598 به نقل از دنیای اقتصاد ، ترس از زلزله و ویرانیهاي ناشی از آن زمانی قوت
بیشتری ميگیرد که در یک نقطه از دنیا یا یک نقطه از کشوری، مردم خبردار
ميشوند زلزلهاي خانهاي را ویران یا فردی را به کام مرگ کشانده است، اما
نکته قابل توجه اینجا است که زمانی این نگرانی به حداکثر خود ميرسد که بشر
هنوز بر پایه یافتههاي علمی خود قادر نیست زلزلههاي احتمالی را قبل از
وقوع پیشبینی کند. هر چند در سالهاي اخیر کسانی ادعا کردهاند که با
دستیابی به تکنولوژی خاصی قادر به پیشبینی زلزله شدهاند اما هنوز چنین
امکانی در هیچ کجای دنیا به اثبات نرسیده است و زلزله هنوز هم یکی از
اصلیترین عوامل قتل عام مردم در یک منطقه خاص است.
در تمام شرایطی که بشر در برابر حوادث غیرمترقبه
ناتوان از پیشبینی است، راهحل نهایی در دور زدن و بستن تمام راههايي است
که ميتواند خسارت جدی به افراد و اموال و املاک آنها بزند. به این ترتیب،
در شرایطی که نميتوان به طور دقیق مطلع شد که زلزله چه زمانی در کجا و با
چه شدت و برآوردی از خسارت اتفاق ميافتد، در تمام نقاط دنیا مردم و
دولتها و حکومتها به روشهايي برای کاهش خسارتها و تلفات مالی و جانی
متوسل شده و ميشوند.
جدا از تدابیری که در مباحث مربوط به مدیریت
بحران به آنها توجه ميشود، نظیر تامین منابع آب و غذای مورد نیاز در صورت
بروز زلزله احتمالی، آمادهباش تیمهاي امداد و کمکرسانی و... که مربوط به
زمانهايي پس از وقوع زلزله و به منظور کاهش تلفات جانی انجام ميشود،
امروزه بحث پیشگیری و مراقبتهاي قبل از زلزله احتمالی از اهمیت ویژهاي
برخوردار است. این مسائل که بهخصوص در بحث ساختوساز و لزوم ایمنسازی و
مقاومسازی بناهای مسکونی در وهله اول و سپس ساختمانهايي با کاربریهاي
اداری، تجاری، آموزشی و درمانی و... اهمیت و اولویت ميیابد.
امروز مهمترین روش مقابله با تلفات احتمالی
زلزلههاي پیش رو محسوب ميشود. کارشناسان و صاحبنظران زلزله معتقدند:
بهتر است هزینههاي تحقیقاتی به جای اینکه صرف تلاش برای دستیابی به تکنیک
پیشبینی زلزلههاي احتمالی شود، برای ساخت واحدهای سکونتی امنی هزینه شود
که دیگر هراسی از فروریختن آنها در هنگام زلزلههاي احتمالی حتی با شدت
زیاد نباشد.
به این ترتیب، توصیه صاحبنظران زلزله بهخصوص در
ایران بهعنوان منطقهاي لرزهخیز، به دولت و مردم سرمایهگذاری برای ساخت
ساختمانهاي مقاومتر و ایمنتر است؛ به ویژه اینکه اغلب زلزلههاي بزرگ
در کشور در ساعات شب یا ساعتهاي ابتدایی بامداد اتفاق ميافتد که در این
ساعات اکثر قریب به اتفاق افراد در خواب به سر ميبردند و بنابراین واکنش
آنها برای سرعت بخشیدن به نجات جان خود و اطرافیان و گریز به محیطهاي
امنتر به حداقل خود ميرسد.
اما، در این میان، بهخصوص با افزایش تعداد زمین
لرزهها در سطح کشور طی یک سال اخیر، به خصوص، 5 زمین لرزه بزرگی که در
مقیاسهاي 4 تا 5/7 ریشتر، تنها ظرف کمتر از 15 روز، نقاط مختلف کشور را در
نواحی جنوبی، مرکزی، جنوب شرقی و شمال شرقی لرزاند، ضمن اینکه برخی
کارشناسان زلزله از احتمال تحریک ديگر گسلها به خصوص گسلهاي پایتخت، در
نتیجه این زمین لرزهها ابراز نگرانی کردند احتمالات و فرضیههاي مختلفی را
در اذهان عمومی ایجاد کرده است.
