به گزارش 598 به نقل از کیهان، جرس كه اكنون توسط كديور و برخي عناصر همسو
اداره مي شود، در مطلبي با عنوان «خاتمي را بسيار دوست مي دارم اما» نوشت:
دعوت ها از يك سو و فشارها از سويي ديگر خاتمي «سيد خندان» ما را در
برگرفته است. از هر سو نامه ها و مكتوب ها و سخن ها و فدايت شوم ها به سويش
روان است و او را تنها راه نجات مي خوانند. اغراق ها و شخصيت پرستي تاريخي
ما دوباره آرام آرام اوج گرفتن آغاز كرده است و همچون گذشته چشم را بر
تمام واقعيت ها بسته و لجاجت افراطي خويش را به مسابقه گذاشته ايم.
نويسنده
مي افزايد: فعالان سياسي و اجتماعي بايستي به يك گزاره اساسي باور داشته و
پايبند باشند و آن گزاره اين است كه «پايي در واقعيت داشته باشند و پايي
فراتر از آن، و در اين وقت است كه مي توان گام برداشت و حركت كرد». اگر دو
پا در وادي سهمناك واقعيت باشد، فلج كننده خواهد بود و مانع حركت، و اگر دو
پا خارج و برون از واقعيت، توهمات ناشي از آن سرنگون كننده. مشكلي كه در
زمان و مكان كنوني دامنگير طيف ما اصلاح طلبان گشته است (اصلاح طلبي
و اصلاح طلبان در معناي وسيع آن) است كه دو پاي حركت خود را برون از
واقعيت نهاده ايم و خيال هاي زيبايمان را رنگ واقعيت داده ايم. مي پنداريم
آنچه كه مي گوييم و باور داريم عين واقعيت است و انطباق بسياري با فاكت هاي
بيروني دارد، اما به راستي چنين است؟
جرس مي نويسد: آيا با كارت خاتمي در زميني كه رقيبهاي مريي و نامريي،
تمام زمين را قبضه كرده اند و هر حركتي را به شدت سركوب مي كنند، بازي كردن
حركتي انديشمندانه است؟ خاتمي را همه بخوبي مي شناسيم، خاتمي در شرايط
كنوني قدرت چانه زني با ساختار قدرت را هم ندارد، او را وارد بازي اي نكنيم
كه سرمايه و وجاهتش را نيز قرباني آن كند، خاتمي مرد رانندگي فولكس واگني
است، بگذاريم فردي ديگر در اين چهار سال بيايد و اوضاع را اندكي آرامش بخشد
و آنگاه نوبت را به خاتمي بسپاريم. اكنون زمان آمدن خاتمي نيست.
نويسنده
جرس در ادامه نوشت: يك پايمان را بر زمين سخت واقعيت ها برگردانيم و شرايط
فعلي را با دقت و نكته بيني بي رحمانه اي! مرور كنيم، با آمدن خاتمي، خيلي
چيزها را بدست مي آوريم اما خيلي چيزها را هم از دست مي دهيم كه مهمترين
آنها فرصت براي تشكل سازي اصلاح طلبانه در سراسر كشور است. خاتمي را براي
آينده نگه داريم و او را قرباني دو پاي مانده در خيالات و فرا واقعيت هاي
خويش و جرياناتمان ننماييم، خاتمي را به شخصه بسيار دوست مي دارم و نمي
خواهم به سادگي او و سرمايه عظيم خود و پيرامونش را از دست دهيم، به همين
خاطر است كه به تمامي گروهها و افراد و جريانات حداقلي و حداكثري اصلاح طلب
پيشنهاد كردم به خاطر مصلحت هاي سياسي گرد هاشمي آييم و او را به كرسي رياست جمهوري برسانيم تا در چهار
سال با تكيه بر توانايي هاي فردي و اجتماعي و درون ساختار قدرتش اوضاع را
آرامشي دوباره بخشد تا نوبت اصلاح طلبان رسد. اگر خاتمي برخلاف اين تحليل
هاي شخصي من خود به اين نتيجه رسد كه وارد گود شود، جز اولين نفراتي خواهم
بود كه به او خواهم پيوست، اما باورم آن است كه كنون زمان آمدن سيد خندان
دوستدار صبح نيست.
در همين حال پايگاه اينترنتي سحام نيوز كه مدعي
حمايت از كروبي است و قبلاً به اسم حزب اعتماد ملي فعاليت مي كرد، ضمن
گزارش يكي از ديدارهاي اخير خاتمي، نوشت: يكي از ملاقات كنندگان كه به
عنوان مخالف با آقاي خاتمي سخن مي گفت، ضمن طرح انتقاداتي، او را به پرهيز
از حضور در انتخابات دعوت نمود و پرسيد كه «آيا در سال 84 شما به عنوان
رئيس جمهور و مسئول برگزاري انتخابات، توانستيد از آراي مردم حفاظت كنيد؟
شما در حال حاضر چه امكاناتي در اختيار داريد كه بتوانيد مانع تكرار وقايع
انتخابات هاي 84 و 88 شويد؟»
به گزارش سحام نيوز اين اصلاح طلب
مخالف نامزدي خاتمي با اشاره به مناظره مهدي كروبي و ميرحسين موسوي در سال
88، گفته است: «وقتي آقاي كروبي از آقاي موسوي در مناظره سؤال كرد كه آيا
تا آخر اين راه ايستادگي مي كنيد؟ ما در ابتدا منظور ايشان را نفهميديم؛
ليكن پس از انتخابات و آن اتفاقاتي كه همگان شاهد آن بودند، فهميديم كه اين
پرسش چه معنايي داشته است. ليكن شناختي كه ما از سوابق شما داريم، اين
توانايي ايستادگي را به هيچ عنوان در شما نمي بينيم. نمونه اش شركت شما در
انتخابات مجلس در سال گذشته در يكي از روستاهاي دماوند بود! شركت شما در
انتخابات، در حالي كه آقاي كروبي و موسوي و خانم رهنورد در حبس هستند،
اقدامي ناجوانمردانه است و با اين فضا، شركت شما در انتخابات، هيچ نتيجه
مثبتي در وضعيت آنها و ديگر زندانيان نخواهد داشت.
وي در توضيح
دلايل خود براي اين اظهارات افزود: «مگر حضور شما در انتخابات مجلس سال
گذشته چه تغييري را در شرايط اين عزيزان ايجاد نمود كه با شركت در انتخابات
بعدي بايد منتظر ظهور آن باشيم؟»