از آنجائیکه عملکرد و مواضع عناصر و رسانه های ضد انقلاب و معاند بازتاب نیات و طراحی دشمنان جمهوری اسلامی بوده و در تشخیص روش مطلوب سياسي موثر به نظر ميرسد، به همین جهت پایگاه خبری و تحلیلی رجانیوز تلاش می کند با انتشار بسته ویژه اخبار ضد انقلاب در فواصل معین در این راه گام بردارد.
موج جدید جسارت ضد انقلاب به علامه مصباح به خاطر معرفی کاندیدا اصلح
ورود شفاف و موثر علامه مصباح یزدی در معرفی کاندیدا اصلح سبب موج تازه ای از فحاشی و تخریب ها علیه وی توسط رسانه های ضد انقلاب شده است.
عصبانیت ضد انقلاب به خاطر نگرانی از ورود علامه مصباح یزدی به انتخابات و معرفی کاندیدا اصلح بگونه ای بوده که یکبار دیگر خاطره فحاشی های ائتلاف اصلاح طلبان و ضد انقلاب را در دوران اصلاحات زنده کرده است.
با وجود بی ارزش بودن چنین اظهاراتی و با عرض معذرت خواهی از محضر علامه مصباح و علاقه مندان ایشان جهت نشان دادن عمق کینه ائتلاف ضدانقلاب، فتنه و انحراف از ایشان به بخشی از این فحاشی ها توسط برخی رسانه های منتصب هب این ائتلاف که البته توسط برخی رسانه های وابسته قالیباف نیز در کشور بصورت دیگری تئوریزه می شود تنها اشاره ای کوتاه می شود:
*مصباح یزدی در مقام یک شیفته قدرت، به شدت اهل نتیجه گیری است و در این مسیر، از فضاسازی کاذب، دروغ گویی و فریب کاری نیز ابایی ندارد
* بدنامی سیاسی احمدی نژاد و سابقه حمایت مصباح از او سبب شده بسیاری از کاندیداها هراس داشته باشند جزو فرقه مصباحیه تلقی شوند
* علیرغم رجزخوانی ها و روحیه دهی مصباح یزدی، باید گفت در صورت عدم حضور هاشمی، او از جمله بازندگان جدی انتخابات 92 خواهد بود، حتی اگر کسی خواب ببیند، امام زمان دعا کند، او چرخی 180 درجه بزند و دوباره او و تیم احمدی نژاد هم دست در دست هم بگذارند، چیزی جز ورشکستگی سیاسی نصیب علامه زمان نمی شود، برجسب بی آبرویی هم که قبلا به لطف محمود بر پیشانی اش چسبیده است.
* جبهه پایداری همان جبهه مصباحیون است برای بازی سیاسی
* دولتیها اما نامزد نهایی جبهه پایداری را «گوش به فرمان» میخوانند و روایت میکنند که هنگام معرفی به عنوان نامزد نهایی جبهه پایداری، در مقابل مصباح «زانو» زده و مطیع است.
* او ریاست جمهوری را برای یکی از نزدیکان خود میخواهد. دولتی را میخواهد که در بودجه سالانه اگر گلوگاه بودجه را قفل زد و اعتبار همه کمک بگیران حقیقی و حقوقی را صفر کرد، هوای مصباح و موسسههای چند گانهاش را داشته باشد. و فراتر از آن، خود نقش «پدر معنوی» صاحبان قدرت را بیابد و بیش از پیش جایی در ساختار سیاسی قدرت برای خود بگشاید.
* شاید حالا وقت آن رسیده است که مصباح از درخت دولت میوه بچیند. احمدینژاد نه تنها دشمن او نیست بلکه روزگاری روابطشان مرید و مرادی بوده و اکنون هم بر اساس منطق مصباح باید یک جوری احمدینژاد را نگه داشت و دست دوستی را دراز کرد. وقتی قرار است آن طرف جبهه سه نفره به ائتلاف برسد و خیلیها چشم دارند که از آن مسیر به پاستور برسند، مصباح هم باید موتلفی پیدا کند.
* دوستی و دشمنیهای دنیای سیاست پایدار نیستند، هر دو طرف خوب این را میدانند. هدف وسیله را توجیه میکند، مصاح یزدی تئوریسین این مدل سیاست ورزی در ایران است.
* مصباح یزدی و همراهان، به شکل معناداری برای سهم خواهی از قدرت، خیز برداشته اند.
اعتراف صادقانه رسانه فتنه گران به بی عرضه گی در انتخابات
سایت گویا نیوز که اطلاعیه استخدام سازمان سیا را نیز روزگاری نه چندان دور منتشر میکرد با انتشار تحلیلی بازگشت اغتشاشات خیابانی و اعتراضی بعد از انتخابات را غیرممکن دانست.
