به گزارش
سرویس نقد رسانه پایگاه 598، برخی از کاشناسان معتقد اند تفکر غالب و حاکم بر رسانهي ملي اين است که نبايد به قيمت از دست رفتن آرامش [کاذب] جامعه، زمینه ابراز نظرات مختلف و مناظرات سیاسی در رسانه ملی فراهم شود و نگاه دیگر فضای موجود صدا و سیما را در عمق بخشی افکار و حضور عقاید مختلف در آن را مناسب می دانند.
متاسفانه همان طور که در سیاست گذاری های دنباله دار رسانه ملی شاهدیم برنامه سازان صدا و سیما با اولویت دهی اشتباه و تبدیل کردن مسائل بی اهمیت و پوچ به عنوان اولویت های ذهنی جامعه مانع بلوغ فکری اجتماعی می شود که این موضوع با فرارسیدن روزهای انتخاباتی مردم ایران پر اهمیت تر می شود.
به همین منظور پایگاه 598 در گفتگویی که چندی پیش با وحید جلیلی از فعالین جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی انجام داده به بررسی الزامات و بایسته های عمق بخشی فکری به مخاطبین در رسانه ملی پرداخته است.
وحید جلیلی با اشاره به این که برای فکر کردن در یک جامعه نیاز به وجود مسئله داریم، اظهار داشت: اگر یک فرد مسئلهاي براي فکر کردن به آن نداشته باشد، اگر چيزي ذهن و دل او را مشغول نکند، به بطالت ميافتد که آن بطالت و باصطلاح «پوچي»، پيامدهاي خطرناکي هم به دنبال دارد. جامعه هم همين گونه است، جامعه هم بايد از ظرفيتهاي ذهني و احساسي، به درستي استفاده کند. اگر جهت گيري درستي براي فعال کردن ظرفيتهاي افکار عمومي ايجاد نشود، ديگران ميآيند به سمت ديگري ميبرند و به طور طبيعي اين اتفاق ميافتد.
این کارشناس رسانه در ادامه افزود: يک تعبيري بود که من هم قبلاً به کار برده ام که وقتي بازيها را جدي کنيد، جديها بازي خواهند شد. يعني وقتي شما پمپاژ کنيد که آقا بردن مثلاً پرسپوليس از مس کرمان خيلي مسئلهي مهمي است، شايد بشود گفت که این مثل آن درههاي فقري است که در کنار کوههاي تکاثر ايجاد ميشود. شما وقتي ميآييد ضريب غير واقعي به مسائل پوچ ميدهيد، اين به آن معناست که مسائل خيلي مهمتر را ضايع کرديد؛ يعني کشوري که الآن بايد رو به آينده باشد و بايد به افق چشم انداز بيست سالهاش فکر کند و به چشم انداز صد سال آينده اش فکر کند، وقتي که رسانههاي شما آمدند و او را بمباران کردند با انواع و اقسام حرفهاي پوچ و اقسام و انواع درگيريهاي ذهني پوچ و بي فايده، او ديگر از انديشيدن به مسائل جدي خودش باز ميماند.
رئیس شورای سیاست گذاری جشنواره فیلم عمار گفت: همانند عملکرد رسانه های غربی شاهد آن هستیم که در رسانه ملی هم در برخی از برنامه ها بر سر يک مسئلهي خيلي پوچي کل جامعه را مضطرب ميکنند. شما بعضي از برنامههاي ورزشي صدا و سيما را نگاه ميکنيد، ميبينيد بسيار بحثهاي پيش پا افتادهاي را آن چنان بزرگ ميکنند، آن چنان پر حرارت راجع به آن حرف ميزند که فرضاً يک تيمي از اين شهر برود آن شهر يا نه؟! اين ميشود مسئلهي اصلي مملکت! يعني رسالهي ملي با گسترهي رسانهاي وسيعي که دارد، به راحتي يک مسئلهي پوچ را، يک مسئلهي ششم و دسته دهم را ميتواند تبديل کند به يک مسئلهي دسته اول، مثلاً يک فوتباليستي از دنيا ميرود، شما ميبينيد که صدا و سيما در اين حد که چه ميدانم روز مادر را تعطيل کند به خاطر آن پيش ميرود! همهي جامعه بايد محزون باشند و همهي جامعه بايد مثلاً غصه بخورند و مجريهاي صدا و سيما بايد گريه کنند که چه؟ که مثلاً يک دروازه باني مرحوم شده. صدا و سيما اين گونه نيست که اين کارها را نکند؛ هم در پمپاژ بعضي از جريانات هيجاني و احساسي و هم در طرح مسائل خيلي بي مبنا.
