در
روزهایی که ناشران و نویسندگان دغدغه ارائه بهترینهای خود به نمایشگاه
سالیانه کتاب را دارند، برخی از نویسندگان مانند روال همیشگی به نقد و
تعریف از کم و کاستیها و حتی امتیازات مثبت آن میپردازند اما یک نکته
مشترک را در نقل قول تمام آنها میتوان شاهد بود و آن آرزوی تبدیل نمایشگاه
کتاب از محلی برای فروش، به محلی برای معرفی آثار و نویسندگان آنهاست. در
چنین شرایطی عدهای هم از عملکرد دستگاههای اجرایی بهویژه دولت انتقاد
کرده و آن را زیرسوال میبرند. در این میان مصطفی رحماندوست، نویسنده
باتجربه گروه سنی کودک و نوجوان که شاید کمتر قشر سنی وی را نشناسد، بر این
اعتقاد است که دولت در تمام سالهای خدمت خود تنها در حد حرف پیشرفته و
آبی از آن برای کتاب و کتابخوانی گرم نمیشود. حال به بهانه برگزاری
نمایشگاه کتاب در اواسط اردیبهشتماه با این نویسنده کهنهکار به گفتوگو
پرداختیم که شرح آن را از نظر میگذرانید.
آقای
رحماندوست! نمایشگاه کتاب در پیش است و از اواخر هفته جاری کار خود را
آغاز میکند. بهعنوان یکی از نویسندگانی که در تمام دورههای برگزاری
نمایشگاه کتاب حضور پررنگی داشتهاید، ارزیابی خود را از اینگونه محافل
بگویید.
نمایشگاه کتاب فرصتی است تا تمام
محورهایی که در ارائه نهایی یک کتاب به جامعه نقش دارند، حرفها و
داشتههای خود را به نمایش بگذارند تا مردم بهویژه قشر فرهنگی و کتابخوان
با آنها آشنا شده و بتوانند در مقادیر قابل توجهی خریداری کنند.
در چندماه اخیر شاهد نوعی
نوسان اقتصادی در تمام حوزههای کلیدی ازجمله کاغذ و صنعت چاپ بودیم. این
اتفاق چه تاثیراتی برای ناشران و نویسندگان جامعه در برداشت؟
ببینید من مطالعه چندانی روی آمار
میزان فروش یا تیراژ کتاب در این چند وقت اخیر نداشتم، البته از سویی باید
تاکید کنم که آماری هم که هرچند وقت یکبار اعلام میشود نمیتواند آمار
درستی باشد چراکه انسان شاهد واقعیتهای چاپ و نشر در چند ماه اخیر بوده و
ناخودآگاه از آن تأثیر میگیرد. اما جدا از موضوع آمار و ارقامی که برای
فروش کاغذ یا کتاب اعلام میشود، نکتهای که مسلم و بدیهی است، گرانشدن
این مقولات است. در شرایطی که تورم چندبرابری بر تمام اجناس و کالاهای
ضروری و غیرضروری تاثیر گذاشته است، نمیتوان صنعت چاپ و نشر را از این
موضوع مصون داشته و بگوییم که همانند سابق در همان تیراژ و با همان کیفیت
عرضه میشود. کتاب هم مانند سایر اجناس افزایش قیمت قابل توجهی داشته است.
از سویی دیگر باید تاکید کرد که حوزه کتاب مانند حوزههای دیگر یک زنجیره
به هم متصل است و زمانی که کتاب گران شود، به صنعت چاپ آسیب میرساند و در
چنین شرایطی علاوهبر متضررشدن جیب خوانندگان، جیب ناشران، توزیعکنندگان،
عرضهکنندگان و سایر عوامل موثر در این زمینه نیز با ضرر بسیاری مواجه
خواهد شد و شرایط را به صورتی رقم میزند که یک فرد فرهنگی یا کتابخوان
اولویت خرید خود را به مقولهای مانند گوشت کیلویی 40 هزار تومان اختصاص
دهد و بستر لازم برای سطح مطالعه را به فراموشی بسپارد.
یکی از نگرانیهای مسوولان در
حوزه فرهنگی هم همواره بر این بوده است که کتاب باید به یکی از اجناس ثابت
در سبد خرید مردم تبدیل شود و برای هر دوره هم راهکارهایی را ارائه میکنند
اما فکر میکنید تا چه حد این نگرانی توانسته جامه عمل پوشانده و رفع شود؟
طبق آماری که براساس اولویتهای خرید
مردم ارائه شد، حال درست یا نادرست، کتاب را در اولویت 26 سبد خرید مردم
قرار داد و اگر اوضاع نابسامان اقتصادی به همین منوال کنونی ادامه پیدا
کند، طبیعی خواهد بود که اولویت خرید کتاب از جایگاه 26 هم کاهش پیدا خواهد
کرد و رقمی تاسفبار را به دنبال خواهد داشت. همچنین در انواع کتب ما شاهد
سیر نزولی در میزان تیراژ و سیر صعودی در قیمت کتاب بودیم. البته نمیتوان
این مساله را به مدت کمی که از سال جاری میگذرد، تعمیم داد و باید زمان
بگذرد تا شاید نوعی بهبودی حاصل شود. متاسفانه هماکنون کتابهای متخلف
ازجمله کتابهای مرجع یا نفیسی که در چند جلد وجود دارند یا دیگر چاپ
نمیشوند یا اینکه در میزان محدودی چاپ و منتشر میشوند.
با توجه به اینکه شما غالبا
نویسنده کتاب کودک و نوجوان هستید، آیا مشکلی که برای کتابهای مرجع و نفیس
به آن اشاره کردید، برای کتاب کودک هم صدق میکند؟
بله، باید اشاره کنم که بخش اعظمی از
کتابهای در دسترس و موجود در بازار، برای قشر سنی کودک و نوجوان تعریف شده
اما علیرغم کمیت و کیفیت برخی از آنها، مشکلات ذکرشده برای این نوع کتاب
هم شامل میشود. شاید نمایشگاه کتاب بتواند مصداق بارزی برای این امر باشد.
در سالهای پیش افرادی که از نمایشگاه کتاب برای کودکان خود 10 کتاب
خریداری میکردند امروزه با قدرت خرید پایین، تنها پنج کتاب یا حتی کمتر
خریداری میکنند و این نمیتواند نکته مثبتی قلمداد شود.
راهکار بهبود این اتفاق چیست؟ آیا میتوان کاری کرد که کتاب در جایگاه اصلی خود قرار گیرد؟
بله در شرایطی که عده کثیری از مردم
قدرت خرید کافی برای کتاب را ندارند، افزایش سطح کتابخانهها میتواند نکته
مثبتی تلقی شود. همچنین بسیار کم شاهد آن هستیم که قسمت ویژهای از یک
کتابخانه عمومی برای قشر کودک و نوجوان قرار داده شود یا فضایی که بتواند
آنها را به خود جذب کند. در صورتی که کتابخانهها ضمن افزایش کیفیت کتابها
و بهروزکردن آنها، فضایی را به این موضوع اختصاص دهند، میتوان انتظار
بهبود جایگاه کتاب در نسل جوان و بهویژه کودک و نوجوان را داشت.
اما گروه سنی کودک و نوجوان و
حتی بعضا جوان تمایل به برخورداری از کتابهای مورد علاقه خود در
کتابخانههای خانگی را دارند و این امر در صورتی میتواند محقق شود که
تجدیدنظری در سیاستگذاریهای کتاب به وجود آید. در چنین شرایطی کتابخانه
نمیتواند میل چندانی برای افراد به وجود آورد.
بله اما زمانی که شرایط برای خرید کتاب
به حدی است که نمیتواند امکان برخورداری مستقل از آن را برای افراد
کتابخوان به وجود آورد، کتابخانه میتواند مانند نوعی آرامبخش عمل کند.
با توجه به اینکه امسال سال آخر دولت دهم است ارزیابی شما از عملکرد معاونت فرهنگی دولت چیست؟
معاونت فرهنگی به همراه سایر
دستگاههای اجرایی نه بودجه کافی برای امر کتابخوانی قرار میدهند و نه با
بودجه اندک کارهای مناسبی انجام میدهند. به شخصه بر این اعتقاد هستم که
آبی از وزارت ارشاد گرم نمیشود و تنها مسالهای که ما از آنها شاهد هستیم
این موضوع است که میگویند ما کارهای موفقی انجام دادهایم در صورتی که
همگی اینها در حد حرف بوده و در عمل، ناشران و نویسندگان اقدام موثری را
مشاهده نکردند. البته در شرایطی که دارو یک نیاز اساسی است، در اولویت کار
مسوولان قرار نمیگیرد، در اولویت قراردادن کتاب، خودخواهی است. بهترین راه
همان است که کتابخانهها در تعداد بالاتر و با ارائه خدمات آسانتر فعالیت
کنند.