به این ترتیب در حالی که از سالهاي گذشته به
خصوص دو دهه اخیر پس از طرح مباحثی مربوط به وقوع زلزله بزرگ در پایتخت،
نگرانی در خصوص فعالیت گسلهاي البرز و ديگر گسلهايي که در همه مناطق
تهران احتمال ایجاد زمین لرزه از طریق آنها وجود دارد به میزان زیادی
افزایش یافته است، مباحثی همچون انتقال پایتخت و کاهش جمعیت به طرق مختلف
در دستور کار دولت قرار گرفته اما، آنطور که کارشناسان و صاحبنظران زلزله
ميگویند هیچ راهحلی مانند مقاومسازی و برنامهریزی بلندمدت برای به
حداقل رساندن تلفات مالی و جانی ناشی از وقوع زلزله نميتواند به طور موثر
راهگشا شود؛ این همان تدبیری است که ژاپنیها سالها پیش برای مقابله با
تلفات ناشی از زلزله به آن متوسل شدند، به این ترتیب در شرایطی که شاید
زلزلهاي در مقیاسی نه چندان بزرگ در برخی کشورها از جمله ایران صدها و در
برخی موارد هزاران کشته برجای ميگذارد. زلزله در ژاپن به دلیل امنیت
ساختمانها به امری طبیعی و مسالهاي تحت کنترل تبدیل شده است.
زلزلههاي اخیر با هم مرتبط بود؟
اما،
وقوع پنج مورد زلزله شدید در پنج نقطه متفاوت از کشور ظرف کمتر از 15 روز
در فروردین ماه 92، این ابهام را در ذهن عموم ایجاد کرد مبنی براینکه آیا
زلزلههاي اخیر با یکدیگر ارتباط داشتهاند و درواقع یک زلزله باعث بروز
زلزلههاي بعدی شده است؟
بر مبنای نظر کارشناسی و آنطور که صاحبنظران
زلزله ميگویند: زلزلههاي پیش آمده در فروردین ماه، هر کدام از جنسی
متفاوت بودهاند و هیچ یک به دیگری ارتباط ندارد. به عبارت دیگر با توجه به
فاصله زیادی که بین کانونهاي وقوع زلزله با زلزله بعدی وجود داشت، از نظر
علمی نميتوان ارتباط این زمین لرزهها را با یکدیگر توجیه کرد. درواقع هر
5 زلزله اخیر در مناطقی اتفاق افتاد که زلزلهخیز محسوب ميشوند.
زلزلهها طبیعی بود
اما، در
این میان برخی شائبهها در مورد غیرطبیعی بودن زلزلههاي اخیر بر سر
زبانها افتاد؛ صاحبنظران و محققان زلزله در اینباره ميگویند: پنج زلزله
اخیر کاملا طبیعی و ناشی از فعالیت گسلی بوده است و هیچ حالت غیرطبیعی در
وقوع آنها به چشم نميخورد. چون این مناطق جزو مناطق لرزهخیز کشور هستند
تعجبی در این باره که چرا زلزله در آنها اتفاق افتاد وجود ندارد. زلزلههاي
اخیر تنها ناشی از تجمع و آزاد شدن انرژی درونی زمین است و اینکه این 5
زلزله تنها ظرف کمتر از 15 روز اتفاق افتاده است نميتواند دلیل غیر طبیعی
بودن این زمین لرزهها باشد.
رابطه زلزلههاي اخیر، با زلزله احتمالی در تهران؟
وقوع
5 زلزله بزرگ در نقاط مختلف کشور، نگرانی در خصوص نزدیک بودن زمان وقوع
زلزله احتمالی در پایتخت را در اذهان عمومی افزایش داد. اما، صاحبنظران در
این باره ابراز کردند: در صورتی که فاصله گسلها با یکدیگر کم باشد، وقوع
زمین لرزه در یک گسل ميتواند باعث تحریک گسل دیگر شود. در مورد زلزله بزرگ
تهران هم این احتمال وجود دارد که وقوع یک پیشلرزه یا پسلرزه در گسلهاي
مجاور، احتمال بروز زمینلرزه در تهران را افزایش دهد،اما زلزلهاي که در
نتیجه تحریک گسل ناشی از فعالیت گسل دیگر روی دهد، به طور قطع به فاصله
اندکی پس از زلزله اولیه اتفاق ميافتد؛ بنابراین فرض وقوع زلزله احتمالی
در تهران ناشی از وقوع 5 زلزله اخیر به دو دلیل اصلی منتفی است، یکی اینکه
فاصله گسلهايي که در بوشهر، سیستان و بلوچستان، فارس، آذربایجان شرقی و
اصفهان منجر به بروز زلزله شدهاند با گسلهاي تهران زیاد است و به همین
دلیل این گسلها نميتوانند باعث تحریک گسلهاي پایتخت شوند و دیگری اینکه
اگر زمینلرزهاي ميخواست در تهران در نتیجه زمین لرزههاي اخیر اتفاق
افتد، اندکی پس از وقوع هر یک از این زلزلهها اتفاق ميافتاد.
