به گزارش سرویس نقد رسانه 598، این مطلب بخشی از یادداشت روزنامه «هفت صبح» امروز (یكشنبه) است كه متن كامل آن بدین شرح است:
دیروز در حالی كه نگاه بیشتر مردم و رسانههای داخلی و خارجی به سمت
ستاد انتخابات كشور بود و در آخرین ساعات ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری از
خودی تا منتقد و مخالف منتظر بودند كه ببینند نامزدهای مشهور وبالقوه
انتخابات وارد عرصه میشوند یا نه، شبكههای داخلی تلویزیون وبه خصوص شبكه
خبر طوری رفتار میكردند كه گویی زمان برایشان متوقف شده است.
شبكه خبر در تمام مدت حتی یك گزارش زنده از وزارت كشور روی آنتن نبرد و
حتی به شكل زیرنویس هم اخبار ثبت نام نامزدها را پوشش نداد. در همان مقطع
چند ساعته، تمام رسانههای خبری رسمی كشور و رسانههای فارسی زبان خارجی
درحال اطلاع رسانی لحظه به لحظه بودند. شبكههای اجتماعی به محل انعكاس این
اخبار تبدیل شده بود ومفهوم شهروند – رسانه بار دیگر قابل تشخیص بود.
در چنین شرایطی صدا و سیما با رویكردی غیر قابل فهم عرصه رسانهای را
دو دستی تقدیم رسانههای مخالف خارج از كشور و شبكههای اجتماعی فیلتر شده
كرد، نكته جالب آن بود كه بعد از ثبت نام دو نامزد مشهور انتخابات در دقایق
پایانی تنها پرس تی وی و العالم این خبر را به زبانهای عربی و انگلیسی
پوشش دادند و اكثریت مردم ایران سهمی از اطلاع رسانی رسانه ملی نداشتند!
این اتفاق دوم تحلیل سیاست رسانهای تلویزیون را دشوارتر هم می كند چرا
شبكههای داخلی باید مخاطب آخرین اخبار را تشنه رها كند و در عوض دو شبكه
غیر فارسی زبان متعلق به تشكیلات صدا و سیما خبر را مخابره میكند؟ مردم
ایران تا این حد نامحرم شدهاند؟! آیا این حركت را میتوان چیزی جز یك گل
به خودی هولناك در ثانیههای ابتدایی بازی رسانهای چند هفته پیش رو تلقی
كرد؟ صدا و سیما قرار است این بازی حساس را در برابر حریفان زیرك و حرفهای
آن سوی آبها با نتیجه یك بر صفر باخته آغاز كند؟ در این بازی حساس و نفس
گیر باید شاهد چند گل دیگر به خودی باشیم؟
مدیران صدا و سیما و در راس شان عزتالله ضرغامی به عنوان رئیس این
سازمان لازم است در رویكرد منفعلانه جاری تجدید نظر كنند. وقتی همه جا در
داخل و خارج از كشور همه نگاهها به ساختمان بزرگ خیابان فاطمی است و شبكه
خبر در حال پخش یك برنامه غیر خبری و تاریخی درباره وضعیت منطقه خاورمیانه
یا اعلام برگزیدگان نمایشگاه كتاب است، به سادگی می توان حدس زد كه رای
دهندگان بالقوه انتخابات یازدهم ریاست جمهوری برای دستیابی به طبیعیترین
حق خود ( اطلاعات تازه و موثق) به سمت رسانههای دیگر داخلی و خارجی بروند و
از این به بعد تا پایان انتخابات به سمت تنها تلویزیون رسمی كشور
بازنگردند.
تنها فرضی كه می توان رویكرد فعلی صدا و سیما را درك كرد، آن است كه
سیاستگذاران رسانه ملی خود را در این بازی مرگ و زندگی از پیش بازنده
میدانند و با بیتفاوتی بازی را آغاز كرده و قرار است تا پایان با همین حس
انفعال و بیتفاوتی ادامه دهند و با شكستی سنگین این نبرد رسانهای را به
پایان برسانند.