مهمترین نقاط چالش انقلاب اسلامی با ادبیات مدرن این بوده است که بگویند نمی شود دین دار بود و طرفدار امنیت و عدالت و پیشرفت اجتماعی بود. انقلاب اسلامی در برابر این تفکر ایستاده و راه دیگری را معرفی کرده است و امام چنین نکته ای را به گورپاچف تذکر دادند و فرمودند اشتباه بزرگ شما مبارزه بی دلیل با خداست. امروز هم مسئله این است و نباید این دوگانه ها در فضای فرهنگی جامعه باب شود و اتفاقا خروج از چارچوب های انقلاب اسلامی، خروج از اعتدال است.
کسی در قد و قامت رئیس جمهور انقلاب اسلامی می تواند حضور پیدا کند که انقلاب اسلامی را فهم کند و درگیری تمام قد انقلاب اسلامی و این چالش تمدنی را بفهمد و به دنبال این باشد که این چالش موازنه را به نفع اسلام حل کند و نه اینکه در درون چارچوب حاکمیت جهان به دنبال حل مسائل داخلی ما باشد و اگر رئیس جمهوری دنبال رفاه عمومی به قیمت دست برداشتن از کرامت انقلابی ملت و عزت اسلامی و ملی باشد خیانت به مردم و اسلام کرده است و علاوه بر آن به رفاه پایداری هم نخواهد رسید. تردیدی نیست که حل و فصل مسائل داخلی جز با اثر گذاری بر مسائل جهانی ممکن نخواهد بود. ما با عقلانیت و تدبیر و محاسبه مخالف نیستیم، کدام انسان عاقلی با تعقل و تدبیر مخالف است اما مسئله این است که که تعقل در کدام ادبیات و چارچوب، اگر می خواهید بگویید باید در چارچوب موازنه جهانی حرکت کنیم، و بگویید نمی توانیم این موازنه را به نفع اسلام تغییر دهیم و این اعتدال غلط است. دنبال عدالت و پیشرفت و دنبال معظلات اجتماعی و حل مشکلات و معیشتی مردم در چارچوب برتری به نفع انقلاب باشد، هیچ مخالفتی با این صحبت ها نداریم. ما نمی گوییم در منطقه تعامل نداشته باشید ولی موازنه به نفع انقلاب تغییر پیدا کند.
ما اکنون بین دو راهی به رسمیت شناختن ادبیات جهانی و مسیر تغییر موازنه هستیم و اگر کسی چانه زنی درون موازنه جهانی مثل ترکیه و مالزی و حتی مثل ژاپن و چین به رسمیت بشناسیم، دو خطا شکل گرفته است. اول این که عزت اسلامی را فدای رفاه زود گذر کرده است ملت ایران حاضر به این معامله نیستند و دوم اینکه بی تردید به حل مشکلات مادی هم نخواهیم رسید. اگر شما الان موازنه جهانی را به رسمیت شناختید اولین تقاضایی که غرب می کند این است که دست از مقاومت بردارید و اگر دست از مقاومت برداشتید شما می توانید به توسعه پایدار برسید و ممکن است که رفاه زودگذر حاصل شود ولی تردید نباید کرد که غرب راضی به تبدیل شدن ایران به قدرت منطقه نیست و در طرح خاورمیانه بزرگ ایران را زیر دست ترکیه قرار داده اند و به فکر تجزیه دولت ها مخصوصا ایران می باشند.
تا زمانی که چارچوب های حاکم بر جهان را تغییر ندهیم، نمی توان از ملت های مستضعف دفاع کرد و درگیری هایی که در کشورهای دیگر انجام گرفته است، درگیری به درون مرزهای اسلامی وارد خواهد شد. باید هر مسئله ای را با این موضوع حل کنیم. قطار انقلاب اسلامی را نه قابل توقف است و نه می توان مسیر آن را تغییر داد باید این قطار در حال حرکت به سمت اهداف خود اگر نیازی به اصلاحات دارد حتما صورت گیرد و این که بخواهیم قطار انقلاب را متوقف کنیم خیانت به اسلام و ملت ایران است و بی تردید به حل پایدار بحران های منطقه ای و چالش های دورنی کشور ما کمک نخواهد کرد.
ما باید به دنبال تعامل با جهان باشیم اما با دکترین انقلاب اسلامی نه با دکترین نظریه اعتدال که نظریه لیبرال دموکراسی است .