بنابراین احتمال وقوع زلزله در تهران در نتیجه
زلزلههاي اخیر منتفی است، اما به خاطر فعال بودن گسلهاي البرز این احتمال
مانند گذشته به قوت خود باقی مانده است.
مقابله با زلزله با تغییر پایتخت؟
اما
در سالهاي اخیر، مهمترین استراتژی دولت برای مقابله با تلفات ناشی از
زلزله احتمالی تهران کاهش جمعیت و همچنین تغییر پایتخت بوده است. این در
حالی است که محققان زلزله این تفکر را در عمل اجرا نشدنی ميدانند. محققان
زلزله در این باره معتقدند: فرض کنید تهران دیگر پایتخت نباشد و جمعیت آنها
به میزانی کاهش یابد؛ اما از کجا ميتوان مطمئن بود که پایتخت بعدی از خطر
زلزله احتمالی و ناگهانی در امان بماند؟ در بم، پیش از وقوع زلزله بزرگی
که منجر به تلفات وحشتآور شد 2200 سال بود که زلزلهاي اتفاق نیفتاده بود،
طبس پیش از بروز زلزله بزرگ جزو مناطق امن کشور به لحاظ لرزهخیزی محسوب
ميشد و... . بنابراین مشکل زلزله تنها مشکل شهر تهران نیست، به علاوه
اینکه پخش کردن جمعیت در نقاط مختلف عملا نشدنی است. به این ترتیب، راهحل
کلیدی تغییر پایتخت و کاهش جمعیت نیست! ضمن اینکه در ایران نقطهاي را
نميتوان یافت که روی گسل قرار نگرفته باشد.
پیشبینی ممکن است؟
در حالی
که گهگاهی دیده ميشود فرد یا سازمانی ادعای پیشبینی زلزله قبل از وقوع آن
را دارد محققان و صاحبنظران زلزله ميگویند هنوز با امکانات موجود به
صورت کاربردی نميتوان احتمال وقوع زلزله را در مکان و زمانی خاص پیشبینی
کرد؛ البته کلیگوییهايي در این زمینه وجود دارد که اگرچه ممکن است اشتباه
نباشد، اما دقیق نیست و به صورت کاربردی نميتواند صحیح و قابل اتکا باشد.
چه باید کرد؟
محققان زلزله
پس از رد راهکارهایی مانند تغییر پایتخت و کاهش جمعیت برای مقابله با تلفات
ناشی از زلزله احتمالی شهر تهران، تمرکز بر مقاومسازی و ایمنسازی را
مورد تاکید قرار ميدهند. ساختمانها باید تاب مقاومت در برابر زلزلههاي
بزرگ را داشته باشند، همانطور که ژاپنیها ساختمانهايي ساختند که امروزه
دیگر نگران بروز زلزله نیستند.
برنامهریزیهاي کوتاهمدت مانند آموزش
مقاومسازی و فرهنگسازی برای ایمنسازی ساختمانها در کنار برنامههاي
میانمدت و بلندمدتی که به منظور رسیدن به حداکثر کیفیت در ساختوسازها
درنظر گرفته شده و برای رسیدن به آنها هزینه شود، مهمترین اقدامی است که
باید در این زمینه به آن توجه کرد.
محققان زلزله گسترش شهرها در حاشیه را یکی از
مهمترین خطرات و تهدیداتی ميدانند که با بروز زلزله احتمالی میزان تلفات
را چندین برابر افزایش ميدهد؛ در این میان، ساختوسازها در زمینهاي
نامرغوب حومههاي شهری که اغلب سست و فاقد مقاومت لازم برای پیسازی هستند
در کنار ديگر ساختوسازهایی که در کنار رودخانهها و دامنه کوهها برای
اسکان حجم بیشتری از جمعیت شهری انجام ميشود، تهدیدهای بیشتری را در
مواجهه با زلزله احتمالی پیش رو قرار ميدهند.
تهیه شناسنامه فنی برای تمام ساختوسازها و اصرار
بر کیفیسازی ساختمانها، دستیابی و رواج استفاده از مصالح استاندارد
ساختمانی در کنار ایجاد بسترهای فرهنگی مورد نیاز و تاکید بر باور
مقاومسازی و ایمن سازی مهمترین راه کارهایی است که ميتوان جایگزین مباحث
بینتیجهاي همچون انتقال پایتخت و کاهش جمعیت تهران کرد.