سیدمحمد خاتمی و تیم همراهش که
بعدها به نام جریان دوم خرداد معروف شدند، در سال 76 با تکیه بر گفتمان
مقابله با دولت سازندگی، در انتخابات هفتم ریاست جمهری به پیرزوی رسیدند.
با این حال، نقش رئیس دولت سازندگی و پشتبانیهای او در پیروزی محمد خاتمی
در دوم خرداد واضح و مبرهن بود.
به گزارش رجانیوز، دو سال بعد در سال 78 و در آستانه انتخابات مجلس ششم،
دوم خردادیها هاشمی رفسنجانی را مانعی برای بسط قدرت سیاسی شان دانستند و
حملاتی گسترده علیه او ساماندهی کردند. در این شرایط، "محمد عطریانفر" چهره
رسانهای جبهه دوم خرداد و مدیرمسئول روزنامه همشهری در بهمن ماه همان
سال، گفتگویی تفصیلی با هاشمی رفسنجانی ترتیب داد. در این مصاحبه که علاقه و
میل شدید عطریانفر در نزدیک کردن هاشمی و جبهه دوم خرداد در آن مشهود است،
هاشمی رفسنجانی جملهای را به کار میبرد که 10 سال بعد محمود احمدینژاد
آن را در مناظره با میرحسین موسوی به کار برد و رمز پیروزیاش در انتخابات
دهم ریاست جمهوری شد.
هاشمی در این مصاحبه و در پاسخ به این سوال که نظرش درباره عملکرد و
جهتگیری دولت خاتمی چیست، اهداف و مواضع دولت اصلاحات را در راستای اهداف
خود در دولت سازندگی عنوان کرد و گفت: «در اين 2،3 سال كه در صحنه فعال
نبودم، جريانها را خوب ميبينم. در يك ارزيابي كلي روند را مثبت ميبينم.
فكر ميكنم دولت آقاي خاتمي تا آنجايي كه به دولت ايشان مربوط است از نظر
اهداف، برنامهها، با دولت من فاصله زيادي ندارد؛ تفكرات آقاي خاتمي با من
زياد فاصله ندارد، نقاط مثبت سياسي هم ميبينيم. البته فضاي سياسي بازتر
شده است ولي همينجا برخي كارهاي افراطي هم انجام ميشود كه اين ديگر به
آقاي خاتمي و دولت ايشان مربوط نيست. كساني هستند كه به نحوي خودشان را زير
چتر آقاي خاتمي ميپندارند. من توصيهام به اينها اين است كه بگذارند آقاي
خاتمي با همان متانتي كه شروع كردهاند كارشان را ادامه بدهند.»
هاشمی همچنین تلاش کرد تا با بیان برخی سخنان جوان پسندانه و رنگ و لعاب
دار، خود را همراه و موید اقدامات ساختارشکنانه دولت خاتمی در عرصه شرعیات
نشان دهد: «من عمده پيروزي و موفقيت آقاي خاتمي را در دوم خرداد و همچنين
پيروزي نسبي در مجلس پنجم را براي بعضي جناحها معلول افراط جناح راست
ميدانستم كه آن جناح در تحميل نظراتش به عنوان نظرات ديني بر مردم روا
ميداشت. همين كه لباس مردم، شكل موي سر مردم، نشستن روي صندلي مدرسه، يا
دانشگاه يا اينكه مردم چيزهايي استفاده كنند يا نكنند، به ماهواره گوش كنند
يا نكنند كه اينها هيچ كدام زمينه شرعي محكمي ندارد. بله افراد متدين،
مقدس خيلي متعبد ممكن است در زندگي خودشان اينها را رعايت كنند؛ اما اينكه
ما بخواهيم چيزي را كه خدا از ما نخواسته بر ديگران تحميل كنيم، از نظر من
مردود است. حالا اگر خدا خواسته باشد حكم شرعي باشد بنده لحظهاي هم ترديد
نميكنم كه بايد حمايت كنم اما چيزهايي است كه مربوط به سليقه است يعني يك
قشر ميپسندند آنها هم آدمهاي خوبي هستند ولي سليقهشان با ديگران فرق
ميكند، اين تحميل در عكسالعملها خيلي مؤثر است. الآن هم همين طور شده يك
طرف شما اين تندرويها و تندروها را ببينيد چه ميكنند چگونه با مسائل
برخورد ميكنند گاهي مراعات نميكنند، اين افراد هم همين طور هستند، مراعات
نميكنند كه به يك چيزهايي حمله ميكنند كه جامعه تحمل نخواهد كرد و آسيبش
فقط به آنها نميرسد.»
رفسنجانی در پایان این مصاحبه درباره نظر صریحش درباره دوم خرداد می گوید:
«در مورد دوم خرداد بايد بگويم من آن را يك روند تكاملي ميبينم كه از
دوران گذشته شروع شد و رشد كرد و اولين گام اساسياش را در انتخابات مجلس
قبلي برداشت. در آنجا روشن شد كه افكار عمومي چيز ديگري ميگويد. نمونه
مشخص آن رأي فائزه ما بود. شايد بدترين تبليغات آن زمان درخصوص يك نماينده
نسبت به فائزه شد بعد هم آن رأي بالا را در تهران آورد. كارگزاران در آن
جريان درخشيدند. اين قضيه به ديگران جرأت داد كه جديتر در ميدان وارد شوند
و سر از دوم خرداد درآورد و اكنون پاسداري از آن هم مهم است.»