به گزارش 598، به نقل از خبرگزاری فارس، پیشروی گام به گام رژیم صهیونیستی به سمت تسلط بر مسجد الاقصی به مرزهای نگران کنندهای رسیده است. این پیشروی در چند محور جریان دارد:
نخست اشغال مسجد الاقصی و خارج کردن آن از دست مسلمانان
دوم استقرار نیروهای امنیتی و ارتش اسرائیل در اطراف مسجد و تکمیل محاصره امنیتی آن
سوم تخریب مستقیم و غیر مستقیم مسجد از داخل و بیرون به بهانههای مختلف از جمله حفاری زیر مسجد با هدف پیدا کردن آثار تاریخی یهود و به اصطلاح هیکل سلیمان و تلاش برای تاریخ سازی و پیشینه سازی تاریخی برای یهود در بیت المقدس و همچنین تغییر شناسنامه آثار تاریخی و کشفیات اسلامی و تبدیل آنها به آثار یهودی.
امنیتی و نظامی کردن حرم قدسی عموماً به بهانه کنترل اوضاع و تأمین امنیت، پس از حملات جمعی گروههای تندرو مذهبی یهود به حرم مسجد الاقصی صورت میگیرد و با تداوم و گسترش این حملاتِ برنامه ریزی و طراحی شده از قبل، به تدریج مسئله تقسیم حرم بین یهودیان و مسلمانان از سوی سران رژیم صهیونیستی به عنوان راه حل، طرح و دنبال شده و به زودی بر مسلمانان تحمیل خواهد شد و از این طریق تسلط تدریجی صهیونیستها بر مسجد الاقصی تحقق خواهد یافت و روند یهودی سازی حرم عملاً اجرا خواهد شد، که در صورت تحقق آن، فاجعهای دینی و سیاسی برای جهان اسلام خواهد بود.
همزمان تلاشهای گسترده رژیم صهیونیستی برای تغییر شهر بیت المقدس از شهری اسلامی به شهری یهودی و صهیونیستی با قدرت و جدیت فراوان ادامه دارد.
این تلاشها در چند محور صورت میپذیرد:
1- از بین بردن معالم و آثار اسلامی به بهانه توسعه خدمات شهری
2- جلوگیری از بازسازی و ترمیم مناطق قدیمی شهر و عملاً تبدیل مناطق اسلامی به بافتهای فرسوده به نحوی که ادامه زندگی در آنها خطرناک باشد و به محض تخلیه آنها از سوی ساکنان به استناد قوانین ظالمانه رژیم صهیونیستی واحدهای تخلیه شده در اختیار رژیم صهیونیستی قرار گرفته و مالک حق بازگشت به آن را از دست خواهد داد. حتی اگر مالک و ساکن این واحدها بیش از 6 ماه از کشور خارج شوند، مالکیت را از دست خواهند داد.
3- ایجاد شهرکهای صهیونیستی نشین در داخل و اطراف شهر بیت المقدس و در مناطق مهم و در محورهای اساسی شهر به نحوی که بیت المقدس را از دیگر مناطق کرانه باختری جدا کرده و گذرگاههای ورود فلسطینیان به شهر بیت المقدس را محدود و قابل کنترل کند.
4- تغییر وضعیت دیموگرافی و ساختار جمعیتی شهر بیت المقدس و تزریق جمعیت یهودیان صهیونیست به شهر از طریق شهرک سازی و واگذاری واحدهای مسکونی به قیمتهای ناچیز و تسهیلات به شهرک نشینان و کوچ کنندگان یهودی از خارج به اسرائیل به عنوان مشوق و افزایش دادن جمعیت یهودیان برای تبدیل بیت المقدس به شهر یهودی و کوچاندن ساکنان عرب مسلمان و مسیحی از شهر به بهانههای گوناگون.
