598 به نقل از سرویس سیاسی جهان نیوز: شايد بايد پس از انقلاب جايگاهي را
نيز مخصوص وي در ساختار نظام طراحي ميکردند تا بخشي از توان کشور حول
تحليل رفتارهاي وي تلف نشود! اکبر هاشمي نيز همواره به دنبال تأثيرگذاري
در تصميمات مهم بوده و خود را بهعنوان يکي از اضلاع سياسي ايران تعريف
کرده است.
اين روزها نيز باز هم به رسم همه انتخاباتهاي گذشته نام
اکبر هاشمي به گوش ميرسد. از سه سال پيش با شدتگرفتن زاويه دولت با
آرمانهاي انقلاب اسلامي و شدتگرفتن موج فعاليتهاي جريان انحرافي در بدنه
دولت احمدينژاد، برخي تلاش کردند که مشکلات دولت را اشتباه مردم در
انتخابات جلوه دهند و از نقايص احمدينژاد براي هاشمي آبرويي تازه دست و
پا کنند. در اين مدت با شدتگرفتن رفتارهاي نامناسب دولت، صداي حاميان
هاشمي نيز بلندتر شد و حالا پس از سه سال هاشمي منجي اينروزهاي انقلاب
لقب گرفته است! اما اگر منصفانهتر نگاه کنيم احمدينژاد اينروزها تفاوتي
با هاشمي در عملکرد ندارد.
نگاه دولت در مسائلي نظير رابطه با غرب
با نگاه هاشمي بيشترين شباهت را پيدا کرده است و هر دو گروه براي شکست
تابوي مذاکره از يکديگر سبقت گرفتهاند. روند رو به ضعف اقتصاد در
اينروزها و افزايش تورم و بيکاري بيش از آنکه هاشمي را بتواند يک منجي
نشان دهد، يادآور مشکلات معيشتي مردم در دوران سازندگي است. ضعف در نگاه
اسلامي به فرهنگ در دولت دهم بيش از هرچيز يادآور نگاه مديران دولت هاشمي
است و حالا بعد از دو دهه برخي از نزديکان هاشمي در تلاشاند که به اعتبار
دوقطبي منسوخ احمدينژاد - هاشمي بتوانند يکبار ديگر هاشمي را به قدرت
بازگردانند.
پرده اول: بدل هاشمي
شکستهاي
متعدد هاشمي رفسنجاني و يارانش در انتخابات گذشته و سن بالا و ناتواني
هاشمي براي حضور در صحنه و همچنين علاقه هاشمي براي ايفاي نقش پدرخوانده
در سياست ايران از دلايلي بود که از مدتها پيش بحث حمايت هاشمي يا خاتمي
از يک نامزد خاص را به ميان آورد تا شايد آن نامزد بتواند به اعتبار هاشمي
رفسنجاني راهي پاستور شود. محمدرضا عارف، اسحاق جهانگيري، حسن روحاني،
محمدعلي نجفي و حتي علياکبر ولايتي همه نامزدهايي هستند که از آنها
بهعنوان گزينههاي مورد حمايت هاشمي ياد ميشد. محمدرضا عارف از
گزينههايي بود که هيچگاه پايگاه مطمئني براي هاشمي محسوب نميشد و پيش
از آنکه به هاشمي يا حتي خاتمي ارادت داشته باشد خود را يک اصلاحطلب
مستقل ميداند و سرمايهگذاري خاصي روي وي صورت نگرفت.
اسحاق جهانگيري از اعضاي حزب کارگزاران يکي از چهرههاي اصلاحطلب و البته
نزديک به هاشمي محسوب ميشود که حضور وي در قدرت ميتواند پدرخواندگي
هاشمي را براي 4 سال آينده تضمين کند. اما به نظر ميرسد ترس از عدم
انتقال رأي خاتمي و هاشمي به سبد رأي جهانگيري و شکلنگرفتن فضاي
انتخاباتي در اطراف جهانگيري، برخي از اصلاحطلبان و همچنين هاشمي را در
رابطه با احتمال پيروزي در انتخابات نگران کند. نکتهاي که سبب شده است
محسن هاشمي احتمال نيامدن پدرش را 99درصد عنوان کند، ولي صحبت از يک درصد
احتمال حضور کند؛ يکدرصدي که شايد در آينده بتواند آيتالله را به حضور در
صحنه ترغيب کند.
اما نزديکترين گزينه به اکبر هاشمي را ميتوان
حسن روحاني دانست. جضور فرزندان هاشمي در برنامه اعلام حضور حسن روحاني و
از سوي ديگر حضور ياسر هاشمي در اتاق فکر حسن روحاني اين ذهنيت را تقويت
ميکند که آيتالله حساب ويژهاي روي حسن روحاني باز کرده است. «روحاني با
حمايت کامل هاشمي نامزد شد» اين واکنش علي يونسي وزير اطلاعات دوران
اصلاحات به کانديداتوري روحاني است. وي در ادامه گفت: «حسن روحاني تنها با
حمايت هاشمي وارد عرصه انتخابات شده؛ زيرا بهاحتمال زياد هاشمي به عرصه
انتخابات قدم نگذارد.»
وي ادامه داد: «تاکنون هاشمي سخني در خصوص
آمدن به عرصه سياست و انتخابات رياستجمهوري مطرح نکرده، اما بهطور حتم
نميتوان در خصوص حضور نداشتن وي در اين عرصه سخن گفت.» يونسي با بيان
اينکه در صورت واردشدن هاشمي به عرصه انتخابات روحاني از کانديداتوري براي
رياست جمهوري انصراف مي دهد، گفت: «در صورتي که هريک از آقايان هاشمي و
خاتمي وارد انتخابات شوند، روحاني از اين عرصه کنار مي رود، زيرا وي به هيچ
وجه درصدد رقابت با اين دو شخص نيست.» همه اين هزينههايي که فرزندان
هاشمي و يونسي براي کانديداتوري روحاني انجام داده بودند تنها يک دليل داشت
و آن هم اينکه خاتمي را متقاعد کنند که وي نيز به حمايت از روحاني
بپردازد و روحاني گزينه مورد اجماع هاشمي و اصلاحطلبان گردد.
اما
عدم اعتماد خاتمي به حسن روحاني و اينکه وي در يکي از جلسات خود در رابطه
با اصلاحطلبي روحاني تشکيک وارد کرده بود، روحاني را با مشکل روبهرو کرد و
پروژه بدل هاشمي ابتر ماند. اما داستان ولايتي اندکي متفاوت است. نزديکي
علياکبر ولايتي به هاشمي و عدم انتقاد وي از آيتالله سبب شده بود که
برخي اصولگرايان مدعي شوند که حضور وي با هماهنگي هاشمي صورت گرفته است.
سابقه کنارهگيري ولايتي در سال 84 به نفع آيتالله از دلايلي بود که
مخالفان ولايتي به آن استناد ميکنند. اين تحليلها سبب شد که ولايتي مجبور
شود براي اولينبار آيتالله را يکي از نقشآفرينان فتنه 88 بنامد!
وي در پاسخ به سوالي درباره نقش هاشمي در فتنه گفت: «آقاي هاشمي با حکم
رهبر معظم انقلاب رئيس مجمع تشخيص مصلحت است و نظر مقام معظم رهبري اين است
که احترام ايشان حفظ شود، اما اينکه آقاي هاشمي در فتنه نقش داشته معلوم
است؛ هر کس که در خط و طريق رهبري است بايد در فتنه موضع ميگرفت، آن روز
بعضيها فکر ميکردند که کار تمام شد ولي مردم آمدند و نشان دادند کار تمام
نشده و آن روز، روز امتحان بود.» اين برائت ولايتي در روزهاي انتخابات سبب
شده است که نتوان وي را گزينه مناسبي براي هاشمي دانست.
پرده دوم: خاتمي به جاي هاشمي
مشکل
عدم رأيآوري و اجماع اصلاحات بر روي يک گزينه را خاتمي ميتواند به صورت
همزمان برطرف کند. اما مشکل رد صلاحيت خاتمي به واسطه سال 88 تاکنون سبب
شده است که نتوان حسابي براي وي باز کرد و خاتمي پيش از حضور در صحنه خواهد
باخت. اما در روزهايي که خاتمي بهواسطه عملکردش از موقعيت ديدار با رهبري
محروم شده است، هاشمي هنوز ديدارهاي منظم خود با رهبري را حفظ کرده است و
اين نشان ميدهد که برخلاف هاشمي، خاتمي راه همواري براي حضور در صحنه
انتخابات نخواهد داشت.
پرده سوم: هاشمي، آخرين منجي
مشکلات
مورد اشاره در دو پرده ذکر شده سبب شده است که حضور آيتالله در صحنه و
کانديداتوري وي بهعنوان آخرين گزينه مطرح شود. اصلاحطلبان و نزديکان
هاشمي علاقه زيادي به حضور هاشمي در صحنه دارند. ايجاد فضاي رسانهاي و
مصاحبههاي متعدد اصلاحطلبان مبني بر احتمال حضور هاشمي و ديدارهايي نظير
ديدار اخير اهالي رسانه و ديگر گروهها براي دعوت از هاشمي از اقداماتي
است که صورت گرفته تا هاشمي را متقاعد کنند که در صحنه حضور يابد.
روزنامه
اصلاحطلب شرق در پوشش اين ديدار نوشت: «عصر يکشنبه جمعي از خبرنگاران،
نويسندگان، دانشجويان و طلاب اصلاحطلب در ساختمان مجمع تشخيص مصلحت نظام
با آيتالله هاشمي رفسنجاني ديدار و گفتوگو داشتند. در اين جلسه شش نفر
به نمايندگي از ساير حاضران با قرائت بيانيه، نامه و درخواست از آيتالله
هاشمي خواستند تا خود را براي رياست جمهوري آينده کانديدا کند. يکي از
سخنرانان هاشمي را مسئول تغيير کشور، ديگري تنها چارهساز مشکلات کنوني
کشور و ديگري شاهکليد مشکلات خواند. در اين جلسه بيش از آنکه نام هاشمي
براي نامزدي برده شود نام نامزدهاي انتخابات 88 برده شد و تقاضا براي
نامزدي خاتمي مطرح بود.
حاضران در جلسه از هاشمي خواستند با توجه
به مشکلات کنوني کشور و اينکه نيازمند افرادي باتجربه هستيم از آبروي خود
هزينه کند و به عنوان نامزد در انتخابات حضور پيدا کند.» در کنار اين
اظهارات سايت آيتالله نيز در تلاش است تا گمانهزنيها را در مورد آمدن
هاشمي قوت ببخشد. اين سايت، در کنار بازخواني مطالب سالهاي گذشته و انتشار
مطالبي با عنوان کنايهآميز«وقتِ آبرو دادن براي مردم است» به بازنشر
مواضع سال 84 وي پرداخته است تا تنور درخواستها از آيتالله شدت بگيرد.
اما چرا بايد اين درخواستها روز به روز بيشتر جلوه داده شود؟ دليل اين همه
تلاش براي متقاعد کردن آيتالله چيست؟
هاشمي
رفسنجاني آنقدر خسته و سالمند است که آسايش خود را با منافع اصلاحطلبان
معاوضه نکند و بايد براي آمدنش موجي جدي شکل بگيرد که متقاعد به آمدن شود.
از سوي ديگر در سال 84 يک نفر از نامزدها قصد مقابله و تخريب هاشمي را
داشت و توانست جايگاه سيساله هاشمي را متزلزل کند و حالا پس از هشت سال
تعداد مخالفان هاشمي در صحنه رشد چشمگيري داشته است و اين يعني چند برابر
شدن رقباي هاشمي در انتخابات. عليرضا زاکاني هفته گذشته درباره حضور
هاشمي گفته است: «توصيه خاص من اين است که آقاي هاشمي رفسنجاني وارد صحنه
نشوند چون اگر به عنوان کانديدا حضور يابند آسيبپذيريشان خيلي بالاست و
کشش هم براي اين کار ندارند و معتقدم سرنوشتي بيش از سرنوشت سال 84 در
انتظارشان نخواهد بود.»