برمیگردیم به سوال ابتدایی که
پیرامون نمایشگاه سالیانه کتاب طرح شد. شما بر این اعتقاد هستید که
نمایشگاه فرصتی است تا صنف کتابخوان و نویسنده و ناشر با یکدیگر در تعامل
باشند. آیا میتواند علاوهبر تعامل، مکانی هم برای توزیع باشد؟
با توجه به اینکه توزیع کتاب در کشور
ما با مشکلات فراوانی مواجه است، برگزاری نمایشگاه کتاب در تهران بهعنوان
یک شهر مرکزی میتواند علاقهمندان را از شهرهای اطراف جذب کرده و آنها را
با آثار جدید آشنا سازد. امروزه آثار جدیدی که منتشر میشوند کمتر به
شهرهای کوچکتر توزیع میشوند. لذا نمایشگاه کتاب میتواند فرصت خوبی را
برای توزیع کتاب فراهم کند.
امروزه مسوولان به انجام
اقداماتی مانند برگزاری کتابفروشیهای کوچک در مکانهایی مانند ورودی مترو
میپردازند. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
با توجه به بهای کمی که به کتاب و
فرهنگ کتابخوانی داده میشود، اقدامات اخیر مسوولان که تا حدودی در
مکانهای مختلف شهری بهویژه مکانهای پر رفت و آمد، کتابفروشیهای سرپایی
دایر میکنند، میتواند مثبت و سازنده باشد. اهمیت این کتابفروشیهای سیار
در این است که چشم عموم مردم را با کتاب و اسامی آنها آشنا میسازد.
بارها از شما شنیده شده که
کتابهای خود را ابتدا برای کودکان میخوانید و در صورت تایید آنها، آن را
به انتشار میرسانید، آیا همچنان این کار را انجام میدهید؟
بله من همه کتابهای خود را ابتدا از فیلتر کودکان عبور میدهم و در صورت تایید، آن را به چاپ میرسانم.
ممکن است بنا به تفاوت سلیقهها، گروهی خوششان نیاید، این اتفاق باعث نمیشود که شما از چاپ آن منصرف شوید؟
با تجربهای که در کار نویسندگی برای
کودک و نوجوان به دست آوردهام، سلیقه ذهنی آنها به دستم آمده است. البته
باید یادآور شوم که در حال حاضر کتابهایی را آماده دارم که به دلیل عدم
تایید کودکان، آنها را چاپ نکردهام.
خودتان بهعنوان یک نویسنده آخرین کتابی که مطالعه کردید چه بود؟
به دلیل اینکه هماکنون روی پروژه
پیشدبستانی کار میکنم، اغلب کتابهایی که مطالعه میکنم کتابهای مرجع و
دایرهالمعارف پیشدبستانی است.
اگر بخواهید کتابی را برای مطالعه به یک کودک معرفی کنید، آن را از کتابهای خودتان پیشنهاد میدهید یا از آثار سایر همکارانتان؟
در حیطه ادبیات کودکان، خواندنیها
بسیار محدود است و بر این اساس شرایط را بهگونهای رقم زده که کودک و
نوجوان با پیش آمدن فرصتی برای مطالعه به راحتی توانایی انتخاب دارند و
دچار اشکال نخواهند شد.
بهعنوان حرف پایانی اگر مطلبی باقی مانده که نیاز به یادآوری یا تاکید دارد، بفرمایید.
به بهانه نزدیک بودن نمایشگاه کتاب
میتوانم آرزو کنم که توزیع کتاب در کشور به گونهای شود که نمایشگاه
سالیانه کتاب تبدیل به فروشگاهی اصولی برای معرفی آثار و نویسندگان آنها
شود و کمتر شاهد سیستم اقتصادی خرید و فروش در نمایشگاه باشیم.
منبع: ضميمه ادب و هنر فرهيختگان