5- قرار دادن مدیریت شهری در اختیار یهودیان با تغییر معادله جمعیتی و قانونمند کردنِ ظاهریِ روند یهودی سازی بیت المقدس، تغییر اسامی محلات و خیابانها و کوچهها به اسامی عبری، و عبری کردن تابلوها و غیره.
بدین ترتیب فاجعه یهودی سازی حرم قدسی مسجد الاقصی و شهر بیت المقدس در مقابل چشم جهانیان و جهان اسلام و جهان عرب در حال وقوع است.
اما در مقابلِ پیشروی جسورانه رژیم صهیونیستی، جهان اسلام و جهان عرب چه میکند؟
1- آیا جهان اسلام و جهان عرب نیروی خود را متوجه خطر در حال افزایش کیان اسرائیلی کرده و توان خود را برای مقابله با این رژیم بسیج کرده است؟
با کمال تأسف خیر! جهان عرب قدرت و ثروت و پتانسیل انسانی و نظامی و مدیریتی و مؤسساتی خود را برای سرنگونی نظام سوریه به عنوان دژ مقاومت ضد صهیونیستی در جهان عرب بسیج کرده و دیگر بخشهای جهان اسلام را هم در این رویکرد انحرافی درگیر ساخته است.
2- آیا جهان اسلام و جهان عرب با حساس خطر رژیم صهیونیستی، اختلافات حاشیهای را کنار گذاشته و یکپارچه در صدد مقابله با خطرات و چالشهای فراروی امت برآمده است؟
با کمال تأسف خیر! بالعکس جهان اسلام و جهان عرب با گم کردن راه اصلی و دشمن اصلی در دام فتنه گران بینالمللی و منطقهای افتاده، و به جای اتحاد و یکپارچگی وارد جنگ خانمان سوز مذهبی سنی-شیعی شده و هستی و نیستی جهان اسلام و امت اسلامی را با دست خود در معرض نابودی قرار داده و راه تسلط آمریکا و رژیم صهیونیستی را نه تنها بر حرم قدسی مسجد الاقصی و بیت المقدس بلکه بر سراسر جهان اسلام هموار میسازد.
3- در میانه این وضعیت فاجعه آمیز، نهادهای اسلامی و عربی نظیر سازمان همکاریهای اسلامی، که به طور اصولی برای دفاع از بیت المقدس تأسیس شده است و اتحادیه عرب که وظیفه دفاع از جهان عرب را دارد، در چه وضعیتی قرار دارند؟
واقعیت آن است که این نهادها تنها اقدامی که میکنند، صادر کردن بیانیههای محکومیت خالی از هرگونه تأثیری است، چرا که این سازمانها در برگیرنده نمایندگان دولتها هستند که عمده آنها همپیمان آمریکا بزرگترین حامی رژیم صهیونیستی و متحدان آشکار و پنهان اسرائیل اند و متاسفانه بیشتر این دولتها تبلور اراده و خواست ملتهای شان نیستند و لذا کار چندانی از آنها بر نمیآید، این نهادها زمانی خواهند توانست اثرگذاری کنند که تجلی گر اراده ملتها و منافع و امنیت ملی و اسلامی کشورها و امت اسلامی باشند.
4- در همین امتداد، اخیراً جهان عرب شاهد یک حرکت قهقرایی جدید از سوی اتحادیه عرب بود و آن اعلام رسمی سلب مسئولیت خود در متوقف کردن تجاوزات رژیم صهیونیستی است.
سیر قهقرایی اتحادیه عرب خصوصاً پس از وقوع انقلابهای بیداری در برخی کشورهای عربی و تسلط کشورهای به شدت مرتجع عرب بویژه قطر بر آن و تبدیل شدن نبیل العربی دبیرکل اتحادیه، به کارمند حقوق بگیر دوحه و مجری سیاستهای آمریکایی اسرائیلی این کشور، روند جدیدی یافته است.
