به گزارش 598،در نظام جمهوري اسلامي ايران مشاركت سياسي به معناي حق مردم در تعيين سرنوشت خود با توجه به آموزههاي سياسي – ديني است.بر همين اساس مردم در امر تصميمگيريهاي سياسي و نظارت بر آنها با توجه به اصل اول قانون اساسي به رسميت شناخته شده است. اين مشاركت مبتني بر اصول قانوني، مذهبي و عرفي حاكم بر روابط اجتماعي مردم ايران، كه لازمۀ حفظ و انسجام نظام جمهوري اسلامي ايران است.
ميتوان گفت كه مشاركت سياسي هر گونه رفتار و عمل فردي است كه هدف آن تحت تأثير قرار دادن سياستگذاريهاي عمومي يا انتخاب رهبران سياسي و يا اعمال نظر رهبران بر مردم يا به طور خلاصه حوزۀ تصميم گيري و تقاضا در بين مردم و دولت است.
از منظر ديني، مشارکت سياسي فعال و حساسيت نسبت به سرنوشت خود و جامعه، نه تنها يک حق، بلکه يک تکليف حتمي و ضروري و ارزشي مطلوب براي دانشجويان و عموم جامعه است.
از اين رو بررسي نقش، جايگاه و کارکردهاي دانشجويان در نظام سياسي و ضرورت بهرهمندي جامعه از توانمنديهاي دانشجويان در اداره امور ميتواند يکي از شرايط اجتناب ناپذير توسعه سياسي و اجتماعي باشد. سياسي بودن دانشجو در حدي که در برابر سرنوشت خود و جامعه حساس باشد؛ نسبت به مسائل داخلي و خارجي و جريانهاي موجود از بينش و تحليل سياسي برخوردار باشد.
از جمله ضرورتهاي حيات سياسي دانشجويان و لازمه توسعه سياسي است. همچنين تبيين کارکردهاي دانشگاه به عنوان يکي از بخشهاي ساختار فرهنگي کشور و نقشي که دانشجو در اين زمينه به عهده دارد به خوبي مبين ضرورت مشارکت سياسي دانشجويان است.
در نگاه جامعه شناختي به اقشار مختلف جامعه، يک اجتماع از دو گروه نخبه و توده تقسيم ميشود. در اين تقسيمبندي نخبه به قشر تاثيرگذار و توده به گروه تاثير پذير جامعه اطلاق ميشود. در اين ماکت اجتماعي دانشگاهيان نخبگان فکري هستند و تحولات اجتماعي را اراده ميکنند و به دنبال آن قشر توده، نظرات نخبگان را پياده ميکنند.
در راستاي اين استراتژي دانشگاهيان به عنوان اصليترين گروه نخبه در تحولات اجتماعي مهم از جمله حماسه بزرگي چون انتخابات وظيفه مضاعفي دارند. آنها علاوه بر شناخت و آگاهي کامل از کانديداهاي انتخاباتي و حضور در انتخابات براي اداي حق و وظيفه شهروندي وظيفه ترغيب قشر توده را براي يک حماسه سازي بزرگ و حضور پرشور در انتخابات بر عهده دارند.
همچنين در بحث شناساندن كانديداهاي اصلح در انتخابات جايگاه دانشگاه و دانشجويان برجسته مي باشد. بنابراين تاثير و نقش دانشگاه در انتخابات به اندازهاي است که ميتوان آن را عضو جدانشدني از انتخابات نام گذاشت. همچنين بايد نقش اساتيد در اين راه ناديده نگرفت. چرا که آنها پيش از تاثير گذاشتن بر قشر توده جامعه، بر عقايد نخبگان دانشگاهي و دانشجويان تاثير ميگذارند.
هر چند با جايگاهي که براي اساتيد در نظر گرفته شده، آنها بايد نهايت تعادل را براي جهت دهيهاي سياسي خود رعايت کنند و تنها مواضع به تشخيص رسيده خود را با دانشجويان در ميان بگذارند.
در مجموع انسانها براي اداره عمومي خويش نيازمند مشارکت سياسي هستند و از اين رو اين امر با فطرت و طبيعت آنها سازگاري و انطباق دارد. مکتب اسلام با ارج نهادن به مردم، مشارکت آنها را در امور سياسي و عمومي خواستار شده است؛ به گونهاي که حتي خداوند پيامبرش را فرمان مشورت با مردم ميدهد. امام خميني(ره) نيز بر مشارکت مردم و حضور آنان در صحنههاي سياسي تأکيدي به جد داشتند./اشرف اميني-رسالت