سردبیر مجله راه بیان نمود: در طرح مباحث سياسي که اصلاً مبنايي ندارند مثلاً یک زمانی به مناسبت هفتهي دفاع مقدس، مجري برنامهي انحصاري سينماي صدا و سيما، با وقاحت هر چه تمامتر داشت يک دروغ مسلم را به عنوان يک واقعيت خيلي جدي و مهم طرح ميکرد و بعضي از کارگردانها صحبت ميکرد که به نظر شما چرا ملت ما به فيلمهاي دفاع مقدس اعتنايي نميکنند و فيلمهاي دفاع مقدس جزء فيلمهاي پرفروش سينماي ايران نيست؟! در حالي که در تاريخ سينماي بعد از انقلاب، فيلمهاي پرفروش ما تقريباً همگي فيلمهاي دفاع مقدسي بودهاند؛ از عقابها و کرخه تا راين بگيرید، تا آژانس شيشهاي و ليلي با من است و همين سه تا اخراجي ها. يعني به راحتي دروغي را طرح می کنند و با استعداد ابزار رسانهاي که دارند، آن را منتشر می کنند و کک آنها هم نميگزد. يعني ميخواهند نگراني ايجاد کنند که انقلاب اسلامي ديگر حرفي براي گفتن ندارد، ديگر پرشکوه ترين صحنهاي که انقلاب اسلامي داشته، دفاع مقدس بوده و در دفاع مقدس هم ديگر حرفي براي گفتن ندارد، مردم هم اصلاً جذب نميشوند.
جلیلی افزود: همچنین در تجليل از شخصيتها و جريانات و آثاري که مثلاً در دورهي پهلوي توليد شده و حرمت براي اينها قائل شدن و یا نوعی نگاه به بعضاً حتي سينماي قبل از انقلاب که اینها مثلاً خيلي محترم هستند. اينها کارهايي است که در صدا و سيما اتفاق افتاده است.
وی گفت: صدا و سيما از مضطرب کردن جامعه نميترسد، نمونههاي آن را داريم ميبينيم. راجع به مسائل خيلي پوچ شما ميبينيد که صدا و سيما دارد چه جنجالی در میان مردم ایجاد می کند اگر اين گونه نيست، بيايد آمار دهد و رد کند. صدا و سيما راجع به بازي استقلال و پرسپوليس ده برابر و صد برار ترور شهيد شهرياري، برنامه سازان خود را پاي کار ميآورد. بگويند اين گونه نيست و مردم هم قضاوت کنند. استقلال و پرسپوليس چه ميدانم چند هفتهي ديگر ميخواهد مسابقه دهند، از همين الآن شروع ميکنند شبکههاي متعدد راديويي و تلويزيوني انواع و اقسام تحليلها و نميدانم باصطلاح دائماً چو انداختنها و... قبل از بازي چقدر گزارش تهيه ميشود از تمرينهاي اينها و بعد از بازي ميآيند چقدر تحليل می کنند و... من سؤال ميکنم يک دهم آن راجع به ترور شهيد شهرياري کار شد؟ راجع به ترور دانشمندان هستهاي و اينها کار شد؟
این فعال رسانه ای بیان داشت: اگر سه ساعت برنامه در مورد شهيد شهرياري توليد شده، سيصد ساعت برنامه در مورد فقط يک بازي استقلال و پرسپوليس توليد می شود. در حالي که خيلي موضوعات جذابی وجود دارد و اصلاً لازم نيست اضطراب در جامعه ايجاد کند. مسائل متعدد و متنوع فکري و سياسي و فرهنگي و هنري وجود دارد که ميتواند در رسانه ملي به بحث گذاشته شود و فضاي جامعه را باز کند، هيچ هزينهاي هم براي جمهوري اسلامي نداشته باشد.
وحید جلیلی در ادامه افزود: حزب اللهيها هيچ گاه از آزادي ضربه نخورده اند؛ يعني هر چه فضا آزادتر باشد حزب اللهيها بهتر نتيجه گرفته اند. بهترين نمونه اش همين چند نمونه انتخابات اخير؛ آن که از آزادي بايد بترسد، جريانات روشنفکري و جريانات لائيک و سکولار و ضد انقلاب است آنها هستند که هر چه فضا بازتر شده بيشتر باختهاند. حزب الله که خورده و بردهاي از کسي ندارد جريانات حالا حزبي حزب الله و جريانات واقعاً سياسي حزب اللهي، اينها مشکلي ندارند. مناظره بگذارند؛ آن که را حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟ا