رجانیوز/ اگرچه بیش از 3 ماه از پیروزی انقلاب مردم مصر و سرنگونی حسنی مبارک می گذرد لکن هنوز ابهامات فراوانی پیرامون آینده انقلاب این کشور وجود دارد.عده ای معتقدند این انقلاب در ادامه دچار انحراف خواهد شد و اساسا مطالبات انقلابیون اسلامگرای این کشور که بخش اعظم بار انقلاب این کشور را تاکنون حمل کرده اند بر زمین خواهد ماند، اما عده ای دیگر نیز بر این باورند مصر می تواند به عنوان یکی از محورهای جدید مقاومت علیه استکبار و بویژه اسراییل در منطقه نقش خود را ایفا کند.از این رو سراغ "محی الدین محمد الغندوری" فعال سیاسی شیعی مصری که مدتی را به تهران سفر کرده بود رفتیم تا دیدگاه های وی در این زمینه را جویا شویم. وی در خانواده ای سیاسی متولد شده و پدر وی جزو نمایندگان مجلس در زمان ملک فاروق بوده است. اما به گفته خودش به دلیل خفقان رژیم مبارک و فاسد بودن فضای سیاسی، سالیان درازی از فعالیت های سیاسی دور مانده و مشغول به کار تجارت بوده است. بسیاری از کارشناسان از محی الدین به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی شیعیان در انتخابات آتی مصر نام می برند.متن کامل این گفتگو را از نظر می گذرانید:
انقلاب تونس شلعه اش توسط خود کشی محمد بو عزیزی زده شد، انقلاب مصر از کجا آغاز شد؟
انقلاب مردم مصر منشا واحدی ندارد، بلکه انقلابی است که همه در آن شرکت داشتند. وضعیت دینی و آزادی دینی مردم شکل بدی به خود گرفته بود، حالتی شبیه به تفتیش عقاید درست شده بود، از نظر اقتصادی بر مردم فشار زیادی آمده بود، اختلاف بسیار زیادی بین فقرا و قشر مرفه به وجود آمده بود و این در حالی بود که فقط 3 درصد از مردم جزو قشر مرفه بودند و 97 درصد جمعیت را فقرا تشکیل میدادند، در عین حال دولت دزدی های فراوانی انجام میداد و فساد اداری در مصر بیداد میکرد، همه اینها گرد هم آمده بودند و سخت است بگوییم کدام عامل اصلی انقلاب مردمی مصر بود.
اما شروع انقلاب مصر نیز بی شباهت با انقلاب تونس نبود زیرا در اسکندریه یک جوان حدود 25 ساله به نام خالد سعید در حال ورود به منزل، مورد اذیت و آزار پلیس قرار گرفت. خالد مقاومت کرد اما پلیس او را به داخل ساختمانی بردند و وی را چنان کتک زدند که وی در همانجا مرد. سپس پلیس اعلام کرد که او حامل مواد مخدر بوده و به جوانان مواد مخدر می فروخته و هنگامی که قصد داشتند وی را دستگیر کنند وی خود کشی کرده است! اما در همان زمان همسایگان خالد با موبایل از جنازه وی فیلم تهیه کرده بودند که نشان میداد دندانهایش را شکسته اند و صورتش را قطعه قطعه کرده اند، لبانش و گوشهایش قطعه قطعه شده بودند. همسایگان نیز در مصاحبه ها اعلام کردند که وی یک جوان مودب بوده که آزارش به هیچ کس نمیرسید، بطوری که حتی سیگار هم نمیکشید، چه رسد به اینکه مواد مخدر بفروشد. لذا این اتفاق و شهادت خالد سعید یکی از شعله های اصلی انقلاب مردم مصر بود.
با توجه به اینکه در حال حاضر انقلاب مصر تا مرحله سرنگونی مبارک پیش رفته و شورای نظامی این کشور اداره امور را در دست دارد، عده ای معتقدند غرب قصد دارند به وسیله شورا و علی الخصوص ارتش، انقلاب مصر را هدایت کرده و در نهایت به انحراف بکشاند، این تحلیل تا چه حد می تواند درست باشد؟
به نظرم غلط است و اکنون یک ارتشی خائن هم وجود ندارد. بالعکس، ارتش مصر هم به همراه مردم میخواست از حسنی مبارک انتقام بگیرد زیرا مبارک سعی داشت فرماندهان دلیر ارتش را تصفیه کند. در واقع هرکس را که از وی هراس داشت، به شکلی از بین می برد، حتی یکبار وزیر دفاعش را هم از بین برد. حتی ژنرال سعد الدین شمس را هم از بین برد. این فرد یکی از افراد محبوب نزد مصریان است. سعدالدین فرد بی نظیری در ارتش مصر بود. او قادر بود از تمامی سلاح های موجود در آن زمان استفاده کند. وی در جنگ مصر با اسرائیل در سال 1967 نقش بسیار عمده ای را ایفا کرد و توانست یک سردار اسرائیلی را به اسارت در بیاورد.
در واقع از عوامل بسیار مهم در سرنگونی مبارک ارتش بود. ارتش در روزهای پایانی به مبارک گفت یا از قدرت کناره گیری کن یا تو را از قدرت کنار میزنیم، اما اگر شما به لیبی توجه کنید میبینید چطور ارتش این کشور بر هموطنان خود تیراندازی میکنند، اما ارتش مصر حتی یک تیر هم به سوی مردم شلیک نکرد. برعکس، ارتش از مردم در برابر بعضی اراذل و اوباش که قصد آزار انقلابیون را داشتند ایستاد و از مردم حمایت کرد.
نقش احزاب اسلام گرا در آینده مصر را چگونه می بینید؟
ما در مصر احزاب اسلامی رسمی نداریم. زیرا احزاب موجود در مصر همگی در زمان نظام سابق تأسیس شده اند و از قوانین تأسیس حزب این بود که حزب رنگ و بوی دینی نداشته باشد، فرقی هم نمیکرد که اسلامی باشد یا مسیحی یا یهودی. احزابی که از نظام سابق موجود هستند، اکثرا ساخته و پرداخته حکومت حسنی مبارک هستند و تنها چند حزب هستند که واقعا مستقل اند. بعد از انقلاب مصر و سرنگونی مبارک یک حزب جدید تأسیس شد به نام "حزب الوسط" که یک حزب اسلامی و اسلام گرا به حساب می آید.
اخوان المسلمین چطور؟
اخوان المسلمین هم یک حزب سیاسی به حساب نمی آید بلکه یک جماعت دینی هستند که خدمات اجتماعی ارائه میدهند و بخشی از آنها تصمیم گرفتند یک حزب به نام "عدالت و آزادی" تأسیس کنند که در واقع بخش جدا شده از اخوان المسلمین هستند. هنگامی که اخوان المسلمین به شکل یک حزب سیاسی و رسمی در نیامده بود، فعالیت های سیاسی شان با مشکلات بسیاری همراه بود. بخشی از آنها تصمیم گرفتند مجوز یک حزب را بگیرند که فعالیتهایشان مشروعیت پیدا کند که با مخالفت بعضی از شورای مرکزی حزب روبرو شد که در نهایت انشقاق پیدا کردند. ما به عنوان شیعیان مصر نیز در راستای تأسیس حزبی به نام "وادی النیل" هستیم. در مصر رسم احزاب سیاسی بر این است که مذهب خود را اعلام نمیکنند، ما نیز سنت شکنی نمیکنیم و به صورت علنی اعلام نخواهیم کرد که یک حزب شیعی هستیم، بلکه دایره فعالیتهایمان را آنقدر باز نگه میداریم که طیف های مختلف بتوانند در آن فعالیت کنند.
اخیرا در منطقه تحولاتی رخ داده است که به نظر می رسد ارتباط مستقیم با انقلاب مصر دارد. از جمله توافق صورت گرفته میان فتح و حماس که به میزبانی مصر انجام شد. روند این تحولات را چطور ارزیابی می کنید؟
علت اصلی توافق بین فتح و حماس سرنگونی حکومت مبارک است. حسنی مبارک بزرگترین عامل صهیونیست در منطقه بود و از تمام توان و تلاش خود برای تفرقه بین فتح و حماس استفاده میکرد و پس از سرنگونی مبارک، صلح بین فتح و حماس برقرار شد، زیرا عامل تفرقه از بین رفت. هر چند محمود عباس صد در صد عامل صهیونیستهاست، اما بهرحال باید قدم به قدم جلو رفت زیرا اگر حماس به میدان رأی گیری برود بار دیگر رأی خواهد آورد.
آینده آمریکا در مصر جدید و انقلابی را چطور می بینید؟
آمریکا در حال حاضر قصد دارد خود را همراه با انقلاب مردم مصر نشان دهد. از سوی دیگر مصر نیز اکنون به جایگاه اصلی خود یعنی ریاست کشورهای عربی بازگشته و در عین حال با ایران روابطی دوستانه ایجاد کرده که طبیعتا این اتفاق مورد رضایت آمریکا نیست.
اما سه کشور وجود دارد که من نام آنها را مثلث بازی نام گذاری میکنیم و آنها ترکیه و ایران و مصر هستند. اگر این سه کشور با یکدیگر متحد شوند نقش بسیار مهمی را نه تنها در منطقه ، بلکه در جهان ایفا خواهند کرد. که امیدورام این اتفاق هر چه زودتر بیفتد. اما علاوه بر آمریکا ، شیوخ خلیج هم بر مصر فشار می آورند که روابط خود را با ایران بهبود نبخشد و این در حالیست که خود این شیوخ خلیج روابطشان با ایران خوب است و محتاج ایران هستند.
بطور خاص کدام کشورها؟
امارات و کویت و عربستان و ... . این در حالیست که مصر میداند ایران بهترین دوست و یاور ما در منطقه خواهد بود. ضمن اینکه رئیس شورای نظامی مصر گفته است : زشت است که پرچم مصر در ایران و پرچم ایران در مصر بر افراشته نشود اما آمریکایی ها با این دیدگاه کاملا مخالفند.
به نظر من ایران یک عدد صحیح و کشورهای خلیج همگی صفر هستند. اگر همه صفر ها را با یک عدد صحیح جمع کنیم، سودی برای عدد صحیح نخواهند داشت. اما ایران و مصر هردو عدد صحیح هستند، و جمع این دو با یکدیگر عدد بزرگتری را خواهد آفرید که آمریکا از همین عدد بزرگتر هراسان است.
با این اوصاف، نقش رژیم صهیونیستی در مصر را چگونه می بینید؟
به نظرم جایگاهی نخواهد داشت. اگر هم بخواهد سفارتی در قاهره تأسیس کند، سفارتی بدون سفیر خواهد بود، همینطور که الان سفارت موجود است اما سفیری در آن وجود ندارد. جوانان مصری نیز در طول مدت انقلاب چندین بار به سمت سفارت اسرائیل یورش برده و قصد تصرف آن را هم داشتند و این فشار انقلابیون بود که باعث شد تمامی اعضای سفارت اسراییل، ساختمان آن در قاهره را تا امروز ترک کنند.
از سال 1357 و پس از انقلاب اسلامی ایران ، نظام جمهوری اسلامی روابط خود را با دولت حاکم مصر قطع کرد، همینطور بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و رهبر انقلاب اسلامی امام خامنه ای دائما از ملت مصر در برابر حکام این کشور حمایت کرده و آنها را به قیام علیه دیکتاتوری مصر فراخواندند. این اقدامات چه تأثیری در فضای داخلی و مردم مصر داشته است؟
متأسفانه در زمان حکومت انور سادات و حسنی مبارک هر نوع ارتباط با مسائل ایران ممنوع بود. هر چیزی مرتبط با ایران بود را از بین میبردند. رسانه ها همگی بر علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکردند، با این حال فعالان سیاسی و مذهبی پیگیر صحبتهای امام خمینی و امام خامنه ای بودند. اما بهرحال مردم مصر از حمایت نظام اسلامی ایران از آنها آگاهند و حتی قطع رابطه جمهوری اسلامی در طول دوران حکومت مبارک، باعث بهتر شدن روابط دو کشور در بعد از مبارک میشود. ایران تنها کشوری است که وقتی در آن هستی افتخار میکنی که به عنوان یک مسلمان در آن قدم میگذاری.
سرنوشت جبهه مقاومت اسلامی در منطقه پس از مصر جدید را چطور پیش بینی می کنید؟
به نظرم مقاومت اسلامی ضد آمریکایی همه منطقه را فرا خواهد گرفت. جمهوری اسلامی در طول 3 دهه حامی گروه هایی مانند حزب الله و حماس بوده و انشالله از این پس مصر هم به جمع حامیان مقاومت اسلامی ضد آمریکایی خواهد پیوست.
در انتها اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
در خواست من از مسلمانان عزیز ایرانی اینست که به یاری مردم مسلمان مصر بشتابند. اگر ما اجازه دهیم بانک جهانی بخواهد اقتصاد مصر را در دست بگیرد ، اقتصاد مصر وابسته به آمریکا و وابسته به غرب خواهد شد؛ زیرا بانک جهانی خود بازیچه ای آمریکاییست. من به آقای احمدی نژاد هم گفتم که مصر را تنها نگذارید که وی به زیبایی درخواست بنده را پاسخ داد و گفت: مردم مصر در قلب و چشم ما جا دارند که امیدوارم خدا ایشان را هم یاری دهد.