در بخشی از این تحلیل آمده است: پاسخ های نسبتا صريح آقای خاتمی به اين درخواست های مکرر گويای آن است ايشان فضای سياسی کشور را برای اعلام کانديداتوری خويش مناسب نمی بيند. گروهايی از اصلاح طلبان اما در رويای تکرار دوم خرداد ۷۶ و دولت اصلاحات و بخشی هايی از "اصلاح طلبان سبز" نيز با تکيه بر تجربه انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ در سودای جنبش اعتراضی ديگری اصرار بر اين دارند که آقای خاتمی کانديداتوری خود را اعلام کند.
این تحلیل می افزاید: چگونگی نگاه به موضوع انتخابات و توقعات نسبت به روندها و پيامدهای آن راه اصلاح طلبان و گروهی از سبزها را از هم جدا می کند. اصلاح طلبان به رهبری محمد خاتمی در پی راه حل نشان دادن به حکومت برای خروجش از بن بست هستند نه به چالش کشيدن آن، درحاليکه لااقل بخشی از سبزها انتخابات را فرصتی برای به چالش کشيدن قدرت حکومت می دانند.
در ادامه این تحلیل نیز آمده است: بخشی از سبزها برعکس بدون توجه به همه شواهد که نشان دهنده بی ميلی حکومت از حضور آقای خاتمی يا ديگر چهره های معتبر اصلاح طلبان در انتخابات پيش رو است، اصرار بر کانديداتوری آقای خاتمی دارند. آنها می خواهند در صورت رد صلاحيت محمد خاتمی، حکومت هزينه رد صلاحيت ايشان را بپردازد که اين موضوع بنوبه خود چنانکه رئيس جمهور اصلاحات به آن اشاره کرده است باعث "کدورت ها"ی بيشتر بين حاکميت و اصلاح طلبان خواهد شد. در صورتی که شورای نگهبان آقای خاتمی را تاييد صلاحيت کند اما پيروز از صندوق های رای بيرون نيايد نيز سبزهای اصلاح طلب اميدوارند جنبش اعتراضی از نوع اعتراض های پس از انتخابات سال ۸۸ در خيابان های کشور شکل گيرد.
این تحلیل تصریح می کند: اما نگاهی به آمادگی ها، امکانات و تعادل قوا در صحنه سياسی ايران نشان می دهد که نه جنبش اعتراضی سبز ايران در شرايط کنونی در موقعيتی هست که بتواند حکومت را به چالش بکشد و نه آقای خاتمی اهل دعوت مردم به خيابان هاست.
در ادامه این تحلیل با اشاره به اینکه اصلاح طلبان باید منتظر فرصت های آینده باشند ، در ادامه به نکته قابل تاملی اشاره می کند و می افزاید: يکی از موضوعات مهمی که اصلاح طلبان يا سبزها بايد در ماههای آينده برای روبرو شدن با آن آماده باشند، شکل گيری جنبش اعتراضی هواداران محمود احمدی نژاد در پی رد احتمالی کانديدای جناح دولت از سوی شورای نگهبان يا مهندسی انتخابات عليه کانديدای دولت است. چنين جنبش اعتراضی بخصوص که در لايه های پايين جامعه ريشه دارد، می تواند خشن و گسترده باشد. رفتارهای محمود احمدی نژاد نيز نشان داده است که او اهل اعتراض، ايستادگی و دعوت مردم به خيابانهاست. چهار سال پيش طبقه متوسط از نپيوستن لايه های پايين جامعه به جنبش اعتراضی سبز دل آزرده بود، اکنون که جنبش سبز فروکش کرده اما جنبش اقشار پايينی جامعه احتمال فرصت و امکان حضور خيابانی در جريان انتخابات پيش رو دارد، اصلاح طلبان و سبزها بايد آماده سياست ورزی مناسب باشند.
قداست بخشیدن به خاتمی به سبک مبارزان سبز
یکی از متهمین فتنه 88 که در دادگاه به گناهان خود نیز اعتراف کرده طی یادداشتی در سایت ندای سبز آزادی خاتمی را به امام علی (ع) تشبیه کرد.
"م. ت" که در دوران فعالیت دانشجویی خود پرونده های خاص سیاسی نیز دارد!، بدون اشاره به اینکه دعوت عناصر بی دین، کمونیسم، لیبرال و ضد انقلاب از خاتمی چه شباهتی به دعوت مردم کوفه از امام علی (ع) دارد خطاب به خاتمی نوشته است: میدانیم اگر شما وارد کارزار انتخابات شوید، راحتی و عافیت امروز خود را در معرض خطر قرار خواهید داد. چه تهمت ها که نخواهید شنید و چه بد رفتاری ها که نخواهید دید. اما امروز مانند روزی است که مردم کوفه گرد خانه امیر المونین جمع شدند تا بیعت با حضرت کنند و امام فرمود که این حکومت از اب بینی حیوانی نیز برای او بی ارزش تر است.