باقري لنکراني نيز در اظهارنظري مشابه گفته
است: «آقاي هاشمي بهتر است به همان سمتي که رهبري به وي داده اکتفا کند و
آن را قدر بداند.» حداد عادل نيز چندي پيش گفته بود: «اگر همسن آقاي هاشمي
بودم هيچگاه نامزد انتخابات نميشدم.»
از سوي ديگر بهنظر ميرسد
که خانواده هاشمي نيز به اين حضور خوشبين نباشند. خبرهاي تأئيد نشده حاکي
از مخالفت عفت مرعشي با حضور هاشمي در صحنه است و فرزندان هاشمي هرچند
روز يکبار در رسانهها حاضر ميشوند و تلاش دارند برخلاف علاقه رسانهها
به انتشار خبر حضور هاشمي، احتمال به ميدان آمدن پدر را کمرنگ جلوه دهند.
اما درنهايت هاشمي نيز پختهتر از آن به نظر ميرسد که براي جبران
رأيآوري اصلاحطلبان يا نبود خاتمي در صحنه، در سن 80 سالگي وارد ميدان
پردردسر انتخابات شود.
وي در پاسخ به حاضران در جلسه ديدار رسانهاي
در پاسخ به درخواستهاي مکرر حاضران گفت: «بااينکه حرفهاي شما از صميم
قلب بود، اما براي من اسباب شرمندگي بود، چون اگر حرفهاي شما را تأييد
کنم، يعني در مملکت «مرد خيز» ما کسي نيست که بيايد و با اميدواري بيشتر
قبول مسئوليت کند.» هاشمي افزود: «من در کابينهام از همه طيفهاي سياسي
استفاده کردم که اين الان هم قابل پيادهکردن است. نياز هم نيست من بيايم.
البته من نميگويم که نميآيم، ولي ميگويم ضرورت نيست پيرمرد 80 ساله
بيايد.» يکي از حاضران گفت شما جوان هستيد حاج آقا دود از کنده بلند
ميشود... که آيتالله هاشمي گفت: «کندهاي نمانده است!»
محبوبيت هاشمي؛ هر روز کمتر از ديروز!
علاقه
شديد هاشمي رفسنجاني براي حضور در انتخابات سبب شده است که وي بتواند به
تنهايي با يازده بار حضور در انتخابات هاي مختلف رکورد حضور در عرصه
انتخابات را به نام خود ثبت کند.
اما به نظر ميرسد روز به روز از
محبوبت وي کاسته شده است. وي در اولين انتخابات رياست جمهوري که حضور يافته
است؛ توانسته94 درصد آرا را به دست آورد و در آخرين دوره اين رقم به 30
درصد کاهش يافته است. معلوم نيست که با اين روند اگر وي در انتخابات خرداد
92 نيز حضور يابد راي وي به چند درصد ريزش خواهد کرد.
دور هاي حضور هاشمي | درصد راي هاشمي | تعداد آراي هاشمي | تعداد کل آراي مأخوذه | تغيير درصد محبوبيت هاشمي |
دوره پنجم | 94درصد | 15550528 | 16452677 | ---- |
دوره ششم | 62.9درصد | 10566499 | 16796787 | 31.1درصد |
دوره نهم | 35،93درصد | 10046701 | 27331483 | 26.97درصد |
دوره يازدهم | ؟ | ؟ | ؟ | ؟ |
در
سال 84 يک نفر از نامزدها توانست جايگاه سيساله هاشمي را متزلزل کند و
حالا پس از هشت سال تعداد مخالفان هاشمي در صحنه رشد چشمگيري داشته است و
اين يعني چند برابر شدن رقباي هاشمي در انتخابات.