نخست این اتحادیه به نهادی برای حمایت از تروریسم و تروریستها در سوریه برای سرنگونی نظام مقاومتگرای حاکم بر این کشور تبدیل شده و انواع و اقسام مشروعیتهای عربی برای اقدامات مداخله جویانه منطقهای و بینالمللی در سوریه را در اختیار اطراف ذینفع قرار داده و از هیچ تلاش و هزینهای در این راستا کوتاهی نورزیده است.
در گام دوم، این اتحادیه به منظور به اصطلاح حل بحران فلسطین در چارچوب برنامههای آمریکا و منافع اسرائیل در سفر هیئت اعزامی آن به واشنگتن، با واگذاری بخشهای دیگری از خاک فلسطین به اسرائیل تحت پوشش مبادله سرزمینی اعلام موافقت کرده، بدون آن که صلاحیت این کار را قانوناً داشته باشد.
و در گام سوم ، دبیرکل اتحادیه پس از برگزاری نشستی فوق العاده در روز یکشنبه بیست و دوم اردیبهشت سال جاری اعلام کرد که این اتحادیه فاقد هرگونه اختیارات و امکانات لازم برای ممانعت از اقدامات تجاوزگرانه رژیم صهیونیستی است و این مسئله بر عهده شورای امنیت به عنوان مسئول صلح و امنیت جهانی است.
این اقدام اتحادیه عرب به معنای واگذاری هرگونه اختیارات و صلاحیتها برای تصمیم گیری به شورای امنیت و قبول و مشروعیت بخشی پیشاپیش تصمیمات این نهادِ تحت کنترل و اراده قدرتهای جهانی و عمدتاً حامی رژیم صهیونیستی است. و این دومین قدم پس از موافقت با واگذاری سرزمینی به اسرائیل با عنوان مبادله ارضی برای یکسره سپردن سرنوشت فلسطین به آمریکا و اسرائیل است.
جالب آنکه این موضع، در پی نشست اضطراری بررسی چگونگی متوقف کردن اقدامات تجاوزگرانه رژیم صهیونیستی بر مسجد الاقصی صورت گرفته، و این به معنای چراغ سبز به رژیم صهیونیستی برای اجرای سیاستهای فاجعه آمیز خود در بیت المقدس و حرم قدسی است.
برخی صاحب نظران بر این عقیدهاند، منطقه به زودی شاهد جنگی تحمیلی بر منطقه از سوی رژیم صهیونیستی است. این بدان خاطر است که هر زمان توازن قدرت در منطقه و در کشمکش بین اسرائیل و جهان عرب دچار خلل و تغییر به نفع رژیم صهیونیستی شده است، این رژیم دوره جدیدی از بلندپروازی و توسعه طلبی نظامی را آغاز و جنگ جدیدی را بر منطقه تحمیل کرده است.
این کارشناسان به حمله اسرائیل به لبنان و اشغال نیمی از خاک این کشور در سال 1982 میلادی اشاره میکنند که پس از امضای توافقنامه ننگین کمپ دیوید و خروج مصر از جبهه رویارویی با رژیم صهیونیستی، رخ داد.
اسرائیل با این تصور که سوریه دیگر توان ایستادگی و مقاومت در مقابل این رژیم را ندارد، بلندپروازیهای نظامی خود را با حملات هوایی به سوریه از طریق تجاوز به حریم هوایی لبنان شروع کرده است.
اما واقعیت آن است که در حال حاضر معادلات استراتژیک در منطقه با گذشته تفاوت اساسی کرده، و مقاومت به پدیدهای فراگیر و به تعبیری، جهانی تبدیل شده است، به نحوی که هرگونه ماجراجویی اسرائیل را به پایانی فاجعه آمیز برای آن مبدل میکند، همانگونه که اشغال لبنان در سال 1982 نقطه آغاز سراشیبی رژیم صهیونیستی به سمت زوال بود.
یادداشت: سید مرتضی نعمت زاده