در قسمتی دیگر نوشته آمده است: معتقدیم اگر شرکت در انتخابات با ریسک از بین رفتن سرمایه سیاسی مان در درون ساختارهای نظام همراه باشد، اما فارغ از هر گونه برخورد جریان حاکم و هر نتیجه سیاسی و هر اتفاقی در فردا، به تقویت سرمایه های اجتماعی اصلاح طلبان و عموم مردم ایران و جلوگیری از تعبیر خواب های شوم برای جامعه مدنی ایران خواهد انجامید. به تعبیر آقای علی مطهری، این حضور فارغ از هر نتیجه ای "برکات" بسیاری برای ایرانیان و فردای در خطر ایران دارد!
گفتنی است، جریان فتنه در سال 88 نیز در اقدامی طنز گونه تعداد کشته های خود را به 72 تن شهدای کربلا تشبیه میکرد!
چرا قتنه گران معتقدند انتخابات نباید ناموسی بشود!
یکی دیگر از فعالین فتنه نیز که چند سالی هست به یکی از کشورهای اروپایی فرار کرده معقتد است جریان فتنه اگر انتخابات را ناموسی کند ضرر خواهد کرد!
وی در یکی از سایت های منتصب به حزب منحله مشارکت می نویسد : بحثهای متاثر از نامزدی محتمل خاتمی و تقاضا برای حضور وی در بستری که انتخابات مهیا میکند، البته نباید انتخابات و نتیجهی نهایی آن را برای دموکراسیخواهان (و بهطور مشخص «سبز»ها)، به امری «ناموسی» مبدل سازد.
وی که حضور گسترده را پای صندوق رای قطعی میداند در توجیهه بی اعتنایی مردم به فتنه گران درباره انتخابات می نویسد: قابل پیشبینی است که مستقل از بخشهایی از جامعه که همسو با حاکمیت هستند و همراه با اقتدارگرایان حاکم یا متأثر از تبلیغات رسانههای رسمی جمهوری اسلامی، برخی لایههای اجتماعی دیگر نیز به دلایل و علل گوناگون (از دریافت یارانه گرفته و هراس از محروم شدن از برخی مزایا و امتیازات دولتی، تا مشارکت در انتخابات مبتنی بر محاسبهی مرسوم «انتخاب میان بد و بدتر» و یا حتی فعال شدن در انتخابات شوراها، که قرار است همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود) در انتخابات شرکت کنند؛ این مشارکت با مدیریت و هدایت و تهییج و مهندسی سپاه و بسیج و کمیته امداد و دیگر نهادهای همسو با مرکز ثقل قدرت، و البته تقلب مفروض، فتوای «حماسه سیاسی» رهبر جمهوری اسلامی را متحقق خواهد ساخت.
وی در ادامه در تشریح کارکرد خاتمی برای سبز ها می افزاید: حامیان و متقاضیان نامزدی آقای خاتمی، به تعبیری لشکر 72 ملتاند؛ اما اصلاحطلبان وفادار به جنبش سبز و سبزهایی که دموکراتیزاسیون را تعقیب میکنند، از زاویهی توانمندسازی افراد و نیروهای حامی جنبش سبز و شبکههای اجتماعی حامی آن، و نیز تقویت آگاهی جمعی و هویت جنبش سبز، و نیز تقویت قدرت در جامعه مدنی و سپهر عمومی، ورود سبز خاتمی را به انتظار نشستند.
وی تصریح می کند: در چنین بستر و فضایی، و با ملاحظاتی که به اجمال آمد، «ناموسی کردن انتخابات» و نتیجهی آن، و محدود کردن سیاستورزی به حضور در انتخابات نمایشی و فرمایشی، خطایی نه چندان کوچک است؛ اشتباهی که نه تنها بذر ناامیدی و انفعال میپراکند، بلکه کنش سبزها را محدود به میدان بازی میکند که اقتدارگرایان ترسیم کردهاند. حال آنکه میدان بازی حامیان و همدلان جنبش سبز، جایی دیگر است: سپهر عمومی و جامعه مدنی.انتخابات اگر نامزدی «سبز» در آن امکان فعالیت نیابد، مجالی است برای همیابی و تقویت شبکههای اجتماعی و پرسشگری از وضع دو نامزد معترض انتخابات 88 و زندانیان جنبش سبز، و نیز آگاهی بخشی در مورد فاصلهی انتخابات مهندسی شده با انتخابات آزاد و سالم و عادلانه؛ و افزون بر اینها، بستری برای تقویت و تعمیق و گسترش جنبش سبز. انتخابات 92 را «ناموسی» نکنیم. راه دشوار دموکراسی، طولانی است.